«اعتماد» همزمان با تازهترين تحولات در غرب آفريقا بررسي ميكند
شكست فرانسه در آفريقا
گروه جهان
دومينوي كودتا در مركز و غرب آفريقا در حالي رقم خورده كه بامداد ديروز رهبران كودتاچيان در نيجر اعلام كردند كه طي يك حمله تروريستي صورتگرفته، نزديك به 12 سرباز اين كشور كشته شدهاند. گفته ميشود كه طي اين حمله، صدها موتورسوار با يورش به نظاميان نيجري در جنوب غربي نيجر اين حادثه را رقم زدهاند.
علاوه بر اين چند روز قبل نيز در خبرها اعلام شده بود يك تلاش ناكام براي خارج كردن قدرت از دست نظاميان در بوركينافاسو صورت گرفته است؛ مواردي كه هر چند تا لحظه تنظيم اين گزارش عاملان آن به صورت رسمي مسووليت آنها را بر عهده نگرفتهاند، اما برخي از تحليلگران معتقدند كه احتمال دارد از سوي فرانسويها خط چنين حملات و اقداماتي داده شده باشد.
اين اتفاق در حالي صورت گرفته كه وقتي در 4 مردادماه امسال نظاميان نيجر به رهبري ژنرال چياني، محمد بازوم رييسجمهوري اين كشور را از قدرت بركنار كردند، فرانسه نخستين كشوري بود كه نسبت به اين كودتا واكنش شديد نشان داده و در خصوص مداخله نظامي در اين كشور بارها هشدار داد.
فرانسويها اصرار داشتند در مستعمره سابق خود يعني نيجر، محمد بازوم طبق اصول دموكراتيك انتخاب شده و تنها او را به عنوان رهبر كشور به رسميت ميشناسد اما تمامي تهديدهاي آنها به همراه كشورهاي عضو اكوواس نه تنها نتيجه نداد، بلكه حالا همزمان با خروج نيروي فرانسوي، سفير اين كشور نيز در نيجر مجبور به خروج شده است.
طبق گزارشي كه در اين خصوص مجله اكونوميست منتشر كرده، فرانسويها تا پيش از اين نسبت به خروج نظاميان و نيز اخراج سفيرشان مقاومت كرده و اين مساله را رد ميكردند، اما به تازگي امانوئل ماكرون رييسجمهوري فرانسه گويا مقاومت را بيفايده ديده و اعلام كرده كه علاوه بر سيلوين ايته به عنوان سفير پاريس، نيروهايش را نيز تا پايان سال جاري ميلادي از نيجر خارج خواهد كرد. ماكرون در توضيح رسمي علت چنين تصميمي گفته كه فرانسه ديگر قصد ندارد در منطقه ساحل، يعني غرب آفريقا با تروريسم بجنگد. اين كشور در سال 2013 به اين سو با امريكا، انگليس و برخي ديگر از كشورهاي غربي به بهانه مبارزه با تروريسم و گروههاي افراطي در نيجر، مالي، بوركينافاسو و برخي ديگر از كشورها نيرو مستقر كرده بود؛ نيروهايي كه نسبت به ساير كشورهاي غربي تعدادشان هم بيشتر بود.
با اين حال شواهد نشان ميدهد كه در طول ماههاي اخير و همزمان با وقوع كودتا در مالي و بوركينافاسو كه از جمله متحدان نزديك فرانسه نيز محسوب ميشدند، پاريس مجبور شده بهرغم تجديد رابطه با اين كشورها، نيروهايش را نيز خارج كند. بنابراين اتفاقات در نيجر نيز نشان داده كه خروج نيروهاي فرانسوي به بهانه پايان يافتن سياست مبارزه با افراطگرايي در منطقه توجيهي بيش نبوده است زيرا بياعتنايي مقامات نيجر در خصوص احتمال حمله نظامي به اين كشور و اعلام رسمي مالي و بوركينافاسو به رهبران غرب آفريقا و فرانسه مبني بر اينكه هرگونه مداخله نظامي در نيجر به منزله اعلان جنگ به اين كشورها محسوب ميشود، مهمترين دليل خروج نيروهاي فرانسوي و ضربه سنگين به منافع اين كشور در غرب و مركز آفريقا محسوب ميشود.
جزيي از مشكل نه راهحل آن
سنجش افكار عمومي در مالي و به خصوص نيجر به عنوان دو متحد كليدي فرانسه در غرب آفريقا و منطقه ساحل به خصوص در ميان نسل جوان نشان ميدهد كه آنها ضمن اقبالي كه نسبت به روسيه بروز ميدهند، فرانسه را به عنوان مشكل و نه راهحل مشكلات خود تلقي ميكنند. در واقع در شرايطي كه در سال 2013 فرانسوا اولاد رييسجمهوري سابق فرانسه براي اعزام نيرو جهت مقابله با گروههاي جهادي در مالي مورد تمجيد قرار گرفت، امروز جمعيت كثيري از مردم اين كشور با در دست داشتن پرچم روسيه، از فرانسويها ميخواهند كه از كشورشان خارج شوند. چنين مسالهاي دقيقا در نيجر نيز رخ داده است.
علاوه بر اين برخي كارشناسان معتقدند به رغم حضور نيروهاي فرانسوي در منطقه ساحل براي مبارزه با افراطگرايي، ميراث اين كشور نشاندهنده بدتر شدن وضعيت ثبات و امنيت در اين منطقه است. موضوعي كه فرانسه بهرغم داشتن چهار پايگاه نظامي دايمي در جيبوتي، گابن، ساحل عاج و سنگال به سرعت از منظر بيثباتي سياسي و امنيتي كشورهاي ساحلي آفريقاي غربي را درگير كرده است. اين امر براي فرانسويها از جهات ديگري نيز نشاندهنده شكست آنهاست؛ چرا كه كشورهايي كه اكنون از مدار پاريس يكي پس از ديگري خارج ميشوند زماني مستعمره اين كشور بوده و از جمله متحدان فرانسه در منطقه محسوب ميشدند. در واقع شرايط نشان ميدهد كه تغيير سياست فرانسه در قبال اين كشورها در طول سالهاي اخير نيز جوابگو نبوده است. به عنوان مثال ماكرون در سال 2017 در بوركينافاسو برنامههاي خود را جهت بازنشاني روابط فرانسه با آفريقا اعلام كرده و حتي از نسلكشي صورتگرفته در رواندا نيز عذرخواهي كرد. به گفته كارشناسان چنين شواهدي گوياي آن است كه رويكردهاي جديد فرانسه با سابقه استعماري اين كشور قابل تطبيق نبوده و اكنون مردم اين كشورها نسبت به حضور روسيه، چين، تركيه و حتي امريكا حساسيت به مراتب كمتري نسبت به فرانسويها دارند. به همين دليل است كه ناظران معتقدند پاريس به اين نتيجه رسيده كه اصرار براي ماندن در مركز و غرب آفريقا براي فرانسه هزينهزا خواهد بود. زيرا در شرايط كنوني اگر فرانسويها تصميم به خروج نيروهاي خود نگيرند، با توجه به مقاومت و سرسختي حكومتهاي نظامي بر سر كار آمده در مالي، بوركينافاسو، نيجر، گابن و چاد به احتمال زياد در آيندهاي نه چندان دور يك درگيري تمامعيار ميان آنها ايجاد ميشد. از اين رو فرانسه نه به صورت دلخواه بلكه بر اساس جبر و واقعيت تحولات جاري ناچار به بازنگري در سياستهاي خود شده و خروج نظاميانش ميتواند مقدمهاي براي پايان نفوذ طولاني مدت پاريس در اين مناطق باشد.