• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5601 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۲۲ مهر

فلسطين و اين روزها

علي ربيعي

۱۵ مهر امسال، هفتادوپنج سال پس از اعلام موجوديت رژيم صهيونيستي، نيروهاي مقاومت در سرزمين‌ مادري خود به مقابله با اشغالگران پرداختند. اين اقدام آثار متعددي دارد و تفاسير زيادي پيرامون آن صورت مي‌گيرد؛ از تاثيري كه بر پيمان‌هاي منطقه‌اي و عادي‌سازي روابط با اسراييل دارد تا تاثيراتش بر جنگ روسيه و اوكراين و حتي انتخابات امريكا و نزاع‌هاي دروني رژيم اسراييل. فارغ از اين تحليل‌ها، با توجه به مباحث صورت‌گرفته توسط ايرانيان، از چند منظر مي‌توان اين پديده را مورد تامل قرار داد. 
۱- مساله فلسطين براي ايرانيان يك مساله ديرين است به نحوي كه از سال ۱۹۴۸، نه تنها در محافل روشنفكري و سياسي بلكه موضوع مورد توجه تمامي اقشار مردم در طبقات اجتماعي مختلف بوده است. به ياد دارم در دهه ۴۰ پرداختن به مساله فلسطين از مدرسه و دانشگاه تا مسجد گسترش داشت. حتي در زماني كه دولت ايران به نحوي هم‌پيمان اسراييل در منطقه تلقي مي‌شد در ميان روشنفكران و توده‌هاي مردم درباره فلسطين وحدت نظر وجود داشت؛ از روشنفكران ماركسيستي تا مذهبي و از چريكي تا سياسي. نگرش تغييريافته و منفي فعلي برخي مردم به مساله فلسطين با توجه به سبقه تاريخي و فرهنگي آن مي‌تواند حاوي درس‌آموزه‌هايي براي رابطه دولت و ملت در جامعه امروز ايران باشد. وضع نامناسب و بد اقتصادي، فقر گسترده، بن‌بست‌ها و نيز تصفيه‌هاي سياسي، مقابله با فرهنگ و زندگي جاري از سوي نهادهاي سياستگذار موجب پيدايش نوعي نگرش منفي در مخالفت با همه عناصر هويت‌ساز يا مورد علاقه دولت شده و با سوگيري تاييدي خود، نسبت به پديده‌ها قضاوت مي‌كنند. هرچند من معتقدم اين نوع قضاوت‌ها؛ احساسي، هيجاني و سيال و نشان دادن نوعي مقابله و فاصله‌گيري با دولت به نمايش گذاشته مي‌شود كه در بطن خود حاوي پيام‌هاي زيادي براي تداوم‌دهندگان سياست‌هاي چالش‌برانگيز است. اما مساله قابل تامل، موضع‌گيري برخي روشنفكران و صاحبان قلم در اين زمينه است. اخيرا مواضعي مشاهده مي‌كنيم كه تصور مي‌كنم بر همان سياق كه بخشي از توده‌هاي مردم تحت‌تاثير وضعيت تقابلي مذكور درباره وضعيت فلسطين قضاوت مي‌كنند، آنان نيز اينچنين در تبيين اين مساله، نسبت برقرار مي‌كنند. 

بر اساس سنت روشنفكري، وظيفه آنها ديدن هر حقيقت و واقعيت و در پي آن روشنگري است. روشنفكر نمي‌بايست حقيقت و واقعيت را با مسائلي ديگر درهم آميزد كه حقيقت پنهان شود، اين با وظيفه روشنگري نسبتي ندارد. اخيرا مشاهده مي‌شود (نه تنها در اين مورد) برخي از صاحبان قلم آن‌چنان در مقابله با وضعيت موجود موضع‌گيري مي‌كنند كه هرچه در سابقه تاريخي كشور وجود دارد را نه به شكل محققانه بلكه با نوعي نگرش مقابله‌اي به چالش كشيده‌اند؛ از نهضت ملي شدن نفت و كودتا تا جنبش عظيم اجتماعي مردم ذيل انقلاب اسلامي و آغازگري جنگ و دفاع از كشور. از سوي ديگر، مواضع برخي تحليل‌گران در شبكه‌هاي فارسي‌زبان خارج از كشور نيز قابل توجه و تاسف‌انگيز است. اينان بر سياق گذشته مساله را آنچنان بحث و بررسي و تبيين مي‌كنند گويي در سمت رژيم اسراييل نشسته و ايران و فلسطين را همزمان در مقابله با اسراييل با نگاهي كينه‌توزانه مورد نقد قرار مي‌دهند. همين‌ها كه سال گذشته تحت عنوان دفاع مشروع مردم را تشويق به اعمال خشونت در خيابان‌ها و رويارويي‌هاي خونين مي‌كردند و به جاي تعقل‌گرايي در احقاق حق و مبارزه‌جويي بدون درگيري، رويارويي و جنگ داخلي را در ايران توصيه مي‌كردند. آنان امروز در مقابل مساله غزه يا سكوت كرده‌اند يا به نفع اسراييل حرف مي‌زنند و فارغ از تفاوت معناداري كه بين اعتراض به يك حكومت در داخل كشور با مبارزه يك ملت در برابر اشغال يك سرزمين و آوارگي آنان وجود دارد، حركت آزادي‌خواهانه مردم فلسطين را تعبير به تروريسم مي‌كنند. با اين فرض، اگر اشغال فلسطين را شبيه به اشغال خرمشهر يا اشغال برخي كشورهاي اروپايي توسط آلمان نازي بدانيم، با اين نگاه بايد مبارزه فرانسوي‌ها و بلژيكي‌ها عليه رژيم هيتلر را تروريستي بخوانيم. 
۲- نگاهي به بازنمايي خبري و برساخت‌هاي رسانه‌اي در اين يك هفته حاوي نكات مهمي است كه به برخي از آنها اشاره مي‌كنم. 
 چند تصوير از روش‌هاي ناشايست در اسارت‌گيري اسراييلي‌ها برجسته شده و به سرعت با برخي اخبار جعلي مثل كشتن كودكان در خانه در سطح جهاني تكثير و پخش شد. من فارغ از اينكه اعمال خشونت عليه هر اسيري را محكوم مي‌كنم و اين‌چنين روش‌هايي را نمي‌پسندم اما مي‌بينيم ناديده گرفتن حجم بزرگي از بمباران‌ها در زنداني روباز به وسعت غزه، قطع آب و برق و گاز، جلوگيري از كمك‌هاي غذايي و بهداشتي، همراه با بمباران و ترور و مردم را به سمت مرگ تدريجي بردن جاي مناسبي در سطح رسانه‌اي پيدا نمي‌كند.
اين همان پديده‌اي است كه در كنار اشغالگري صهيونيستي، زورگويي‌هاي رسانه‌اي را مي‌توانيم شاهد باشيم.
نگاه كنيد به واژه‌هايي كه رسانه‌هاي فارسي‌زبان خارج كشور و نيز قدرت‌هاي رسانه‌اي در سطح جهان به كار مي‌برند؛ هرجا كه به كشته‌شدگان اسراييل اشاره مي‌شود آنها را افراد به قتل رسيده و آزارديده عنوان مي‌كنند اما در مورد فلسطيني‌ها آنها را جان‌باختگان مي‌خوانند. وقتي فلسطيني‌ها توسط اسراييلي‌ها به اسارت درمي‌آيند صرفا «اسير» ناميده مي‌شوند اما وقتي اسراييلي‌ها توسط فلسطيني‌ها به اسارت گرفته مي‌شوند تعبير به «آدم‌ربايي» مي‌كنند. اساسا هيچ اشاره‌اي به سرزميني كه در آن مبارزه صورت مي‌گيرد، نمي‌شود. گويي اين سرزمين از ابتدا متعلق به صهيونيست‌ها بوده است. در صورتي كه اين مبارزه فلسطيني‌ها در داخل سرزمين خودشان صورت مي‌گيرد و تعرضي به سرزمين ديگران نكرده‌اند. شواهد نشان مي‌دهد در اين شهرك‌ها افرادي را ساكن كرده‌اند كه داراي خشونت زيادي هستند. نمايش تصاويري كه احساسات بشري را تحريك مي‌كند از سوي طرف اسراييلي و سانسور فجايع وحشتناك در سطح انبوه در سمت فلسطيني، برخي از اين زورگويي رسانه‌اي است. چند اقدام نامناسب از سوي افراد حماس در اين روزها برجسته شد؛ اما به تهديدهاي آشكار غيرانساني مسوولان اسراييلي و سابقه تاريخي ترورها و آدم‌ربايي‌ها آنها اشاره‌اي نمي‌شود. 
۳- بدون ترديد عمليات توفان‌الاقصي يكي از شگفت‌انگيزترين عمليات‌ها عليه اشغال‌گري در تاريخ مبارزات آزادي‌بخش است. شكست هيمنه امنيتي و اطلاعاتي اسراييل به هيچ‌وجه قابل ترميم نيست. در سطح جهان القا شده بود كه اسراييل همچون يك دژ بزرگ امنيتي است. سرمايه‌گذاري و حمايت‌ها و كارهاي اطلاعاتي موساد نيز در همين راستا صورت گرفته بود. اين عمليات نشان داد شكست‌ناپذيري نظا‌م‌ها و رژيم‌هاي اشغالگر فقط يك افسانه است. اين عمليات يك درس تاريخي بود كه وقتي با فشار و ظلم براي مردم راهي براي زندگي كردن باقي نگذارند، نتيجه اين امر مقابله آنها به اشكال مختلف خواهد بود. تحقير هفتاد و پنج ساله يكي از ريشه‌هاي مبارزه در مناطق اشغال شده است؛ تحقيري تاريخي كه در قالب يك دروغ بزرگ اسراييل درباره پذيرش راه‌حل دو دولت ظاهر شد. اسراييل عملا نشان داد كه زير بار راه‌حل موسوم به «دو كشور» به رغم همه وعده‌هاي فريبكارانه و با وجود پذيرش رهبران فلسطيني وقت، نخواهد رفت. اين فريب يك هدف دارد و آن استحاله و خستگي مردم فلسطين و اشغال تدريجي سرزمين‌هاي آنهاست. شايسته است ما ايرانيان همچون گذشته با موضع‌گيري انسان‌دوستانه و تفكيك مسائل داخلي با حقايق تاريخي و موضوعات اخلاقي در طرف قرباني و سرزمين‌باخته بايستيم و در يك صف‌بندي منطقه‌اي و جهاني، در كنار مردم كشور تركيه، مصر، عربستان، آفريقاي شمالي و آزادي‌خواهان در كشورهاي اروپايي و ... و روشنفكران و روزنامه‌نگاران برجسته، از همه جهانيان دعوت كنيم فارغ از برساخت‌هاي رسانه‌اي مساله انساني عميق فلسطين را مورد توجه قرار دهند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون