• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5601 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۲۲ مهر

غزه آزمون وجدان‌هاي بيدار و خاموش است

ابوالفضل فاتح

آپارتايد و اشغالگري، خصيصه‌هاي هويتي و جدايي‌ناپذير رژيم اسراييل است. از اين روست كه وزير جنگ اين رژيم رسما در برابر چشم جهانيان ابراز مي‌دارد كه «آب و برق و سوخت و غذاي غزه را يكسره قطع مي‌كنيم و با آنان نظير حيوان معامله مي‌كنيم». اين سخنان به عنوان يك ننگ تاريخي از مقامات اسراييلي دور از انتظار نيست. افسوس از مراكز قدرتي است كه نظاره مي‌كنند و سكوت كرده‌اند. افسوس از سياستمداراني است كه گويي در برابر تبعيض نژادي رسمي حاكم بر اسراييل به زانو درآمده‌اند؟ امريكا در تاريخ سازمان ملل ۸۳ بار از وتو بهره برده است كه ۵۳ بار آن مستقيما در منع هرگونه انتقاد از اشغالگري و خشونت‌هاي اسراييل بوده است. بارها از زبان سران كشورهاي غربي شنيده‌ايم كه «اسراييل حق دفاع از خود را دارد»، اما حتي يك بار به تعارف هم نشنيده‌ايم «فلسطين نيز حق دفاع از خود را دارد». در دكترين سياست خارجي امريكا و بسياري از دول غرب، اسراييل مقوله‌ايست كه به خاطر آن مي‌توان پاي روي همه اصول گذاشت. آزادي بيان و حقوق بشر به دو طنز تلخ تبديل شده‌اند. همين روزها انگلستان و آلمان و فرانسه نسبت به هر نوع حمايت از فلسطين هشدار داده‌اند و حتي در مواردي محكوميت زندان وضع كرده‌اند و حتي دست گرفتن پرچم فلسطين را جرم‌انگاري مي‌كنند. دليل اين وجدان‌هاي خاموش چيست؟ چگونه غرب مي‌تواند اين پارادوكس آشكار و فجيع بين حقوق بشر با حمايت از صهيونيسم را حل كند؟ مردم ديگر نقاط جهان چگونه ادعاي حقوق بشر غرب را باور خواهند كرد؟ اين اگر خيانت به حقوق بشر نيست پس چيست؟

خدايي كه يهوديان و مسيحيان را خلق كرده، مسلمانان را نيز خلق كرده است
كشتار كودكان  و بيگناهان، يا اسارت گرفتن غيرنظاميان در هر نقطه از جهان محكوم است. در تعاليم غني ما سفارش بسيار به كودكان و زنان و غيرنظاميان و بيگناهان و اخلاق در جنگ شده است. معتقدم بايد همواره مراقب افراد غير مسلح و رعايت اصول انساني بود و در اين خصوص تفاوتي در دين و مذهب و نژاد و مسلمان و مسيحي و يهودي و زرتشتي و.... نيست. و البته حساب اشغال‌گر و اشغال‌شده را يكي نمي‌دانم. خدايي كه يهوديان و مسيحيان را خلق كرده، مسلمانان را نيز خلق كرده است و خدايي كه ما را خلق كرده، مردمان ديگر را نيز. رهبران عالي شيعيان در قضاياي داعش، همه برادران اهل تسنن و ايزدي‌ها و مسيحيان را مورد حمايت خود قرار داده است. آيا در ميان سران سياسي و مذهبي غرب كسي هست كه نداي حمايت از مظلومان غزه را سر دهد؟ آيا كسي هست كه اعتراف كند توفان ريشه در بادي دارد كه صهيونيست‌ها با جنايات مستمرش انگاشته‌اند؟ سخنان بي‌حساب بايدن و ترامپ و سران انگليس و فرانسه و آلمان را شنيديم. آقاي اوباماي فارغ‌التحصيل حقوق استنفورد چگونه مي‌تواند چشم بر خون و اشك كودكان مظلوم غزه ببندد و نزديك يك قرن دروغ و اشغالگري را نبيند و صرفا تصريح كند «در كنار متحد خود اسراييل ايستاده‌ايم!» چگونه يك دانشگاهي حقوق‌خوانده جهان‌ديده مي‌تواند به جاي آنكه بگويد در كنار عدالت و انسانيت و اخلاق و حقوق ايستاده‌ام، اظهار كند در كنار متحد خود ايستاده‌ام؟ اين ظلم به علم و انسانيت و فرهنگ نيست؟
اشغال، اشغال است/ رفتار رسانه‌اي غرب  چگونه توجيه  خواهد  شد؟
اشغال، اشغال است و هر اشغالي محكوم است. اما رسانه‌هاي غرب كه اشغال اراضي اوكراين توسط روسيه را محكوم مي‌دانند، چگونه در برابر اشغالگري هفتادساله سكوت اختيار كرده يا حتي براي اشغالگران مرثيه مي‌خوانند؟ معيارهاي حرفه‌اي و اين همه سوگيري يكجانبه به نفع اسراييل چگونه قابل جمع است و فردا چگونه در دپارتمان‌هاي مطالعات رسانه‌اي توجيه خواهد شد؟ آنها كه به غلط براي توهين به قرآن كريم و ديگر مقدسات يك ميليارد مسلمان مدعي آزادي بيان بودند، چگونه است كه از اسراييل براي خود مقدس‌ترين مقدسات عالم و خط قرمز غيرقابل عبور ساخته‌اند؟ آنچه در فضاي رسانه‌هاي مجازي با حذف پست‌ها درباره فلسطين جاري است، خود طنز تلخ ديگري است. 
مساله فلسطين، مساله همه و امنيت فلسطين امنيت همه است:مساله فلسطين چه بخواهند چه نخواهند و چه بخواهيم و چه نخواهيم، مساله كل خاورميانه و مساله همه جهان است و با اين سانسورها منتفي نمي‌شود. البته در اين سو نيز كم‌كاري‌هاي فراواني صورت گرفته است. ضعف رسانه‌اي كشورهاي مسلمان و سستي اراده حكام، موجب شكل نگرفتن جامع پشتيباني‌ها و رنج مضاعف فلسطينيان بوده است. از همين ضعف است كه غرب تاكنون به نام صلح، شديد‌ترين جنگ‌ها را به فلسطينيان تحميل و جز كرنش در برابر اسراييل مطالبه‌اي نداشته است. امريكا هفتاد سال است آبروي خود را صرف امنيت براي رژيم اسراييل كرده است، اما يك روز به امنيت فلسطين نينديشيده است. امريكا صلح ظاهري و آرامش تحميلي را معيار قرار داده و هر اقدام و واكنشي كه از جانب قربانيان اشغال، به قصد احقاق حق اعمال شود را به منزله بر هم زدن امنيت مي‌داند. حال آنكه تجربه هفتاد ساله ثابت كرده است، توسعه پايدار در منطقه بدون امنيت پايدار براي فلسطين ميسر نخواهد شد. تنها استثنا در اين جهان، ايران است كه به واقع موجوديت خود را صرف فلسطين كرده است و البته ‌اي كاش حداقل به همان ميزان به مطالبات ملت خود نيز متوجه مي‌بود و الا كسي نمي‌تواند بگويد فلسطين مساله ما نيست، آنچه درباره آن مي‌توان گفت‌وگو كرد ميزان مداخله در امر فلسطين است كه بايد تابعي از تعاليم، اصول وجداني و حقوقي و مصالح عاليه هر ملت باشد. 
آزادي فلسطين، آزادي منطقه است:تاريخ غمبار فلسطين، ننگ دنياي متمدن است. تاريخ منازعه فلسطين و اسراييل و تاريخ اشغال اين سرزمين با اخبار شبانگاهي هفتم اكتبر ۲۰۲۳ آغاز نشده است. هفتاد سال است فلسطينيان در جست‌وجوي حق موجوديتي هستند كه با هويتشان يعني سرزمين اجدادي، تاريخ، زبان و فرهنگشان گره خورده است. هفتاد سال است سرزمين ملتي را اشغال و رژيمي را اختراع كرده‌اند كه به هيچ معاهده صلح و به هيچ قطعنامه سازمان ملل و به هيچ اصل انساني پايبند نبوده و علاوه بر فلسطين به همه سرزمين‌هاي اطراف از مصر و سوريه و اردن و لبنان تجاوز كرده و از هر كدام قطعه‌اي را غصب كرده، اما صبح تا شام از اين اشغالگر حمايت و مشغول سرزنش و تهديد اشغال‌شدگان بوده‌اند. چند نمايش گفت‌وگو نيز به راه انداخته‌اند. تاكنون گفت‌وگوي غرب و اسراييل با فلسطين، «گفت‌وگوي شمشير و گردن» بوده است؛ چگونه سرتان را ببريم و چگونه از خانه‌هاي‌تان بيرون‌تان كنيم؟ آنها مي‌خواهند يك ملت را به كلي انكار و خاموش كنند. چنين چيزي غير ممكن است و غرب بايد بداند هرآنچه هزينه مي‌كند صرفا هفتاد سال ظلم نيست، بلكه توليد هفتاد سال مظلوميت و مقاومت هست كه روزي تمدن غرب را به چالش خواهد كشيد. شايد برخي رسانه‌ها در غرب جاي ظالم و مظلوم را عوض كنند، اما به مدد تكنولوژي‌هاي ارتباطي دوران پنهانكاري جنايت‌ها به سرآمده و وجدان‌هاي بيدار هر قطره خوني كه در غزه و ديگر سرزمين‌هاي فلسطيني بر زمين ريخته مي‌شود را ثبت و ضبط مي‌كند. هيچ آزادي‌خواهي در جهان با وجود زندان غزه كه بخش بسيار بزرگي از جمعيت آن را كودكان زير۱۵ سال شكل مي‌دهند و هر روز به خون كشيده مي‌شوند، احساس آرامش نخواهد كرد. جهان بدون آزادي فلسطين، احساس عدالت و آزادي نخواهد كرد. 
عدم پيروزي اسراييل در جنگ‌هاي رودررو: از همين روست كه اسراييل به‌رغم همه حمايت‌ها، هرروز محدودتر شده است. زماني در تل‌آويو اراده مي‌كردند و فرداي آن روزسربازان‌شان در عمق لبنان و مصر جشن پيروزي مي‌گرفتند. همه قدرت اسراييل مربوط به دوران بي‌اطلاعي جهان و ضعف فلسطيني‌ها و زماني بود كه كليد ارتش‌هاي عربي يا سطح تسليح آنها در اختيار غرب يا قدرت‌هاي ديگر بود. قدرت نظامي اسراييل، قدرتي است كه عمدتا به مدد تكونولوژي اهدايي امريكا به دست آمده است يا به مدد هزينه فوق تصور روي سيستم جاسوسي يا خريد جاسوسان و ترورهاي متعاقب آن. اما حقيقت آن است كه در چهار دهه گذشته اسراييل به رغم زير پا گذاشتن تمام قوانين در هيچ جنگ رودررو پيروز نشده است. هرگاه گروهي منسجم و مقاوم در برابر او ايستاده‌اند، با همه نابرابري‌هاي نظامي، اسراييل پيروز نشده است، چنانكه در جنگ ۲۰۰۶ لبنان و چندين جنگ غزه شاهد بوده‌ايم. و اينك نيز شاهديم كه سال‌هاست به دور خود ديوار حائل كشيده‌اند. آنچه اسراييل عموما در فلسطين انجام مي‌دهد ارزش نظامي ندارد. كشتار مردم بي‌دفاع است. بمباران غزه با هواپيماهاي فوق مدرن امريكايي كه حتي يك ضد هوايي در اختيار ندارند، نامش عمليات نظامي نيست؟ انتقامي است كه به هيچ‌وجه شكست نظامي و اطلاعاتي ۷ اكتبر را جبران نمي‌كند. 
احتمال گسترش جنگ؟ اين روزها پس از داستان ۷ اكتبر، برخي پاي «تئوري توطئه» را به ميان كشيده و ابراز مي‌كنند كار خودشان است. اين نگاه‌ها بيشتر از سوي كساني است كه هيمنه اسراييل را غير قابل فروپاشي مي‌بينند. اگر سيستمي مجبور باشد براي انفعال دشمنش به توطئه‌اي با چنين ابعادي دست بزند و هيمنه خود را در معرض چنين توفاني قرار دهد، اين بيشتر به معني قدرت دشمن آن سيستم است نه كياست آن سيستم. اما اينكه ممكن است زخم‌خوردگان از اين شرايط اغتنام فرصت كرده و در انديشه تسويه‌حساب‌هاي سياسي و نظامي در جهان برآيند، دور از ذهن نيست. فعلا در نقطه ضعف و در حال ارزيابي و مشغول آدمكشي در غزه و نگران ورود جبهه لبنان به منازعه هستند. لذا گرچه احتمال فعال شدن كرانه باختري و اعراب داخل اسراييل و تا حدي جبهه لبنان مي‌رود، اما تا اين لحظه احتمال گسترش جنگ به نقاط ديگر جهان بالا نيست. اما ماهيت جنگ، آتش است و مي‌تواند دامنه آن به جاهاي ديگر سرايت كند. لذا حفظ آمادگي در برابر آن ضروري است.
استراتژي اسراييل در بمباران فجيع غزه:آنچه اين روزها در غزه مشاهده مي‌كنيم، ادامه همان سياست هميشگي انكار و ارعاب يك ملت، كشتار وسيع غير نظاميان و نابودي زيرساخت‌ها و باقي گذاشتن سرزمين‌هاي سوخته بر خلاف همه قوانين بين‌المللي است. به اعتراف نهاد‌هاي سازمان ملل در دور جديد حملات، تاكنون هزاران غير نظامي شهيد و مصدوم و از جمله حداقل ۵۰۰ كودك جان خود را از دست داده‌اند و هزاران تن آواره شده و اسراييل همچنان از سلاح‌هاي ممنوعه از جمله بمب‌هاي فسفري بهره مي‌برد. آنها تلاش دارند اگر بتوانند در استراتژي بلندمدت غزه را به سرزميني غير قابل سكونت تبديل ساخته و مردم آن را با نسل‌كشي و مهاجرت به سرزمين‌هاي ديگر نظير مصر كوچ دهند و به خيال خود به كلي غزه را اشغال كنند. اين ايده مخربي است كه چه بسا از گذشته داشته‌اند و اينك در شرايط پديد آمده در حال آزمون آن هستند و شايد دخالت مستقيم امريكا را نيز براي آن مطالبه كنند. 
انگيزه عمليات هفت اكتبر فلسطينيان:به نظر مي‌رسد عمليات فلسطيني‌ها نيز با اين انگيزه طراحي شده بود كه بتواند اين معادله را به كلي تغيير داده و از نظر زماني روند عادي‌سازي روابط اعراب با اسراييل به ويژه عربستان را (كه بر سرنوشت و سرشت فلسطين تاثيرگذار است) متوقف كند و از نظر نظامي هيمنه امنيتي اسراييل را در ابعاد بي‌سابقه‌اي بشكند و با گرفتن بيشترين اسير، در پايان اين دور از درگيري‌ها در موقعيتي قرار بگيرد كه بتواند در گفت‌وگو‌هاي آتي به حداكثر امتياز با منافع بلندمدت و تضمين ثبات دست يابند. چنان كه جنوب لبنان در گفت‌وگوهاي ۲۰۰۶تا حد بالايي به آن دست يافت.
اگر در هفتاد سال گذشته، جهان در جاي درست خود مي‌ايستاد، مردم فلسطين لباس عزا و عروسي‌شان را در تشت خون نمي‌شستند و شاهد اين تراژدي بزرگ نبوديم. جنگ فعلي، جنگ گلوله و اراده‌هاست. غزه آزمون وجدان‌هاي بيدار و خاموش است و هر قطره خون در غزه، شرم بشريت است. اگر فلسطينيان متحد و كشورهاي اسلامي به همان اندازه كه غربي‌ها سوي اسراييل را گرفته‌اند، بر فلسطين استواري كنند، مي‌توانند سرنوشت فلسطين و منطقه را بر خلاف اراده قدرت‌ها تغيير دهند. در اين صورت است كه شاهد چهره جديدي در منطقه خواهيم بود. به نفع همه است كه به صحنه بيايند و كاري كنند. هر گامي كه براي اعاده حقوق فلسطينيان برداشته شود، اعاده انسانيت است و منافع همگان را به دنبال داشته و ثبات منطقه را فزوني خواهد داد. اگر دست اسراييل باز باشد، فجايع بزرگ‌تري پديد خواهد آورد و بي‌ثباتي‌ها ادامه خواهد يافت. البته، تاريخ ۷۰ ساله گواهي داده است هيچگاه خشونت‌ها به امنيت اسراييل ختم نخواهد شد و با نسل‌كشي، اراده‌ها نخواهد شكست. اگر همه نيروهاي مسلح را هم نابود كنند كه البته نمي‌توانند، كودكان زخم‌خورده امروز، روزي سر بر افراشته و حقوق سرزمين‌شان را خواهند ستاند. مگر روزي كه فلسطينيان جز سنگ چيزي در اختيار نداشتند، ماجرا فيصله يافت؟ امروز كه فلسطينيان از هميشه قوي‌ترند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون