بسيار خاص و نظاممند
امير مازيار
استاد ميرشمسالدين اديبسلطاني درگذشت. من از آثار گوناگون اديبسلطاني با دو ترجمه «ارگانون ارسطو» و «سنجش خرد ناب» بيشتر مأنوس بودهام. يقينا اديبسلطاني در ترجمه بيبديل بود و همه كتابهاي او به ويژه ترجمههاي او و از ميان ترجمههاي او، اين دو ترجمه از نفايس فرهنگي ايران در قرن گذشتهاند. يادم است در سالهاي دانشجويي كه بر فلسفه يونان و ارسطو متمركز بودم و مقدمات زبان يوناني ميخواندم، ترجمه ارگانون مانند درخششي در تاريكي بود. نااميد بودم از اينكه بتوانم از آن مقدمات زباني بهرهاي براي خواندن متون فلسفي ببرم اما انتشار اين ترجمه و تطبيق آن با متن يوناني ارسطو، به دليل شيوه خاص ترجمههاي اديبسلطاني، به كارگاهي عملي ميمانست كه اين راه صعب را رفتني ميكرد. گرچه من اين راه را همانجا رها كردم و ادامه ندادم. اما سالهاست كه ترجمه او از نقد نخست كانت، سنجش خرد ناب، روي ميز كار من است و آن را درس هم ميدهم. در ابتدا كه مبناي كارم ترجمه انگليسي كمپاسميت بود متوجه شدم كه ناهماهنگيهاي بسياري بين دو ترجمه وجود دارد و مشخص بود كه كمپاسميت در فقراتي متن را سادهتر كرده و ترجمهاي تفسيري به دست داده است. اما نميدانستم كه ترجمه اديب از آن فقرات كه عموما جملات پيچيده و دشوار بودند تا چه حد دقيق و درست است. چند سال بعد، ترجمه گاير از نقد نخست چاپ شد و در مقايسههاي مكرر متوجه شدم تقريبا در همه قسمتهايي كه ترجمه گاير با كمپاسميت متفاوت است ترجمه اديب هم فرق ميكند و ترجمه گاير بسيار به ترجمه اديبسلطاني نزديك است. يعني مترجم فارسي يكي از دقيقترين و وفادارترين ترجمههاي كتاب كانت را به دست داده بود. چند ماه پيش از دوستان شنيدم كه خود اديبسلطاني هم ترجمه گاير را بسيار شبيه ترجمه خود ميدانست. اديبسلطاني شيوهاي بسيار خاص و نظاممند در ترجمه داشت كه او را بر ارايه ترجمه دقيق توانا ميكرد. من زبان ترجمه او را، كه آن هم قواعد و منطق خاص خود را داشت، در كل، نميپسندم اما ترجمه او به لحاظ صحت و دقت شاهكار است. اديبسلطاني انساني بسيار خاص بود با منش و شيوه خاص خودش در هر كار. روايتهاي بسياري از او هست كه احتمالا پس از اين بيشتر شنيده خواهد شد. روانش آرام!