مريم آموسا
متن و نوشتار يكي از ابزارهاي اصلي براي ايجاد ارتباط و انتقال پيام و محتواست و در واقع ابزار اصلي و موثر در رشد يك جامعه و آگاهي انسانهاست، از اين جهت پرداختن به آن اهميت بالايي دارد. هر روز و هر لحظه با حروف و كلمات سر و كار داريم. در سطح شهر بسياري از تبليغات و پيامهاي تبليغاتي با نوشتار و به وسيله فونتها نمايش داده ميشوند. در رسانهها، خصوصا رسانههاي موسوم به «شبكههاي پيامرسان اجتماعي» با حروف و نوشتار با هم در ارتباط هستيم. متن كتابها، مجلات و روزنامهها هم كه جاي خود را دارند. بنابراين ارتباط ما با نوشتار و استفاده از آن در طول روز و در زندگي روزمره بسيار زياد است. به بياني ديگر بايد گفت كه هدف و رسالت اصلي فونتها انتقال اطلاعات است. اين اطلاعات بايد سريع و كامل به مخاطب منتقل شوند. حالا فرض كنيد در روزگاري كه لحظه به لحظه و آني در تعامل با يكديگر قرار دارند، مسير اين ارتباط بسيار مهم ميان متن و مخاطب، به گونه يا دلايلي، دچار چالشهاي جدي شود يا نوشتار فارسي نتواند همراه با پيشرفت پلتفرمها و تكنولوژيهاي جهاني همراه با ساير خطوط پركاربرد پيش برود و نياز مخاطب فارسيزبان به دسترسي فونت مناسب و خواناي فارسي آنگونه كه بايد برآورده نشود! چه كار بايد كرد؟
براي پاسخ به اين پرسشها سراغ عاطفه محمدي، پژوهشگر و طراح فونت فارسي رفتيم. او دبير اجرايي رويداد «هفته ملي تايپ تهران» است كه آذر ماه امسال به همت موسسه آفرينشهاي هنري يارا و مجموعه كوييك استوديو با همكاري مجموعهها، كمپينها و انجمنهاي ديگر برگزار خواهد شد.
چرا فونت و به صورت كلي نوشتار فارسي مهم است؟
من طراح، پژوهشگر و مدرس حوزه طراحي تايپ فارسي هستم. يكي از دغدغههاي اصلي من به عنوان طراح تايپ فارسي، بررسي مشكلات فونتهاي عربي و فارسي در هر مديايي است كه استفاده ميشوند. اگر فونتها را يك محصول درنظر بگيريم بايد درنهايت قابل استفاده براي كاربران آن باشند. مهمترين استفاده فونتها در انتقال اطلاعات است بنابراين بايد درست خوانده شوند تا اين انتقال اتفاق بيفتد. مدتي است كه اين موضوع مسير پژوهشي من را ساخته و به شناخت مخاطب و نياز او براي خواندن مشغول هستم و در چندين كنفرانس بينالمللي درباره آن سخنراني داشتهام. هميشه سعي دارم چه در طراحي قلمهايم و چه در تدريس دانشگاه، به كاربردي بودن فونت و برآورده كردن نياز مخاطب آن اهميت بدهم تا صرفا طراحي فرمهاي زيبا.
به عنوان طراح با چه چالشها و محدوديتهايي در اين حوزه روبهرو بودهايد؟
من به عنوان طراح قلم هميشه با اين گلايه يا شايد درخواست از جانب ناشران روبهرو بودم كه چرا فونتهاي جديد خوانا نيستند؟ اين موضوع باعث شد تا به دنبال فاكتورهايي كه يك فونت را خوانا ميكنند، باشم. يك پروژه پژوهشي را آغاز كردم كه در مرحله اول آن با مصاحبه با ناشران و طراحان تايپ به فاكتورها و تعاريفي كه اين افراد از خوانايي داشتند، دست يافتم. آنچه در تمام گفتوگوها تكرار ميشد، تاكيد بر عادت چشم مخاطب به خواندن متنها با فونتهايي كه از سالها قبل در متن كتابها استفاده ميشد، است. در واقع آنها فونتهايي را خوانا ميدانستند كه سالها مخاطب با آنها كتاب خوانده و به ديدن آنها عادت دارد. اين موضوع موجب شده تا ناشران استفاده از فونت جديد را يك ريسك تلقي كنند. خط نسخ را ميتوان پر استفادهترين قلم در كتابت درنظر گرفت. سالها مسلمانان و به ويژه ايرانيان كتابهاي خود را با اين خط مطالعه كردهاند. پس از ورود تكنولوژي چاپ نيز تمامي فونتها بر پايه اين خط طراحي شدند و در طول زمان شكل سادهتري به خود گرفتند. بنابراين به نظر ميرسد كه اگر فونتي نزديك به اين خط و نزديك به فرمهاي استفاده شده در فونتهاي قديمي طراحي شود، خواناتر است. به اين معني كه اگر فونتي شبيه به خط نسخ، كاراكتري خنثي داشته باشد، نسبت برابري از فرمهاي منحني و مسطح در بدنه حروف داشته باشد، شكستگيهاي زيادي نداشته باشد و تفاوت ضخامت در بدنه حروف لحاظ شده باشد، به عادت چشم مخاطب نزديكتر است و در نتيجه خوانا خواهد بود و محتوا را سريعتر به مخاطب منتقل خواهد كرد.
در مرحله دوم پژوهش سعي كرديم از منظر علوم شناختي به تحليل رفتار مغز و ذهن انسان در برابر فونتهايي كه براي مخاطب آشنا نيستند يا به قول ناشران به خواندن آنها عادت ندارند، بپردازيم. متنهاي سادهاي از يك داستان را انتخاب كرديم. دو صفحه روبهروي هم را در يك كتاب شبيهسازي كرديم. از مخاطبان در محيطي يكسان با شرايط نوري و فيزيكي يكسان درخواست كرديم تا اين متن را بخوانند. گروه سني اين مخاطبان، سطح سلامت بينايي و نيز سطح مطالعه آنها مشابه بود. سه عامل اصلي در خواندن، سرعت خواندن، خستگي چشم و درك مطلب، مورد سنجش قرار گرفتند، اما نتيجه خلاف انتظار بود. تحليل آمار به دست آمده نشان داد، هيچ يك از عواملي كه موردنظر ناشران بود بر سرعت خواندن، خستگي چشم و درك مطلب تفاوت معناداري را ايجاد نكرد. در واقع مخاطب فونتهاي ناآشنا را نيز ميتوانست بخواند. تنها چيزي كه باعث ايجاد يك تفاوت معنادار در روند خواندن شد، فاصله ميان حروف و كلمات بود كه در فونتهاي جديد كاهش پيدا كرده است.
چرا طراحان فاصله ميان حروف و كلمات را كم ميكنند؟
طراحان قلم، به منظور ايجاد فضاي مثبت منفي يا به اصطلاح ايجاد خاكستري زيبا در يك متن، فاصله ميان حروف و كلمات را كاهش ميدهند تا متن جلوه زيباتري داشته باشد. البته اين موضوع به صرفهجويي در مصرف كاغد نيز كمك ميكند. اما متاسفانه تاثير منفي معناداري در روند خواندن و انتقال اطلاعات به مخاطب دارد.
در واقع در اين شرايط مخاطب مجبور است براي تشخيص حروف و كلمات از يكديگر، بارها در يك جمله به عقب برگردد و دوباره متن را مرور كند كه اين عامل علاوه بر كاهش سرعت خواندن باعث خسته شدن چشم شده و درنهايت اين احتمال وجود دارد كه مخاطب به خواندن ادامه ندهد.
در هفته تايپ تهران كه پيش رو است به دنبال تحقق چه برنامههايي هستيد؟
در يكسالي كه به پيش توليد و پژوهش برگزاري رويداد تخصصي تايپ فارسي مشغول بوديم، موضوعات مختلفي را به عنوان رويكرد اولين رويداد درنظر داشتيم. درنهايت به دليل اهميت موضوع فونت استاندارد در ميان طراحان و كاربران تايپ فارسي، اين موضوع به عنوان رويكرد محتواي علمي امسال انتخاب شد. به دليل دعوتي بودن اين رويداد، بيش از 100 عنوان مقاله داخلي و خارجي را با اين عنوان مورد بررسي قرار داديم. درنهايت مقالاتي را كه روش تحقيق و نتايج آنها ميتوانست تاثير مثبتي در آشنايي با فونتهاي استاندارد در اولين قدم در بررسي اين فونتها داشته باشد، انتخاب كرده و از نويسندگان آنها دعوت كرديم تا نتايج پژوهش خود را با مخاطبان ما سهيم شوند. در برخي موضوعات مانند موضوع فني و تكنولوژي تايپ، از آنجايي كه منابع
در دسترسي نداشتيم از متخصصان باتجربه در اين حوزه دعوت به عمل آمد تا حاصل تجربيات خود را در ميان بگذارند. يكي از عوامل موثر در طراحي فونتي كاربردي، شناخت پيشينه تاريخي و فرهنگي يك جامعه است. ما تصميم گرفتيم كه اين پيشينه را با تصوير در نمايشگاه اين رويداد، به نمايش در آوريم. نمايشگاه اين رويداد به نمايش تلاشهاي طراحان ايراني از اولين آنها تا آخرين فونت منتشر شده در سال جاري ميپردازد تا روند تحول فونتها و تغيير سليقه و عادت مخاطب فارسي زبان را مشاهده كنيم.
آثار شركتكنندگان بخش نمايشگاهي با چه معياري انتخاب شدهاند؟
اين رويداد اولين رويداد مستقل در حوزه طراحي تايپ فارسي در ايران است. سالهاست همه ما منتظر برگزاري چنين رويدادي بوديم. به همين خاطر بسيار مورد استقبال پيشكسوتان و اساتيد اين حوزه قرار گرفت. از جمله افرادي كه با ما همكاري كردند اسدالله چهره پرداز، ساعد مشكي، كامران انصاري، سعيد باباوند و كوكب طاهباز بودند. هويت بصري اين رويداد نيز توسط مجيد كاشاني طراحي شد.
در مورد شركتكنندگان همانطور كه پيشتر اشاره كردم، هدف ما نمايش پيشينه تاريخي طراحي تايپ فارسي بود، بنابراين از تمامي طراحان ايراني كه فونتهاي منتشر شده داشتند، دعوت كرديم تا آثارشان را براي نمايش در نمايشگاه ارسال كنند.
با توجه به اينكه كمتر از يك ماه تا برگزاري اين رويداد مانده، تا اينجاي كار نتايج برايتان راضيكننده بوده؟
چون نخستينبار است كه اين رويداد برگزار ميشود، مسير سختي را طي كرديم. به طور مثال براي پيدا كردن طراحان و دسترسي به آنها و همچنين ثبت تاريخ طراحي آثارشان، ما يك مسير پژوهشي
در پيش گرفتيم. با تهيه پرسشنامه و نشر آن ميان طراحان، ليستي از فونتها و طراحانشان ساختيم. از تكتك آنها براي حضور در رويداد دعوت كرديم و درنهايت اطلاعاتي را كه از پرسشنامهها به دست آورديم براساس توالي تاريخي تنظيم كرديم تا هدف نمايشگاه محقق شود.
نتيجه تمام مسيرهاي تحقيقاتي كه براي برگزاري اين رويداد طي شد، براي تكتك ما بسيار جالب بود. با محققان متعددي آشنا شديم كه در رشتههاي ديگري مشغول به تحصيل يا فعاليت هستند، اما دغدغه فونت دارند، براي اولينبار فونتها براساس توالي تاريخي چيده و روند تحولات ثبت شدند. نيت اين رويداد رشد و افزايش آگاهي بود كه در تمام مسيري كه طي كرديم محقق شد. اميد داريم كه براي شركتكنندگان اين رويداد هم اين نيت محقق شود.
مخاطب غيرمتخصص چگونه ميتواند با اين رويداد همراه شود؟
موضوع طراحي قلم يك موضوع كاملا تخصصي است. از طراحي آن گرفته تا انتخاب فونت مناسب توسط طراحان گرافيك. بنابراين مخاطبان عمومي تنها مصرفكنندگان آن هستند. فونتها عنصري خاموشند كه توسط مخاطبانشان خوانده ميشوند اما مانند عناصر بصري ديگر در يك محصول، ديده نميشوند.
فونتها چه نقشي در هويت بصري دارند؟
فونتها با اينكه خاموشند، اما نقش مهمي در ايجاد هويت دارند. اگر به تبليغات در سطح شهر دقت كنيد، بسياري از برندها به كمك فونتها براي خود هويت منحصر به فرد خلق كردهاند. اين موضوع در كشورهاي ديگر و در ميان فونتهاي لاتين رواج بيشتري دارد و به تازگي برندهاي ايراني نيز به اهميت آن پي بردهاند. همانطور كه رنگها و فرمها برند شما را از رقيبانتان متمايز ميكنند، فونتها هم ميتوانند به برند شما هويت ببخشند. با داشتن فونت منحصر به خود، ميتوانيد با لحن دلخواهتان با مخاطبان صحبت كنيد و خود را در ذهن او ثبت كنيد.
درخواستي از طراحان گرافيك نيز دارم كه بيشتر درباره انواع اقلام خوشنويسي فارسي بدانند. جايگاه هر كدام از قلمها را بررسي كنند. علت خلق آن را مورد مطالعه قرار دهند. اين موضوع به آنها كمك ميكند كه در دنيايي كه با فقر منابع مطالعاتي مواجه هستيم، اطلاعات خود را افزايش دهند تا بتوانند فونت درست را متناسب با محتواي خود انتخاب كنند. به نظر من يكي از عوامل اصلي تكراري بودن فونتهاي موجود در نشريات ما، عدم شناخت طراحان گرافيك از لحن فونتها، دستهبندي آنها و عدم توانايي در تطبيق آنها با محتواي مورد نظرشان است. بسياري از طراحان گرافيك در انتخاب فونت مناسب مشكل دارند و ترجيح ميدهند تا انتخاب ديگر طراحان را تكرار كنند، به همين دليل اگر كتابهاي كتابخانه خود را مرور كنيد بيشتر از دو يا سه فونت استفاده كردهاند.
من به عنوان طراح قلم هميشه با اين گلايه يا شايد درخواست از جانب ناشران روبهرو بودم كه چرا فونتهاي جديد خوانا نيستند؟ اين موضوع باعث شد تا به دنبال فاكتورهايي كه يك فونت را خوانا ميكنند، باشم. يك پروژه پژوهشي را آغاز كردم كه در مرحله اول آن با مصاحبه با ناشران و طراحان تايپ به فاكتورها و تعاريفي كه اين افراد از خوانايي داشتند، دست يافتم. آنچه در تمام گفتوگوها تكرار ميشد تاكيد بر عادت چشم مخاطب به خواندن متنها با فونتهايي كه از سالها قبل در متن كتابها استفاده ميشد، است. در واقع آنها فونتهايي را خوانا ميدانستند كه سالها مخاطب با آنها كتاب خوانده و به ديدن آنها عادت دارد. اين موضوع موجب شده تا ناشران استفاده از فونت جديد را يك ريسك تلقي كنند.