زنان آمدند و رفتند و هيچ نشد
مرجان يشايايي
بالاخره بعد از چند دهه افت و خيز، آنچه در همه كشورهاي دنيا عادي و حتي ضروري دانسته ميشود، در ايران هم اتفاق افتاد. درهاي ورزشگاههاي ما به روي زنان باز شد. وقتي از سيما تصاوير ليگ قهرمانان آسيا را نشان دادند، سكوي پرشور زنان تماشايي بود. انفجاري از شادي و هيجان در بين دختران و زنان علاقهمند به فوتبال و حضور در ورزشگاه، صحنههاي دلگرمكننده و زيبايي بود كه ايرانيها بيش از سه دهه حسرت ديدن آن را داشتند، اما در همه اين مدت به دليل آنچه جو ناهنجار و نامناسب فرهنگي براي حضور زنان اعلام شده بود، نيمي از جمعيت كشورمان همچنان پشت درهاي بسته ورزشگاهها مانده بودند. ورزشگاهها با تعداد پرشمار تماشاچي به غير از برگذاري بازيهاي مختلف، براي تخليه هيجانات اجتماعي، به خصوص هيجانات نسل جوان طراحي شدهاند. جامعهاي كه در فضاهاي عمومي فرصتي رسمي و مديريتشده براي بيان هيجانات جمعي خود نمييابد، به فرصتهاي كوتاهِ موردي و غيررسمي و مديريتنشده روي ميآورد و در بسياري از موارد، اين تخليه اجتماعي بدل به خشمي ويرانگر و كور و مهارناشدني ميشود.
به همين دليل، قرار است در ورزشگاهها داد بزنند، موج مكزيكي درست كنند، سرود بخوانند، تيم مورد علاقه خود را تشويق كنند و حتي ناسزا بدهند. بالا و پايين پريدن و فرياد زدن هيچ جلف نيست، بلكه يك مكانيسم كاملا آگاهانه براي مديريت هيجانات نسل جوان است كه بايد جايي و به مناسبتي نيروي سرشار جواني را تخليه كنند. كمي ناهنجاري را در هر ورزشگاهي در سراسر جهان حتي كشورهاي منطقه كه نزديكي فرهنگي و مذهبي با ما دارند، ميبينيم، اما به باور كارشناسان، يكي از راههاي مهار جو محيطهاي ورزشي، حضور زنان تماشاچي يا حتي زنان داور و ادارهكننده بازي است.
هر قدر محيط يكدست زنانه يا مردانه باشد، امكان كنترل كمتر ميشود. وقتي هر سال نيم بيشتر ورودي به دانشگاههاي كشورمان را دختران تشكيل ميدهند و خود را به بالاترين مدارج علمي و مديريتي ميرسانند و در نهادهاي مدني هم حضوري فعال دارند، يعني ديگر نميتوانيم آنطور كه خود ميپسنديم، به آنها دستور بدهيم چطور تفريح كنند. در هيچ جاي دنيا نه در درس خواندن و نه حضور و مشاركت اجتماعي بين زنان و مردان ديگر نميتوان يك خط جداكننده كشيد. اتفاق مبارك باز كردن درهاي ورزشگاه به روي زنان، نشان داد نگرانيهاي ما بيمورد بوده. دختران ما همانطور كه بارها نشان دادهاند، آدمهاي فهميدهاي هستند كه ميتوانند به خوبي خود را اداره كنند و مردان ما هم نشان دادند كه كاملا توان يك حضور عاقلانه مبتني بر رعايت حقوق زنان جامعه را دارند و ميتوانند آنها را در كنار خود ببينند. اين اتفاق مبارك بايد ادامه يابد و گسترش پيدا كند، چرا كه بعد از بيش از سه دهه عاقبت فهميديم زنان آمدند و رفتند و هيچ نشد.