كارمندان چطور به يك سازمان وفادار ميمانند؟
هيچكس نيست كه دلش بخواهد هرچند وقت يكبار طعم تلخ تغيير شغل را بچشد و از اين شركت به آن شركت به دنبال شغل جديد بگردد. هيچ سازماني هم نيست كه دوست داشته باشد نيرويي كه بعد از ماهها تلاش به دست آورده را به سادگي از دست بدهد. اما چه چيزي باعث ميشود كه كارمندان از يك شركت فرار كنند؟ پاسخ اين سوال شايد در درك متفاوت كارفرماها از دغدغه كارمندانشان باشد. در پژوهشي كه به تازگي توسط يكي از استارتآپهاي كاريابي منتشر شده، تلاش شده در قالب يك گزارش تخصصي، پاسخي به اين پرسش بدهد. اين گزارش كه تحت عنوان «بررسي معيارهاي انتخاب شغل، عوامل ماندگاري و عوامل ترك شغل كاركنان» منتشر شده، با نظرسنجي از هزار نفر به دست آمده و و نشان ميدهد با اينكه حقوق مناسب در صدر معيارهاي كاركنان براي انتخاب شغل يا ماندگاري در كارشان قرار دارد، اما شايد دليل اصلي را بتوان در تفاوت نگاه كارفرمايان به دغدغههاي كاركنانشان پيدا كرد.
كارجويان چه معيارهايي براي انتخاب شغل دارند؟
هدف نهايي بيشتر آدمها از كار كردن، داشتن درآمد است. به قول معروف هيچ گربهاي محض رضاي خدا موش نميگيرد. ۹۲ درصد از شركتكنندگان در اين پژوهش نيز حقوق مناسب را به عنوان معيار مهم انتخاب شغل خود انتخاب كردهاند. بعد از آن نوبت به مواردي مثل امكان ارتقا و طراحي مسير شغلي، رابطه خوب بين افراد سازمان و مزاياي كاري مثل سفر، وعده غذايي و... ميرسد. طبيعتا بين گروههاي مختلف كارجويان تفاوتهايي در معيارهاي انتخاب شغل وجود دارد و همه معيار ثابتي براي اين تصميم ندارند. براي مثال ۶۰درصد از خانمها براي انتخاب شغل به ساعت كاري منعطف توجه ويژهاي دارند. بهطور كلي ۳ معيار امكان دوركاري، ساعت كاري منعطف و موقعيت مكاني شركت از مواردي هستند كه براي زنان اهميت بالاتري نسبت به مردان دارد. جوانترها بيشتر به دنبال توسعه فردي هستند. بهطوري كه اين معيار در بين معيارهاي اصلي كارجويان گروه سني ۲۰ تا ۳۰ سال جايگاه ويژهاي را به خود اختصاص داده است. در طرف مقابل افرادي كه سابقه كاري بالاي ۱۰سال دارند، رابطه خوب بين افراد سازمان را مهمتر ميدانند. از جمله ديگر معيارهايي كه براي افراد باسابقه نسبت به ديگر كارجويان مهمتر است، ميتوان به برخورداري از جايگاه استراتژيك و تاثيرگذار در سازمان، برند و اعتبار سازمان و درحال رشد بودن سازمان اشاره كرد.
چه عواملي شاغلان را به تصميم سخت
مجبور ميكند؟
ترك شغل تصميم سادهاي نيست و بسياري عوامل ممكن است در نهايت كاركنان يك شركت را مجبور به پايان همكاري كند. درست مثل معيارهاي انتخاب شغل، معيار اصلي كاركنان براي ترك شغل هم حقوق است.اگر كاركنان يك سازمان احساس كنند امكان ارتقا برايشان وجود ندارد يا شرايط آموزش و توسعه فردي برايشان فراهم نيست، در تصميم خود براي ماندگاري در سازمان تجديد نظر ميكنند.در بين كارجويان آقا و خانم، خانمها بيشتر معيارهاي «نبود ساعت كاري منعطف» و «عدم امكان دوركاري» را به عنوان عوامل ترك شغل خود معرفي كردهاند. كساني كه سنين بالاتر از ۳۰ سال دارند هم گفتهاند اگر جايگاه استراتژيك و تاثيرگذاري در سازمان نداشته باشند يا رابطه خوبي بين افراد سازمان وجود نداشته باشد، احتمال ترك شغلشان بالاست.
اشتباه استراتژيك منابع انساني سازمانها در درك نياز كاركنان
در اين پژوهش همزمان با نظرسنجي از كارجويان، از منابع انساني شركتها كه نقش كارفرما را ايفا ميكنند، سوالات مشابهي پرسيده و از آنها خواسته شده نظرشان درباره معيارهايي كه ميتواند در تصميم كاركنان مهم باشد را بازگو كنند. نتيجه اين است كه كارفرمايان فكر ميكنند رابطه خوب بين افراد سازمان حتي از حقوق مناسب هم معيار مهمتري است. البته در بين معيارهاي كاركنان و تصورات كارفرمايان تفاوتهاي معنادارتري هم وجود دارد كه نشان ميدهد بسياري از كارفرمايان در درك نياز كاركنانشان دچار خطا و اشتباه استراتژيك شدهاند. براي نمونه در مورد كاركنان خانم، امكان ارتقاي شغلي معيار دومي است كه در انتخاب شغل تاثيرگذار است، اما كارفرمايان فكر ميكنند جايگاه اين معيار در رتبه هفتم قرار دارد. در طرف مقابل كارفرمايان فكر ميكنند در حال رشد بودن سازمان ميتواند در نگاه كاركنان جايگاه ويژهاي براي انتخاب شغل داشته باشد، اما براي خانمها اين معيار در رده دهم قرار گرفته و براي بسياري از كارجويان خانم اهميت چنداني ندارد. يك تصور غلط در بين كارفرمايان وجود دارد كه در اين نظرسنجي به خوبي نمايان شده است. آنها فكر ميكنند براي تمامي كارجويان در گروههاي سني مختلف، با جنسيت متفاوت و با سابقه كم و زياد، معيارهايي مثل در حال رشد بودن سازمان، برند و اعتبار سازمان و ماهيت كار جايگاه ويژه دارد اما اين معيارها در نگاه كارجويان از اهميت بسيار كمتري قرار دارد و اغلب كمتر از ۵۰ درصد كارجويان به چنين مواردي براي انتخاب شغل يا ماندگاري در سازمان فكر ميكنند.