سيستان وبلوچستان از درون پير و از برون جوان!
محمد بلوچزهي
براساس تازهترين آمارهاي رسمي منتشر شده، سيستانوبلوچستان از بين استانهاي كشور رتبه نخست جواني جمعيت را داراست و نيز به استناد همين دادههاي ارايه شده ۶۶.۷درصد جمعيت آن را افراد زير ۳۰ سال تشكيل ميدهند كه از اين ميان ۲۸.۴درصد در گروه سني ۱۵ تا ۳۰ سال جاي گرفتهاند و همچنين سالانه بيش از ۹۰ هزار واقعه ولادت در سطح اين استان پرجمعيت و جوان به ثبت ميرسد. اما اين استان جوان برخلاف آمار و ارقامها، چون جواني كه به ظاهر سالم باشد و در باطن درگير با انواع بيماريها؛ از درون پير و فرتوت و فرسوده گشته و با كوهي از درد و رنج و آسيبها و ناهنجاريهاي مختلف اجتماعي و اقتصادي و معيشتي مواجه است و دست به گريبان؛ بهگونهاي كه دروازه ورود به انواع و اقسام اين آسيبها كه همان بيكاري است سالهاي متمادي است به روي جمعيت جوان و در حال افزايش آن همچنان باز مانده و راه ورود به پويايي و نشاطِ و تخليه شور و هيجانات جوانياش نيز مسدود. بيترديد اين امر سبب خواهد شد در آيندهاي بسيار نزديك يعني طي دهههاي پيش رو و با پاسخگو نبودن نيازهاي مختلف زيستي براي جمعيت جوان و رو به رشد آن شاهد ابرچالشهاي مختلف سياسي، اجتماعي، امنيتي، درماني و اقتصادي و... در اين استان مرزي مهم و داراي جغرافياي بسيار پراكنده باشيم. متاسفانه عليرغم رشد چشمگير جمعيت اين استان طي سالهاي اخير آنطور كه بايد و شايد تاكنون هيچگونه برنامه مدون كارشناسي متناسب با اين جهش جمعيتي چه از لحاظ فرهنگي يا آموزشي و اقتصادي و اجتماعي براي برونرفت از چالشهاي احتمالي آينده و فعلياش تدوين نشده است و نيز با تداوم اين روند منفعلانه و وضعيتِ خنثي جاري ديري نخواهد پاييد شاهد بنبست در شؤون مختلف زيسته مردمان آن باشيم.
ركود بر عرصه فرهنگ و هنر و رونق حساسيتها و سرخوردگيها
افزايش قابل ملاحظه و چشمگير جمعيت در سالهاي گذشته درحالي رخ داده كه اين استان نسبت به جمعيت موجود خود پايينترين رشد زيرساختي را در بخشهاي مهم آموزشي، درماني و فرهنگي نسبت به ساير استانها تجربه نموده است و در حال حاضر هيچ تناسب، تعادل و بالانسي ميان اين دو مهم برقرار نشده است و ايجاد. بايد توجه داشت كه در حال حاضر امكانات و زيرساختهاي موجود، حتي پاسخگوي نيازهاي جمعيت فعلي نيست و مطابق آمارها اين استان داراي پايينترين سرانه فضاهاي فرهنگي و هنري است و نيز كمترين امكانات تفريحي و سرگرمي و آموزشي اما از سوي ديگر دومين استان پرجمعيت كشور پس از استان كرمان است. براي ترسيم ضعف مفرط زيرساختهاي فرهنگي و هنري سيستان و بلوچستان همين را بس كه هماكنون به جز در مركز استان تمامي شهرهاي آن حتي مراكز مهم فرهنگي چون چابهار و ايرانشهر از داشتن يك سالن درجه چندم سينما و نيز پلاتوي استاندارد اجراي تئاتر و كنسرت موسيقي محروم هستند و بينصيب. از اين گذشته در شرايط كمفروغ و يأسآلود و پرتنش و حساسيتبرانگيز فعلي در عرصه فرهنگ و هنر حتي همين وضعيت و امكانات موجود نيز ديگر به دليل اولويتگذاريهاي اشتباه بلااستفاده مانده و فضاي فرهنگي و هنري و اجتماعي نيز دچار سرخوردگي و انفعال عجيبي گشته و امكان تخليه هيجانات و انرژي از جوانان كه با حضور در برنامههاي مختلف و شاد فرهنگي ممكن بوده اكنون سلب گشته. همچنين فعالان عرصههاي مختلف، كنشگران و هنرمندان در انزوايي خودخواسته فرو رفتهاند بهگونهاي كه اكنون ركود و خاموشي بر فعاليتهاي مختلف فرهنگي و هنري و ورزشي اين استان كه درگذشته نسبت به اكنون از رونقي بسيار بهتر و وضعيتي مطلوبتر برخوردار بوده، كمفروغ گشته است و راكد. سيستم آموزشي فشل و چالشهاي فراوان پيشورو- سواي از چالش بسيار فراگير ترك تحصيل دانشآموزان و بازماندگان از تحصيل كه روز به روز بر دامنه و وسعت آن افزوده ميشود و در آيندهاي بسيار نزديك نيز ما را دچار بحرانهاي متعدد تازهاي خواهد ساخت، سالهاست كه سيستم آموزشي اين استان دورافتاده با معضلات فراگيري چون افت كيفيت تحصيلي، كمبود معلم، كمبود فضاي آموزشي و... درگير شده است.
چالش زيرساختهاي درماني- در حال حاضر مردم اين استان به خاطر پايين بودن زيرساختهاي درماني خود و كمبود فاحش سرانه تخت بيمارستاني ناچار هستند نيازهاي خود را از ساير استانها چون يزد، كرمان، شيراز و مشهد با تحميل چند برابر هزينهها تامين كنند. از لحاظ مشكلات و معضلات بهداشتي نيز و شاخصهاي لازم در اين خصوص سيستانوبلوچستان وضعيتي بسيار غمبار دارد بهگونهاي كه بالاترين آمار سوءتغذيه، ميزان مرگ و مير كودكان و نيز مادران باردار و... مربوط به اين استان است.
آسيبهاي اجتماعي- حاشيهنشيني و فقر نيز كه پيامدهاي ناگوار تثبيت يك دهه اخير بالاترين ميزان آمار بيكاري استان در سطح كشور است. سواي اين معضلات تاكنون چالشهاي متعدد ديگري چون اعتياد، طلاق، مشكلات مربوط به حوزههاي زنان و كودكان و... را به همراه داشته و جامعه را در باتلاق متعدد آسيبهاي اجتماعي فرو برده است. به هر روي اگرچه اين استان سيمايي به ظاهر جوان و فريبنده دارد و بانشاط، ولي از درون كاملا دچار فرسايش و فروپاشي گشته و از بيماريهاي متعددي رنج ميبرد كه اگر براي درمان زودهنگام اين جوان از درون پير و فرتوت چارهانديشي نشود و نسخهاي زودهنگام تجويز، ديگر بيش از اين توان سرپا ايستادن نخواهد داشت و ديري نخواهد پاييد از نفس خواهد افتاد.