توفان اقصي: (۵) صهيونيسم مسيحي
سيد عطاءالله مهاجراني
حمايت مطلق و بيچون و چراي امريكا از اسراييل ابعاد متعددي دارد. منافع سياسي و اقتصادي اسراييل براي امريكا در منطقه غرب آسيا، نيازي به تفسير و توضيح ندارد. اسراييل برج ديدباني نظامي و امنيتي و سياسي و ادامه حضور استراتژيك امريكا در منطقه است. شايد اين سخن جو بايدن بيش از هر سخني و تفسيري روشنگر است: «اگر اسراييل وجود نداشت ميبايست آن را خلق ميكرديم!» البته بايد ديد چه كسي چنين سخن بيسابقهاي را بر زبان بايدن نهاده است، اصل حرف و صورتبندي كلام از تولستوي است كه گفته بود: «اگر خداوندي وجود نداشت، ميبايست بشريت قبل از هر كاري به خلق خدا ميپرداخت!» جو بايدن يك گام فراتر هم رفته است. گفته است: «من صهيونيست هستم!» از گفتوگويش با پدرش كه مسيحي متديني بود سخن ميگويد. پدر بايدن به او ميگويد، براي صهيونيست بودن لازم نيست انسان يهودي باشد، فرد مسيحي هم ميتواند صهيونيست باشد. ميتوان گفت، كه تشكيل دولت اسراييل و كشتار فلسطينيها و اشغال سرزمين آنها بيش از آنكه كارنامه يهوديان صهيونيست باشد، مسيحيان صهيونيست در اين امر نقش تعيينكننده داشتهاند. در واقع مسيحيان صهيونيست براساس يك ايده يا آرمان يا رويا، به سرزمين فلسطين و قوم يهود و تشكيل دولت اسراييل توجه داشتهاند. نكته بسيار قابل تأمل اين است كه به روايت هانس كونگ (۲۰۲۱-۱۹۲۸) فيلسوف الهيدان سوييسي در قياس سه دين ابراهيمي يهوديت و مسيحيت و اسلام نوشته است: «يهوديت بر قوم يهود، مسيحيت بر شخص مسيح و اسلام بر متن قرآن مجيد متكي است.» در واقع در يهوديت، مركز و محور دين و آيين و فقه و فرهنگ، «قوم يهود» است. اين موضوع تا به آنجا اهميت دارد، كه يهودي لزوما نبايست متدين به آيين يهود باشد، يهودي يعني نژاد يهودي. بنيامين نتانياهو وقتي سفير اسراييل در سازمان ملل بود، در سخنراني سال ۱۹۸۵ به نقش مسيحيان صهيونيست در تشكيل دولت اسراييل و نيز مكتب صهيونيسم اشاره كرده است.
در واقع متن عهد عتيق بهانهاي شده است تا ايده و آرمان مسيحيت صهيونيسم از لحاظ نظري در «مكتب صهيونيسم» و از بعد سياسي «تشكيل دولت اسراييل» تحقق يابد. اولين تحريف از آياتي در تورات آغاز شد كه سرزمين فلسطين از آن يهوديان است و ابراهيم به يهوديان وعده داده است كه از نيل تا فرات از آنان است. در فصل ۱۵ سفر پيدايش در آيه ۱۸خداوند به ابراهيم گفته است: «اين زمين را از نهر مصر تا به نهر عظيم يعني فرات به نسل تو بخشيدهام.» اولا همه مسيحيان و مسلمانان نيز به روايتي از نسل ابراهيماند و از آيين او كه سرسلسله پيامبران توحيدي است تبعيت ميكنند. قرآن به مسلمانان ميگويد: «دين پدر شما ابراهيم» (سوره حج/ ۷۸) انحصار نسل يهود در ابراهيم، تحريف مهمي است كه صورت گرفته است. ثانيا، وعدهها در كتابهاي آسماني، به معناي سند محضري و مالكيت حقوق و قانوني نيست! چنانكه در قرآن مجيد در آيه ۵۶ سوره نور، خداوند به مسلمانان وعده داده است كه آنان بر فرمانروايي زمين سيطره پيدا ميكنند. و نكته سوم: در تورات مكرر ذكر شده است كه خداوند زمين را از نسل ابراهيم آكنده ميكند. چنانكه ميبينيم جمعيت يهوديان جهان نسبت به جمعيت مسيحيان و مسلمانان، در حداقل ممكن است. پيداست متن عهد عتيق بهانه و دستاويزي براي توجيه الهياتي قوم يهود و صهيونيسم شده است. صهيونيسم مسيحي، باتوجه به دو نكته به صهيونيسم يهودي پيوند خورده است. يكم: مسيح از بيتالمقدس ظهور خواهد كرد. رستاخيز ديگر مسيح از بيتالمقدس است. دوم: سرزمين فلسطين و بيتالمقدس ميبايست دراختيار يهوديان باشد تا مسيح از ميان آنان ظهور كند. در واقع سرزمين فلسطين و بيتالمقدس بستر براي تحقق و پيوند دو رويا شده است. خشونتي كه در زمان تاسيس اسراييل نسبت به فلسطينيها انجام ميشد. مانند قتلعام دير ياسين و كفر قاسم يا صبرا و شتيلا در لبنان و اين روزها در غزه، با توجيه ديني و آييني صورت ميگيرد. برخي روحانيون يهودي، ربايها، صريحتر سخن ميگويند، آيات كتاب اشعياء را ميخوانند و ميگويند، چنانكه اشعياء وعده داده است بايست قتل عام كرد و كودكان شيرخواره را نيز كشت كه ميكشند. نتانياهو، استناد كرده است كه بايست همانند عماليق، فلسطينيها را نابود كنيم. در واقع دولت اسراييل مركز تجميع منافع سياسي و اقتصادي مال و سيطره امريكا و اروپا و صهيونيسم شده است. اين مركزيت ميبايست براي بقاي خود توجيه نظري نيز داشته باشد. صهيونيسم مسيحي توجيه نظري قتل عام و اشغال و غارت منابع مسلمانان است.