«اعتماد» دلايل تغيير ادبيات امريكا در قبال بحران غزه را بررسي ميكند
انتخاب بايدن ميان بد و بدتر
گروه جهان |از ابتداي شروع جنگ غزه، ايالات متحده امريكا تمام تلاش خود را براي پيشتيباني سياسي، نظامي و تبليغاتي از اسراييل به عمل آورده است؛ اما رفته رفته و با بالا گرفتن حجم جنايات اسراييل در غزه كه تاكنون منجر به كشته شدن بيش از 11 هزار نفر و تخريب و ويراني اين منطقه شده، صداهايي از داخل ايالات متحده مبني بر تغيير لحن دولت بايدن در قبال رژيم صهيونيستي به گوش ميرسد. امريكاييها تاكنون دو پيشنويس قطعنامه شوراي امنيت در خصوص آتشبس و ارايه كمكهاي بشردوستانه به مردم غزه را وتو كرده و بارها تاكيد داشتهاند كه با آتشبس مخالف هستند. آنها به جاي آتشبس پيشنهاد وقفه كوتاهمدت درگيريها به منظور خروج غيرنظاميان از مناطق درگيري را مطرح ميكنند؛ امري كه هفته گذشته با صراحت از سوي بايدن اعلام شد كه اسراييل با اين موضوع موافقت كرده است؛ اما ساعتي نگذشت كه علاوه بر وزير جنگ اسراييل كه منكر چنين قضيهاي شد، بنيامين نتانياهو در مصاحبه با شبكه امريكايي فاكسنيوز هم اين موضوع را رد كرد و مدعي شد كه قصد داريم كنترل امنيتي غزه را براي مدت نامعلومي در دست بگيريم. نتانياهو حتي صبح ديروز هم در پاسخ به درخواست امانوئل ماكرون رييسجمهوري فرانسه كه خواستار توقف كشتار زنان و كودكان در غزه شده بود اعلام كرد كه حماس مسوول اين قضيه است و نبايد اسراييل را به خاطر ارتكاب اين جنايات محكوم كرد.
وقتي بايدن احساس خطر ميكند
در چنين شرايطي به نظر ميرسد كه به واسطه محكوميتهاي گسترده جهاني نسبت به حملات اسراييل و اينكه ميزان كشتهها در غزه بهطور باورنكردني افزايش يافته، ايالات متحده امريكا و دولت بايدن هم در داخل و هم در خارج از كشور به عنوان حامي اسراييل تحت فشار فزايندهاي قرار گرفتهاند؛ بهطوريكه همزمان با استعفاي يك مقام وزارت خارجه و انتقادات زيادي كه برخي از نمايندگان دموكرات در خصوص عملكرد دولت بايدن در جنگ غزه داشتهاند، حالا وزير خارجه امريكا كه مخالفت خود را با آتش بس چندين بار اعلام كرده بود در روز جمعه گفت: در هفتههاي گذشته فلسطينيان بسيار زيادي كشته شده و انسانهاي بسياري رنج كشيدهاند. ميخواهيم هرچه در توانمان هست را به كارگيريم تا از آسيبديدن آنها جلوگيري كرده و حمايت بشردوستانه را به بيشترين ميزان ممكن افزايش دهيم. اين صحبتهاي وزير خارجه امريكا در حالي مطرح شده كه علاوه بر نشست اضطراري شوراي امنيت سازمان ملل در روز جمعه كه اسراييل را با حجمي از محكوميت مواجه كرد، روز گذشته نشست سازمان همكاري اسلامي و سران اتحاد عرب نيز در رياض با يكديگر ادغام شده تا فكري فوري در خصوص وضعيت غزه از سوي كشورهاي منطقه و مسلمان صورت بگيرد. در اين ميان هرچند كه نشستهاي شوراي امنيت بينتيجه بوده و سران كشورهاي عربي نيز تنها در گفتار خود خواستار توقف درگيريها در غزه هستند، اما به مرور و با توجه به ميزان جنايات صورت گرفته در غزه، دولت بايدن به خوبي دريافته كه ادامه وضعيت موجود بهطور قطع هزينههايي غير قابل بازگشت براي او در آستانه انتخابات رياستجمهوري خواهد داشت. يعني در حالي كه در داخل امريكا انتقادات به بايدن افزايش يافته و گفته ميشود كه كشتار غزه در كاهش سبد راي او تاثيري زياد داشته، از سوي مقابل حتي صداي اعتراض برخي مقامات و وزراي اروپايي نيز در خصوص اقدامات و حملات اسراييل به غزه بلند شده است. در همين راستا روز گذشته، خبرگزاري الجزيره در گزارشي نوشت: در طول هفتههاي گذشته دهها كشور و سران سياسي جهان و همچنين سازمان ملل از اسراييل خواستهاند تا حملات خود را به غزه متوقف كند. از سوي ديگر پنجشنبه هفته پيش هم شاهد بوديم كه كاخ سفيد طي اطلاعيهاي غافلگيركننده اعلام كرد كه اسراييل با توقف چهار ساعته جنگ در روز موافقت كرده؛ امري كه بعدها از سوي مقامات صهيونيستي البته تكذيب شد. همچنين در همان روز آنتوني بلينكن وزير خارجه امريكا دوباره تاكيد كرد كه غزه نبايد دوباره توسط اسراييل اشغال شود و آوارگان فلسطيني بايد اجازه بازگشت به خانههاي خود را داشته باشند. تمامي اين صحبتها در حالي مطرح ميشود كه از همان ابتداي جنگ، ايالات متحده علاوه بر اعزام ناوگان عظيم نظامي به منطقه، كمكهاي مالي و تسليحاتي قابل توجهي نيز به رژيم صهيونيستي ارايه كرده است.
واقعيت چيست؟
به گفته كارشناسان، اسراييل از كليديترين متحدان سنتي امريكاست و هر چقدر كه سطح اختلافات ميان بايدن و نتانياهو بالا باشد بعيد است واشنگتن موضع خود را در قبال حمايت از تلآويو به صورت اساسي تغيير دهد. اما نكته اساسي اينجاست كه امريكا همزمان به شركاي عرب و مسلمان خود در منطقه نيز نياز دارد. در واقع ايالات متحده در مورد سياست و استراتژيهاي خود در خاورميانه فاكتورهاي مختلفي را بايد مد نظر قرار دهد كه آميزهاي از مولفههاي امنيتي، اقتصادي، سياسي و ديپلماتيك است. اين تركيب پيچيده زماني اهميت مييابد كه بخشي از استراتژي امريكا در خاورميانه علاوه بر حفظ متحدان سنتي، مقابله به نفوذ ايران، چين و روسيه در منطقه است. با اين حال گاهي اوقات شاهد هستيم كه سياستهاي كاخ سفيد به صورت غير حرفهاي و بر اساس تمايلات حزبي و جناحي تنظيم ميشود؛ مانند توافق ابراهيم در زمان دولت ترامپ كه از سوي داماد 37ساله او پيگيري ميشد و باعث برانگيخته شدن خشم فلسطينيان شد. به همين دليل با نگاهي به سياست امريكا در خاورميانه در طول 50 سال گذشته در مييابيم كه چنين اشتباهاتي از سوي امريكا در خاورميانه بارها تكرار شده است. بهطوريكه در ادامه گزارش الجزيره آمده است: هر چند تغيير موضع مصر در امضاي پيمان صلح با اسراييل در 1978 يكي از پيروزیهاي استراتژيك امريكا محسوب ميشود، اما با انقلاب اسلامي در ايران، تهران به عنوان يكي از متحدان اصلي امريكا تبديل به مهمترين رقيب آن در منطقه شد؛ جايي كه امريكا با تشويق صدام براي حمله به ايران جنگي 8ساله را در منطقه رقم زد كه به گفته كارشناسان يك جنگ نيابتي از سوي امريكا و متحدانش عليه تهران محسوب ميشد. از سوي ديگر امريكا با حمايت از مجاهدين افغان، وارد يك جنگ نيابتي ديگر با اتحاد جماهير شوروي در افغانستان شد. بعد از پايان جنگ سرد نيز با از بين رفتن نظم دو قطبي و توازن قوا ميان بلوك شرق و غرب، امريكاييها با اشتباهي بزرگ پايان تاريخ را اعلام كرده و فكر كردند كه پيروز نهايي جنگ سرد هستند. اشتباهي كه باعث شد آنها در جنگ عراق و افغانستان بعد از 20 سال شكست بخورند و دقيقاً اشتباه عراق را در مورد سوريه نيز تكرار كنند. جايي كه واشنگتن با حمايت از جناحهاي ضد دولتي در نهايت به جايي رسيد كه ميدان نفوذ را به ايران و روسيه واگذار كرد. همچنين عملكرد امريكاييها در پايان دادن به جنگ يمن و مناقشات در ليبي نيز محل ايراد بسياري از كارشناسان قرار دارد. بنابراين حالا كه بايدن در آستانه انتخابات رياستجمهوري سال 2024 قرار دارد، مجبور است با رويكردي متعادلتر در منطقه ظاهر شود تا حداقل نشان دهد امريكا هنوز توانايي ميانجيگري در خصوص بحرانها را دارد. به همين دليل ناچار است با افزايش كشتار غير نظاميان از سوي اسراييل در غزه و مخالفتهايي كه اكنون هر روز صداي آن از سراسر دنيا بلند ميشود، حداقل در مواردي نظير توقف حملات خشونتبار اسراييل به مردم غزه اقداماتي را براي برون رفت از چنين چالشي انجام دهد؛ موضوعي كه به گفته ناظران انتخابي ميان بد و بدتر براي بايدن است؛ زيرا او به موازات اينكه به خاطر جنايات اسراييل در داخل تحت فشار است از سوي ديگر هر گونه عدم حمايت و همراهياش با اسراييل نيز موجب بروز فشارها از سمت ديگر عليه خود ميشود.