سه ويژگي چين را فراموش نكنيد
چين هرگز قصد چالش و از پاي انداختن امريكا را نخواهد داشت و بالعكس از امريكاي مطمئن، باز، روبه رشد و خوشبخت خوشحال خواهد شد. همينطور هم ايالات متحده نبايد عليه چين شرطبندي يا در امور داخلي چين دخالت كند. چين به هر سطح از توسعه برسد هرگز به دنبال هژموني و گسترش سلطه نخواهد بود و هرگز درصدد تحميل اراده خود به ديگران برنخواهد آمد. چين به دنبال ايجاد قلمروی نفوذ نخواهد بود و در هيج جنگي چه سرد و چه گرم شركت نخواهد كرد.»
شايد افراد سادهانگار گمان كنند كه اين سخنان نشانه خودتحقيري يا خودباختگي است. بهطور قطع مسوولان ايالات متحده چنين باوري نخواهند داشت. آنان بر طبق سياست كلان خود، چين را رقيب و خطر اصلي عليه هژموني و فرادستي خود ميدانند و اين را چينيها هم بهخوبي ميدانند، پس اين سخنان متواضعانه براي چيست؟ در درجه اول بخشي از آن، حقيقتي است كه نه ميتوانند و نه درست است كه پنهانش كرده يا ناديده بگيرند. اين حقيقت كه هنوز فاصله عميقي ميان ايالات متحده و چين وجود دارد. بخش مهمتر اين سخنان، خنثي كردن بزرگنماييهاي ايالات متحده در دشمنسازي از چين است. فرض كنيم كه چين با ادبياتي تهاجمي و خشن پاسخ اقدامات و حتي تحقيرهاي امريكاييها را ميداد، چه نتيجهاي به دست ميآورد كه اكنون نياورده است؟ جز اينكه در بازي آنها ميافتاد و در بزرگنمايي خطر و قدرت خود به سود آنان نقش بازي ميكرد هيچ دستاورد ديگري نداشت. اين زبان ديپلماتيك است كه گرچه محدوديتهاي خود را دارد ولي كاربرد آن در عرصه سياسي بسيار موثرتر از زبان تهديد و زور است. منظور اين نيست كه در هر شرايطي زيان تهديد و زور را به كلي بايد كنار گذاشت، زيرا مواردي پيش ميآيد كه كاربرد چنين زباني ضرورت دارد كه بهطور طبيعي و بر حسب مورد، چينيها هم از آن استفاده ميكنند، ولي وجه غالب زبان ديپلماتيك زور و تهديد نيست. اتفاقا يكي از جاهايي كه كاربرد افراطي اين زبان نتيجه منفي دارد از سوي ايالات متحده است. اميدواريم اگر كساني در ايران ميخواهند يا مدعي اين هستند كه راه چين را انتخاب ميكنند، سه چيز را فراموش نكنند. اول سياستهاي كارآمد و علمي آنها براي توسعه اقتصادي و اجراي خوب آن سياستها. دوم زبان ديپلماتيك و سازنده آنها و سوم پايداري و صبر كنفسيوسي در تامين منافع ملي و كوتاه نيامدن از آن.