درحالي كه اسراييل درگير جنگ با حماس است، رهبران جهان در تلاشند تا در مورد بازگرداندن نظم پساجنگ به غزه چارهاي بينديشند. با اين حال، نقاط مشترك اندك و از همينرو خوشبينيها در باب پايان تنش كمرنگ است. هدف اسراييل پايان (ادعايي) حماس و تامين امنيت خود است. اما آنچه ساير طرفهاي درگير جنگ از آينده غزه در ذهن دارند، منعكسكننده تفسير آنها از گذشته است، تفسيري كه نميتوانند بر سر آن توافق كنند.
اين مساله در مورد توانايي اسراييل در پايان حماس و غيرنظاميسازي منطقه ۲،۲ ميليون نفري غزه، پرسشهايي را برميانگيزد. اسراييل و حماس بر سر تبادل اسرا و توقف درگيريها كه اوايل چهارشنبه هفته گذشته اعلام شد، به توافق رسيدند، اما مشخص نيست كه آيا صلح پايدار است يا خير.
شكافهايي كه عريان شد
جو بايدن، رييسجمهور ايالاتمتحده ميخواهد اداره نوار غزه را دراختيار تشكيلات خودگردان فلسطيني به رهبري محمود عباس قرار دهد. عباس و حزبش حدود ۱۶ سال، غزه را دراختيار حماس قرار دادند. بايدن همچنين در بيانيههاي عمومي و مقاله اخير (منتشر شده در نشريه واشنگتنپست) خود خواستار تشكيل كشور مستقل فلسطين شده است.
برخلاف ايالاتمتحده، كابينه بنيامين نتانياهو، نخستوزير اسراييل مخالف تشكيل كشور فلسطين است. «بيبي» ميخواهد كرانه باختري و غزه را جدا نگه دارد. مقامات ارشد اسراييلي اذعان كردهاند كه اسراييل به دنبال ايجاد و تربيت رهبري تكنوكرات جوان در غزه، براي تعريف ساختاري شبيه به امارات در درياي مديترانه است؛ ساختاري ايجاد شده با پول اعراب، مديريت ايالاتمتحده و امنيتسازي اسراييل. اما اكثر ناظران چنين طرحي را خيالپردازي ميدانند.
تشكيلات خودگردان فلسطين ميگويد كه بدون آتشبس، در مورد آينده صحبت نخواهد كرد، اما رهبران اين گروه در گفتوگوهاي خصوصي ميگويند كه آماده بازگشت به غزه هستند؛ البته نه به زور اسراييليها. يك مقام ارشد تشكيلات در گفتوگو با بلومبرگ گفت كه اتحاديه اروپا از بازگشت اين ساختار فلسطيني به غزه حمايت ميكند. او همچنين پيشنهادي كه تشكيلات خودگردان ميتواند ماموريت كنترل مرزي خود در غزه كه پس از حمله ۷ اكتبر معلق شده بود را بازگرداند. مقامات ارشد اتحاديه اروپا در حال گفتوگو با مقامات اين گروه و كشورهاي كليدي عربي هستند.
برخي ديگر از مقامات اروپايي و امريكايي ميگويند كه تنها راه پيش روي، استقرار نيروهاي حافظ صلح چندمليتي يا نيروهاي سازمان ملل متحد با حضور فعال كشورهاي عربي است. دولتهاي اردن، مصر و عربستانسعودي اعلام كردند كه سربازي به اين منطقه اعزام نخواهند كرد.
ايمن صفدي، وزير امور خارجه اردن در كنفرانس امنيتي گفتوگوي منامه گفت: «اجازه دهيد خيلي واضح بگويم: من از طرف اردن صحبت ميكنم، اما اين موضوع را تقريبا با همه برادران عرب خود درميان گذاشتهام. هيچ نيروي عربي به غزه نخواهد رفت.»
مخالفت كشورهاي عربي تنها گزينهاي كه باقي ميگذارد، استقرار همان نيروهايي است كه در هاييتي يا لبنان حضور دارند. اما تاكنون اين نيروها بسيار ناكارآمد بوده و اسراييل يا حضورشان را نميپذيرد يا تقريبا آن را ناديده خواهد گرفت.
عليرغم اينكه اسراييل در سالهاي اخير به دنبال صلح با كشورهايي امارات متحده عربي، مراكش و عربستانسعودي بوده، بسياري از عربها حمله ماه گذشته حماس را شاهدي بر ناديده گرفتن مساله فلسطين ميدانند؛ گزارهاي كه خلاف خواست اسراييل است. از منظر كشورهاي عربي، نااميدي از حل مساله فلسطين زمينهساز حمله حماس به اسراييل شد. از منظرشان، آنچه رخ داده، فرصتي است براي ازسرگيري مذاكرات متوقف شده اسراييل و فلسطين و بازگشت به مدل دو كشوري، مدلي كه طي سه دهه گذشته، شكلدهنده سياست و تحليلها بوده است. برخي نيز استدلال ميكنند كه نميتوان حماس را از بين برد، زيرا اين گروه در ذات جامعه فلسطين قرار داشته و بايد در مذاكرات صلح لحاظ شود.
اسراييليها اكثرا ديدگاه متفاوتي دارند. آنها مدعياند كه سال ۲۰۰۵، اسراييل نيروها و شهركنشينان را از غزه خارج كرد، پس به ادعاي آنها، فلسطينيها ميتوانستند كارخانه، مزارع و هتل بسازند. اسراييليها در ادامه اين ادعا را مطرح كردهاند كه حماس كه يك سال بعد در انتخابات پارلماني پيروز شد و سپس با زور كنترل كامل منطقه را به دست گرفت.
نسخه ادعايي اسراييل
اسراييل معتقد است كه ديگر نبايد اراضي اشغالي را به دست نيروهاي امنيتي محلي واگذار كرد؛ زيرا حماس بازميگردد و نقشه ديگري مانند ۷ اكتبر را پياده خواهد كرد. احتمالا اسراييليها به مدل ژاپن و آلمان پس از جنگ جهاني دوم روي بياورند. پس از جنگ جهاني، با نابودي كامل قدرت موجود در اين كشورها، يك نهاد جديد با حمايت بسته كمكي ايجاد شد.
اوري درومي، سخنگوي كابينه اسراييل در دهه ۱۹۹۰ مدعي است: «تنها راه پايان دادن به حماس ويراني گسترده خانهها و زيرساختها است، به طوري كه بخشهايي از غزه امروز به شهرهاي اروپايي در پايان جنگ جهاني دوم شبيه شود.»
رهبران عرب مانند ملك عبدالله اردن هشدار دادهاند كه سناريوي ويراني كامل غزه خطر راديكالسازي نسل كاملي از جوانان فلسطيني عليه اسراييل را
در پي دارد. به علاوه، دهها ميليارد دلار ضرر خواهد رساند. سوال اين است كه چه كسي قرار است پول بازسازي آن را پرداخت كرده و چه كسي تصميم ميگيرد چگونه اين پول خرج شود؟ يكي از طرفهايي كه ميتواند باني بازسازي غزه باشد، قطر است كه سالها با ارايه كمكهاي مالي زيرساختي، به اين منطقه كمك كرده است.
با اين حال، برخي رهبران عرب ميگويند كه تاكنون به دليل جنگ با اسراييل، سه بار براي بازسازي غزه هزينه كردهاند. آنها تصريح كردهاند كه بدون دريافت ضمانتهاي محكم براي صلح، چندان علاقهاي به تكرار اين سناريو ندارند. در اسراييل، گروهي ديگر مدعياند كه زمان آن رسيده كه فرمول به اصطلاح دو كشوري كه آشكارا شكست خورده را كنار گذاشته و رويكرد جديدي پيدا كنيم. يوزي ربي، مدير مركز مطالعات خاورميانه و آفريقا فعال در موسسه موشه دايان مدعي است: «گويي از اتفاقاتي كه تاكنون افتاده بيخبريم و تنها به مسائل قديمي ميپردازيم. من موافق ايدهاي نو هستم. اكنون فرصت انجام كاري متفاوت است.»
بايدن ميگويد كه شرط هرگونه اقدام بعدي، عدم جابهجايي اجباري فلسطيني، رفع محاصره غزه و عدم كاهش قلمروي اين باريكه خواهد بود.
سرنوشت مبهم مردمان غزه
با وجود فشارهاي بينالمللي جهت محدود شدن تلفات غيرنظاميان غزه، ظاهرا اسراييل قصد دارد فلسطينيها را به طور موقت به مصر يا ساير كشورهاي عربي منتقل كند. مصر، مانند ساير كشورها به اين دليل كه در گذشته اسراييل، فلسطينيها را از خانههايشان بيرون رانده و ممكن است ديگر اجازه بازگشت ندهد، با اين پيشنهاد مخالف است. اگرچه اسراييل اين موضوع را رد ميكند، اما مدعي است ساخت منطقهاي حائل در داخل غزه است تا اعضاي حماس و جهاد اسلامي را از سرزمينهاي اشغالي دور نگه دارد. اين سياست در تضاد با سخنان بايدن است.
در تلاش براي برنامهريزي آينده، بسياري به تاريخ اخير مينگرند. تشكيلات خودگردان فلسطين از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۷ مسووليت غزه را برعهده داشت. در انتخابات پارلماني سال ۲۰۰۶، حماس با كنار زدن حزب فتح كه شاخه سياسي تشكيلات خودگردان است، پيروز انتخابات شد.
امروز حدود ۲۵ هزار نفر از مقامات تشكيلات خودگردان فلسطين هنوز در غزه هستند كه برخي از آنها در وزارتخانههاي حماس مشغول بوده و برخي ديگر، درحالي كه خانهنشين شدهاند، ۱۶ سال است كه حقوق دريافت ميكنند. به ادعاي ناظران اين كارمندان دولتي ميتوانند ساختار حكومتي جديد را تشكيل دهند. اين سناريو درحالي مطرح ميشود كه براساس برخي نظرسنجيها، تشكيلات خودگردان فلسطيني فاقد مشروعيت سياسي لازم است و به واسطه فساد مالي و سياسي شانس زيادي براي دستيابي به قدرت بدون خشونت را ندارد.
جانشينان احتمالي «عباس»
دو چهره براي اداره غزه، حداقل در كوتاهمدت، مطرح شده است؛ يكي محمد دحلان، شخصيت اصلي تشكيلات خودگردان فلسطين در غزه كه قبل از پيروزي حماس منطقه را اداره ميكرد. دهلان، محمود عباس را به چالش كشيد و از سال ۲۰۱۱ در ابوظبي در تبعيد است. ديگري مروان برغوتي است. او دو دهه است كه در زندان اسراييل بهسر برده، در كرانه باختري نفوذ زيادي دارد و جانشين احتمالي عباس محسوب ميشود. اسراييل احتمالا به آزاد كردن او مايل است.
با اين حال، به نظر ميرسد كه تشكيلات خودگردان فلسطين پس از تقريبا دو دهه تحت رهبري عباس، درگير ناكارآمدي شده است. مقامات اسراييلي ميگويند بازگشت تشكيلات فاجعهبار خواهد بود و آنها اجازه چنين كاري را نميدهند. مقامات ايالاتمتحده منكر مشكلات بزرگ تشكيلات نيستند؛ اما ميگويند كه پسلرزههاي چنين رخدادي كمتر از آن چيزي است كه اسراييل ادعا ميكند.
در حقيقت، متغيرهاي زيادي وجود دارد؛ از جمله پايان زمان جنگ، تلفات غيرنظامي و احتمال گسترش درگيريها به لبنان. تمام اينها برنامهريزي دقيق را تقريبا محال ميسازد. حتي مشخص نيست كه در آن زمان چه كساني تصميمگيرندگان اصلي خواهند بود.
بسياري انتظار دارند كه پس از پايان جنگ، نتانياهو به دليل مسووليت شكست امنيتي كه موجب حمله ۷ اكتبر شد، مجبور به استعفا شود. از آنجايي كه كابينه او از سياستمداران راستگرا تشكيل ميشود، اين تغيير ميتواند به معناي رويكرد جديدي باشد.
قدرت گرفتن راديكالهاي اسراييلي
با اين حال، روشن نيست كه آيا كابينه جديد اسراييل نسبت به آينده غزه يا تشكيل كشور فلسطيني نگاه معتدلتري خواهند داشت يا خير، زيرا وقايع هفتههاي اخير بسياري از اسراييليها را به سمت راست سوق داده است. در نظرسنجي هفته گذشته كانال ۱۲ اسراييل، تنها ۱۰درصد از اسراييليها موافق ورود تشكيلات خودگردان فلسطيني به غزه بوده و ۳۰درصد نيز خواهان حضور نيروي بينالمللي در اين منطقه هستند.
همچنين مشخص نيست كه عباس ۸۸ ساله چه مدت ديگر بر سر كار خواهد بود يا چه كسي ممكن است جايگزين او شود. همين امر را ميتوان در مورد بايدن ۸۱ ساله نيز گفت. او در سال آينده با رقابت تنگاتنگي براي كرسي رياستجمهوري سر و كار خواهد داشت. به احتمال زياد، رقيب او دونالد ترامپ خواهد بود كه كمپين انتخاباتياش را براساس انزواگرايي امريكا پيش ميبرد كه موجب ميشود تعامل نظامي ايالاتمتحده در خارج به طور قابلتوجهي كاهش يابد.
بايدن نقش اصلي را در حمايت از اسراييل ايفا كرده و دو ناوگروه ضربتي را در شرق مديترانه مستقر كرده تا به ادعاي خود حزبالله لبنان و ايران را از ورود به جنگ اسراييل با حماس بازدارد.
اما فارغ از اينكه چه كسي مسووليت اداره منطقه را برعهده ميگيرد، موضوع بازسازي آن نيز مطرح است. بخش اعظم شهر غزه ويران شده است. ساكنان آن عمدتا نوادگان پناهندگان بوده و بسياري از آنها بدون كار توليدي زندگي كردهاند؛ اگرچه به لطف آژانسهاي سازمان ملل، نيازهاي اصلي آنها مانند بهداشت و آموزش برآورده شده است.
متاسفانه، شهرت نوار غزه وخيمتر از واقعيت است. طبق گزارش بانك جهاني، تقريبا تمام مردم غزه باسواد هستند كه بسيار بالاتر از كشوري مثل مصر است؛ چه رسد به كشورهاي فقيرتر مانند سودان و چاد. ميزان مرگ و مير نوزادان و اميد به زندگي نيز بهتر از ساير كشورهاست.
اما تاثير جنگ ويرانگر خواهد بود. برنامه توسعه سازمان ملل پيشبيني كرده كه با از دست رفتن حدود ۳۹۰ هزار شغل تاكنون، اقتصاد اين منطقه ممكن است تا ۱۲درصد در سال ۲۰۲۳ كوچك شود، ممكن است فقر يكسوم افزايش يافته و اين منطقه حدود ۱۵ سال عقب بيفتد. بيش از دوسوم ساكنان غزه آوارهاند. غزه ميتواند بسان يكي از شهرهاي سوريه با حضور اردوگاههاي بزرگ پناهجويان داخلي تبديل شود. خالد الحروب، استاد مقيم دانشكده هنرهاي ليبرال دانشگاه نورث وسترن قطر گفت: «فكر كردن به پايان ماجرا بسيار دشوار است.» به ادعاي او همه چيز به نتيجه نهايي جنگ و ميزان تضعيف حماس بستگي دارد.» او گفت كه حماس را نميتوان از بين برد و بايد اين گروه را در مذاكرات بر سر تشكيل كشور فلسطين شركت داد. به قول عمرو موسي وزير خارجه سابق مصر: «حماس قطعا در آنچه پس از كنار گذاشتن سلاحها رخ ميدهد، نقش خواهد داشت.» در همين حال، الحروب گفت كه اسراييل در حال تبديل كردن غزه به مكاني است كه هر كس در سالهاي آينده در قدرت باشد را از توان خواهد انداخت. اسراييل مدعي است كه به هيچ گروه و نهاد و بازيگر ديگري اعتماد ندارد تا مطمئن شود كه حماس تجديد قوا نكند. اسراييل قصد دارد نيروهاي خود را آزادانه به داخل غزه فرستاده تا امنيت جوامع مرزي كه قصد بازسازي دارند را تامين كند.
جاده ناهموار صلح
اگر يك نهاد حاكميتي محلي جديد در غزه به وجود بيايد، ممكن است وضعيت آن بيشتر شبيه به بخشهايي از كرانه باختري شود. در آن منطقه، مقامات فلسطيني به امور مدني رسيدگي كرده و نيروهاي اسراييلي مسوول حفظ امنيت هستند. اين ساز و كاري است كه فلسطينيان سالها از آن گلايه دارند. آنها ميگويند كه سربازان اسراييلي، مقامات فلسطيني كه از سوي مردم ايادي اشغالگران تلقي ميشوند را تحقير ميكنند. در همين حال، چشمگيرترين شكاف تفسير حمله
۷ اكتبر است. اسراييليها بر قربانيهاي اين حمله تمركز ميكنند. به ادعاي آنها، اين شاهدي است براي چرايي پايان حماس. اما فلسطينيها طور ديگري به تحولات مينگرند. براساس دادههاي نظرسنجي اخير، فلسطينيها اين حمله را پيروزي بر اسراييل ميدانند. اين مساله نشان داد كه حمايت از راهحل به اصطلاح دو كشوري بهشدت كاهش يافته، درحالي كه اعتقاد به تاسيس يك كشور فلسطيني از رود اردن تا درياي مديترانه تقويت شده است.
در پاسخ به اين سوال كه آيا وقايع پس از ۷ اكتبر آنها را كم و بيش به سوي همزيستي سوق داده، از هر ۱۰ فلسطيني، ۹ نفر مخالفت كردند.
اين همان احساساتي است كه اسراييليها دليلي (ادعايي) براي تمركز بر محاسبات امنيتي خود، بدون انتظار همكاري از جانب هر گروه ديگري، ذكر ميكنند. ربيع، مدير مركز دايان گفت: «تا زماني كه غزه ثبات نداشته باشد، اسراييل نميتواند به هيچكس تكيه كند. راهحل هر چه كه باشد، به نيازهاي امنيتي اسراييل گره خورده است.»