محله عمودي!
بهروز مرباغي
با تمام زيباييها و حسنهايي كه براي محله برشمرديم، امروز، همه ميدانيم ديگر نميتوان مثل گذشته، محلههايي افقي با خانههاي يكي، دو طبقه ساخت و اين جماعت هرروز فزاينده شهري را در آن اسكان داد. فرض كنيم فقط 200 خانوار را ميخواهيم در يك كوچه جا بدهيم و فرض كنيم حداقل دويست مترمربع فضا براي هر خانه لازم داريم كه برِ كوچه آن فقط 10 متر است. اگر در اين كوچه فقط خانه بسازيم و در هر طرف كوچه فقط 100 خانوار را اسكان دهيم، طول كوچه ميشود يك كيلومتر! اگر عرض كوچه را ده متر بگيريم، اين 200 خانوار زميني به مساحت 50 هزار مترمربع اشغال خواهند كرد. در حالي كه در يك دهم اين فضا ميشود چند برابر اين خانوار را جاداد. نمونه مشخص و قابل رويت اين روش، شهرك اكباتان است. در كوچكترين بلوك آنجا 320 خانواده زندگي ميكنند و در بلوكهاي بزرگتر 720 خانواده. اگر اين 720 خانواده در يك كوچه با خانههاي تكي اسكان داده شوند، طول كوچه بيش از سه و نيم كيلومتر ميشود. اينكه ما براي لذت آدمها دنبال خانههايي باشيم كه حياط و گل و بلبل دارند، از اصول توسعه پايدار دور است. زمين خدا و سطح كره زمين همين است كه هست. ما حق نداريم اين زمين را به زير آسفالت و بتن ببريم. وقتي ميتوانيم به ارتفاع برويم، ظلم است اگر زمين را هدر دهيم و خانههاي كوچك براي هر خانواده بسازيم. اين، تازه جدا از مسائل تاسيسات و زيرساختهاي شهري است. ما اگر علاقهمند به توسعه و شهرسازي پايدار هستيم بايد از گسترش افقي شهر و محله اجتناب كنيم. نمونههاي فراوان اسراف در زمين و افزايش هزينه نگهداري شهر را در كشور داريم. شهر سمنان حدود دوازده برابر شهرك اكباتان تهران مساحت دارد ولي سه برابر آن جمعيت دارد. در نظر بگيريم كه فضاهاي باز و سبز شهرك اكباتان بيش از 65 درصد سطح آن را تشكيل ميدهد. در اين شهرك حدود 50 باشگاه ورزشي و فرهنگي وجود دارد. زمين چمني دارد كه محل برگزاري مسابقات فوتبال ليگ برتر است. سينما و بازاربزرگ و دهها امكان ديگر دارد. آيا اين متد شهرسازي براي آينده ما لازم است يا گستردهشدن در كف؟ از آن گذشته، وقتي 700 خانواده در يك بلوك زندگي ميكنند، بايد ياد بگيرند چگونه مدير ساختمان انتخاب كنند، چگونه مسائل بلوك و شهرك را حل كنند و آرامش به وجود آورند. اين يعني تمرين دموكراسي براي اداره شهر و حتي كشور. پس چنين مجتمعهايي آينده شهرسازي كشور هستند. اما اگر هنوز حسرت حوض و باغچه كوچك حياط خانههاي قديمي را ميخوريم، حل مشكل را بايد به دوش معماران بيندازيم. معمار ايراني، اگر فرزند و ميراثدار معماري باشكوه ايران است، بايد امروز براي ما عمارت بلندمرتبه بزرگي بسازد كه هرخانواده ساكن در آن در هر طبقه و تراز ساختمان، يك حياط خصوصي بدون اشرافِ ديگران داشتهباشد!معمار و مدرس دانشگاه