• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۱ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5652 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۲۱ آذر

ولاديمير پوتين براي حضور در انتخابات 2024 با پس‌لرزه‌هاي جنگ در اوكراين روبه‌رو است

پاشنه آشيل « تزار»

احسان پناه‌بر

پيروزي در جنگي طولاني و فرسايشي مستلزم بسيج نيروها و تداركاتي است كه بتواند دوام بيشتري نسبت به امكانات طرف مقابل داشته باشد. اهداف و راهبردهاي واضح و مشخص مسير پيروزي را مشخص مي‌كنند. سياستمداران و بازيگردانان صحنه سياست روسيه معتقدند كه اين امر تنها با پوتين و رهبري او محقق خواهد شد. وياچسلاو ولودين، رييس دوماي روسيه از كساني است كه بر آن است روسيه نوين تنها با پوتين معنا و مفهوم خود را بازيافته است؛ پس به‌زعم او روسيه بدون پوتين سرزميني يخ زده است. چه ولودين اين عقيده را از روي هيجان ناشي از تسخير و الحاق شبه جزيره كريمه به خاك روسيه بر زبان آورده باشد، چه راهبردي در سپهر سياسي روسيه باشد، اكنون با ورود جنگ اوكراين به سومين سال خود، همه بازيگران خواهان ماندن پوتين در راس قدرت و رهبري هستند. اين امر را مي‌توان در اصلاحات قانون اساسي سال 2020 به وضوح ديد، اصلاحاتي كه بر محدوديت‌هاي دوره رياست‌جمهوري روسيه متمركز شد و بر تداوم قدرت پوتين صحه گذاشت.

فرصت‌سازي پوتين از جنگ اوكراين

پذيرش كلي رهبري پوتين چه به ‌طور تلويحي و چه آشكارا، دو گروه حاميان جنگ و كشورگشايي و اقليتي كه مخالف پوتين و سياست‌هايش در صحنه سياسي روسيه پديدار شده‌اند. قبلا پوتين بر آن بود كه بايد با اقليت مخالف و منتقدش با كرنش رفتار كند، ولي از زماني كه قدرت خود را مستحكم كرده است، در پي آزار، زنداني، يا حذف آنهاست. استحكام قدرت او را قانون اساسي تضمين كرده است. براساس قانون اساسي اصلاحي، پوتين مي‌تواند دو بار ديگر
-در سال‌هاي 2024 و 2030- نامزد انتخابات شود، به اين معني كه اين تزار قرن بيست و يكمي تا سال 2036، يعني زماني كه هشتاد و سه ساله خواهد شد، بالقوه مي‌تواند عنان مركب سياست دومين قدرت نظامي دنيا را دراختيار داشته باشد.

بسياري معتقدند كه پوتين اين فرصت را مغتنم خواهد شمرد و شايد بتواند در پايان قهرمان جنگ نيز لقب بگيرد. پوتين مي‌داند كه بايد تا جاي ممكن روس‌ها را از جبهه نبرد دور نگه دارد تا بتواند سنگر سياسي‌اش را حفظ كند. بنابراين، پوتين در تلاش است تا ميدان نبرد را به نحوي مديريت كند تا بتواند حمايت توده را براي خود بخرد. آرامش نسبي در خاك روسيه اين امكان را به پوتين خواهد داد تا مردم در بيم و اميد پيروزي و شكست از جنگ، دوباره او را به رهبري برگزينند، چراكه در شرايط بحراني جايگزيني براي او نخواهند يافت. كار تا جايي پيش رفته است كه رمضان قديروف، رهبر چچن و شريك راهبردي پوتين، خواهان لغو انتخابات 2024 است به اين بهانه كه ميدان نبرد را مهم‌تر از صحنه سياسي مي‌داند، اما پوتين دست‌كم روي كاغذ به نتيجه انتخابات نياز دارد.

شكاف‌هايي كه عريان شد

با سركوب شديد جامعه مدني در روسيه و حذف و آزار مخالفان، به نظر مي‌رسد پوتين به دنبال راهبرد مديريت داخل براي حل مشكلات خارج است. پس از شورش واگنر، كه بزرگ‌ترين تهديد براي حكومت 23 ساله پوتين بود، كرملين اكنون به دنبال استفاده از همان تاكتيك‌هاي سركوب مخالفان ليبرال روسيه در مورد «ميهن‌پرستان» برجسته راست افراطي است. سه مقام روسي به شرط ناشناس ماندن خود، به روزنامه تايمز لندن گفتند كه اين اقدامات، خطرات سياسي براي پوتين را كاهش مي‌دهد. يكي از مقامات دولت روسيه معتقد است: «به ‌طور كلي، دشمنان اصلي ما در حال حاضر ميهن‌پرستان هستند، همان‌طور كه قبلا ليبرال‌ها اين نقش را بازي مي‌كردند.»

البته، بايد واقعيت‌هايي را نيز در مورد روسيه پذيرفت. تمايز بين چپ و راست سياسي در روسيه مدرن با چارچوبي كه در روايات غربي استفاده مي‌شود، متفاوت است. آن‌گونه كه فارن افرز نوشته، پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي در سال 1991، حزب كمونيست براي سال‌ها به عنوان بخشي از جريان راست سياسي تلقي مي‌شد كه از ارزش‌هاي سوسياليستي (محافظه‌كار) و اقتصاد برنامه‌ريزي‌شده دولتي (سنتي) دفاع مي‌كرد. ناسيوناليست‌هاي افراطي اروپايي و گروه‌هاي نئونازي كه راست افراطي معاصر روسيه را تشكيل مي‌دهند، در اوايل دهه 2000 هياهوي بسياري برانگيخته‌اند. آنها تظاهرات گسترده‌اي برگزار كردند و به اصطلاح «راهپيمايي‌هاي روسي» را سازمان‌دهي كردند و چندين هزار طرفدار را دور خود گرد آوردند. اما، در سال 2014 بر سر انقلاب ميدان اوكراين و مداخله نظامي روسيه در شرق اوكراين از يكديگر جدا شدند. برخي جنگ روسيه را محكوم كردند و ميدان را به عنوان نمونه‌اي از تظاهرات «ملت‌سازي» ستودند، درحالي كه برخي ديگر آشكارا از جدايي‌طلبان در دونباس حمايت كردند. دومي به مبارزه عليه حاكميت اوكراين پيوست و مفهوم «روسكي مير» (جهان روسي) يا هويت زباني، فرهنگي و تاريخي مشتركي را پذيرفت كه فراتر از مرزهاي فعلي روسيه گسترش مي‌يابد. اين انشعاب در جناح راست روسيه پس از حمله تمام عيار روسيه به اوكراين در سال گذشته ادامه يافت. برخي ناسيوناليست‌ها داوطلبانه به صفوف جنگجويان روسي پيوستند و معتقد بودند كه مي‌توانند امپراتوري را احيا كنند. برخي ديگر، اگرچه بسيار كمتر، اما به ‌طور متناقض، تصميم گرفتند براي اوكراين بجنگند: ايدئولوژي آنها مبتني بر ايده دولت-ملت و «روسيه براي روس‌ها» است كه در روسيه امروزي وجود ندارد، زيرا حتي در دوران پس از فروپاشي شوروي اين يك ايده ملغمه‌اي از گروه‌ها و اقوام متعدد بوده است. آنها مبارزه خود براي اوكراين را راهي براي رهايي روسيه از دست غيرروسي‌ها و ساختن آنچه دولت-ملتي جديد و ناب مي‌دانند، مي‌بينند.

رقابت پوتين با خود

پس در اين صحنه كمتر شناخته شده داخلي روسيه، پوتين بايد بتواند روايتي درخور از جنگ ارايه دهد. او از فرصت انتخابات براي مشروعيت دادن به خود در ميان قاطبه مردم استفاده خواهد كرد و نه دوستان و دشمنان در اقليت خود. بنابراين، در نبود هرگونه رقابت سياسي، باتوجه به حذف دشمنان خود در هر دو طيف، مي‌تواند به تنها گزينه براي راي‌دهندگان بدل شود. اين امر را پوتين مي‌داند كه مخالفان جنگ و البته سياست‌هاي او و موافقان راست افراطي جنگ و موافقان او، هر دو در اقليت هستند. او به مردم نياز دارد، آن‌هم مردمي كه تنها گزينه رهبري را در انتخابات پوتين مي‌دانند. پس چرا پوتين از فرصت طلايي انتخابات استفاده نكند؟

از سوي ديگر، كارزار انتخاباتي پوتين چگونه خواهد بود؟ اصطلاح «راست افراطي» در روسيه به ندرت براي حاميان افراطي جنگ با اوكراين به كار مي‌رود. با اين حال، اين گروه جديد، «حزب جنگ طلب روسيه»، در راديكاليزه كردن روايت سياسي داخلي و پمپاژ تبليغات پر سر و صداترين است. اين تركيبي انفجاري از گروه‌هاي متفاوت از مبارزان سابق و فعلي، روشنفكران و نويسندگان عمومي، روزنامه‌نگاران و تبليغ‌كنندگان، بازرگانان مرتبط با كرملين، روساي موقت مناطق و برخي نمايندگان مجلس است كه با اين باور با هم متحد شده‌اند كه جنگ عليه اوكراين براي روسيه امري حياتي و وجودي است.

نامزد بلا رقيب

در حال حاضر، در داخل خاك روسيه برخي استدلال كارزار روسيه براي «جهان چندقطبي منصفانه‌تر» مطرح كرده‌اند. به لحاظ نظري، مردم روسيه چندان وقعي به انتخابات نمي‌دهند و بهتر است بگوييم كه براي آن هيجاني از خود نشان نمي‌دهند، چراكه براي رهبري پوتين جايگزيني نمي‌بينند. در افواه عام روسيه، پوتين رهبري قرون وسطايي با سلطنتي نمادين و آسماني است: روس‌ها كلمه «پوتين» را بر زبان مي‌آورند، منظورشان هم شخصي به نام پوتين است و هم نهادي به نام پادشاهي فدراسيون روسيه. پوتين به نمادي از خرد جمعي روس‌ها بدل شده است و راي دادن به او هر چند سال يك بار در واقع بيعتي است با او و نهاد پادشاهي.

در اين ميان اما جنگ قوانين متفاوتي در ميدان نبرد با صحنه سياست داخلي روسيه دارد. مردم تا زماني كه نتيجه جنگ را به شكل ملموسي بر دوش خود احساس نكنند، به بيعت خود با پوتين ادامه خواهند داد و به آن وفادار خواهند بود: تا زماني كه تاكتيك دولت اين باشد تا از درگير كردن (بيشتر) مردم در جنگ خودداري كند، مردم روسيه به رهبري او پاسخ مثبت مي‌دهند. مديريت ميدان نبرد رابطه مستقيمي با وفاداري مردم با پوتين دارد كما اينكه بسيج نسبي در پاييز 2022 براي شركت در جنگ، مدتي كوتاه وجهه دولت براي حفاظت از مردم را خدشه‌دار كرد، اما مقامات از اين كار خود درس عبرت گرفتند و توانستند تا حدي بر اين مشكل فايق آيند.

پس‌لرزه‌هاي «عمليات ويژه»

پوتين براي ادامه جنگ ميدان نبرد و صحنه سياسي روسيه چالش‌هايي داشته و خواهد داشت. ظهور حزب جنگ پيامد ناخواسته شكست طرح اوليه «عمليات ويژه نظامي» در اوكراين بوده است. دولت ولاديمير پوتين، رييس‌جمهور روسيه هيچ برنامه‌اي در مورد نحوه مديريت سياست داخلي در صورت بروز يك درگيري طولاني مدت نداشت. زماني كه جنگ شروع شد و ويديوهاي متعددي از اسيران و تجهيزات منهدم شده روسي در فضاي مجازي منتشر شد، كرملين به‌ شدت از نظر تبليغاتي متضرر شد. خبرنگاران جنگ رسانه‌هاي دولتي، وبلاگ‌نويسان و كارشناسان طرفدار پوتين به او و دولتش كمك كردند تا با ترسيم تصويري از نبردهاي موفقيت‌آميز و با تدوين اهداف جنگي واضح، كه پوتين نمي‌خواست يا نمي‌توانست ارايه دهد، اين مشكل را به سرعت حل كند. اما نكات منفي بالقوه‌اي براي رهبري روسيه وجود دارد. كرملين نگران اين مساله است كه برخي از اعضاي اين شبكه راست افراطي و طرفدار جنگ، همچون يوگني پريگوژين، رهبر گروه واگنر يا ايگور استرلكوف استراتژيست نظامي و وزير دفاع سابق جمهوري خلق دونتسك، جاه‌طلبي‌هاي سياسي خود را محقق كنند. كرملين نگران اين مساله نيز هست كه حزب جنگ جامعه روسيه را «بيش از حد» افراطي كند و اگر پوتين تصميم به مصالحه با كي‌يف براي پايان دادن به جنگ بگيرد، رژيم ممكن است حمايت خود را از دست بدهد.

از سوي ديگر، آسمان كرملين اخيرا تا حدي تيره و تار شده است آن‌هم به دليل نارضايتي خانواده كساني است كه سال 2022 به ميدان رفته‌اند. خانواده اين افراد تصور مي‌كنند در حق‌شان بي‌عدالتي شده است. پس از افشاي سياست كرملين در قبال آزادي قاتلان و جنايتكاران از زندان و فرستادن‌شان به ميدان جنگ، رسوايي بزرگي براي مقامات روس پديد آمد. طبق توافق، اين افراد شش ماه در ميدان نبرد مي‌جنگند و بعد از آن نه در لباس جامعه‌ستيزان خطرناك و بزهكاران، بلكه در رداي قهرمانان از جبهه بازمي‌گردند. افكار عمومي نمي‌تواند فرق ميان آنهايي كه براي روسيه به جنگ رفته‌اند و جانياني كه بر سر جان خود با دولت معامله كرده‌اند، تفاوتي ببينند. ناظران مي‌پرسند، قهرمان اصلي كدام گروه هستند؟! دولت پاسخ قانع‌كننده‌اي براي اين مشكل ندارد. از سوي ديگر، پوتين مدت‌ها به مبارزه با روشنفكران و اپوزيسيون ليبرال سرگرم بوده است، اما در اينجا او با نارضايتي پايگاه اجتماعي خود نيز سروكار دارد. از سوي ديگر، «حزب جنگ» براي پوتين چالش‌ساز شده است. چه بسا خانواده‌هاي سربازان رسمي ارتش روسيه كه البته هنوز براي كارزار عليه دولت با هم متحد نشده‌اند، موضع صريح ضدجنگي اتخاذ كنند. اتفاقي كه مي‌تواند به معضلي سياسي در داخل براي پوتين بدل شود. از سوي ديگر، طرفداران جنگ و ادامه آن نيز معضلي اساسي براي پوتين به وجود آورده ‌اند. آنها در صورت هرگونه صلح و سازش با اوكراين و غرب، آماده‌اند تا دوباره اقتدار پوتين را به چالش بطلبند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون