موزهها مقصر نيستند
رضا دبيرينژاد
موزهها به عنوان نهادي اجتماعي از ديگر اركان جامعه جدا نيستند، بنابراين هرگونه تغيير در شرايط اجتماعي و حال و هواي جامعه بر شرايط و عملكرد نهادهاي اجتماعي نيز اثر ميگذارد. در واقع نميتوان نهادهاي اجتماعي را به شكل جزيرهاي و جداگانه در نظر گرفت و به نقد آنها نشست. موزه نيز به عنوان نهادي چند سويه، با ابعاد علمي، فرهنگي، اجتماعي، به دليل ارتباط مستقيم با مخاطبان يا همان مردم در ميانهاي قرار گرفته كه مدام نيروها و وضعيت هركدام از وجوهي كه آن را احاطه كرده است بر آن تاثير ميگذارد. بايد در نظر داشته باشيم كه وضعيت فرهنگي، وضعيت علمي، وضعيت اقتصادي و حتي وضعيت سياسي جامعه بر موزهها اثر وارد ميكند و ميتواند آنها را محدود كرده يا به سمت و سويي سوق دهد يا بخشي از كاركرد موزه را متوقف يا در زمانهايي كاركردهاي آنها را فعال سازد. اينگونه است كه وضعيت موزه جداي از وضعيت كتاب و كتابخانه، وضعيت سينما و نمايش يا وضعيت گالريها و كنسرتها نيست، حتي نظام آموزشي جامعه يعني حال و هواي مدارس و دانشگاهها نيز بر موزهها تاثير ميگذارد. وقتي موزه براي مخاطب و در ارتباط با مخاطب باشد و مساله جذب و تعامل با مخاطبين مطرح شود، قطعا حال جامعه به عنوان مخاطبين بر موزه و حال آن تاثير بسيار ميگذارد. بر اساس چنين فضايي گزارههاي متعدد اثرگذار بر موزهها نقشآفريني ميكنند و هريك ميتوانند در اين ميان نقش كندكننده، متوقفكننده يا تغييردهنده آن را داشته باشند. بايد توجه داشت نقش و قدرت عوامل بيروني بر فعاليت و بازده موزهها بسيار است. براي همين بايد اثربخشي و فعاليت موزهها را در كنار ساير نهادهاي فرهنگي و علمي و اجتماعي ديد و سنجيد و پرسيد آيا حال همه نهادهاي علمي و فرهنگي خوب است و تنها موزهها ناتوان هستند كه تقصير را گردن موزهها انداخت، وقتي شرايط و وضعيت مشتركي هست بايد علت را جاي ديگري جست به ويژه كه مجموعه عوامل بيروني يعني اجتماعي، اقتصادي و سياسي بر نظام دروني موزهها اعم شرايط مالي و انساني آنها نيز اثر دارد و تنها سرمايه و داشته موزهها براي اثربخشي از توان مالي و انساني آنها حاصل ميشود چرا كه هر نوع فعاليت نهادهاي علمي و فرهنگي مثل موزهها حاصل توانمندي انساني و ابزار فعاليت آنها است، قطعا شرايط نابسامان يا آشفتگي نظام مديريتي در نهادهاي اجتماعي بر موزهها نيز اثر ميگذارد و آنها را نيز دچار ميسازد. در چنين وضعيتي بايد گفت اگر در ارزيابي موزهها و بازده يا اثربخشي همهجانبه موزهها نقدي وارد است و اگر در همه كاركردهايشان كمتوان يا ضعيف هستند بايد اين را با ساير نهادهاي فرهنگي، علمي و اجتماعي مقايسه كرد به ويژه كه موزهها نهادي سختتر و ديربازدهتر هستند و براي همين زمان بيشتري را براي عملكردشان نياز دارند.