«كتاب مدفون» منتشر شد
پژوهشي در باب حماسه «گيلگمش»
«كتاب مدفون» اثر ديويد دمراش با ترجمه مصطفي حسيني به تازگي از سوي نشر نيلوفر راهي بازار كتاب شد. به گزارش «اعتماد» اين كتاب به حماسه مشهور و كهن «گيلگمش» و چگونگي پيدا شدن آن ميپردازد. ديويد دمراش، نويسنده و تاريخنگار ادبي امريكايي است. او مدتي هم رييس انجمن ادبيات تطبيقي امريكا بود
ناشر در معرفي اين كتاب آورده:
«اين كتاب درباره گمگشتگي و بازيابي كهنترين حماسه ادبي جهان، گيلگمش است. كساني كه با آثار تحقيقي پروفسور دمراش انس و الفت دارند نيك ميدانند كه وي راوي شيرينگفتار و توانمندي است و ميكوشد كه نظريات و آراي خود را با روايتي جذاب و گيرا بيان كند. با اينهمه در كتاب حاضر آشكارا كوشيده است كه با روايتي دلپذير و پركشش سير چگونگي كشف و رمزگشايي اين اثر كمنظير را بررسي كند و آن را به ميان توده خوانندگان، به تعبير خودش «غيرمتخصصان» ببرد. براي اين منظور، وي سنگيني و خشكي يك تحقيق آكادميك را كنار گذاشته و مانند رماننويسي چيرهدست با ثبتِ جزييات، صحنهآرايي و حتي ايجاد حسِ تعليق كتابي سودمند و خوشخوان عرضه كرده است كه اطلاعات درست و استواري در اختيار خواننده قرار ميدهد...»
اين كتاب در زبان اصلي اولينبار در سال 2007 منتشر شد و در آن با پژوهشي درباره ماجراي كشف الواحي روبهرو هستيم كه حماسه گيلگمش بر آنها نوشته شده بود. دمراش از خود حماسه و نيز دوراني كه اين حماسه در آن پديد آمده است، سخن به ميان ميآورد. همچنين از تاثير اين حماسه در عصر كنوني و آثاري كه از آن ملهم شدهاند. ديويد دمراش در «كتاب مدفون» ما را با خود به منطقهاي ميبرد كه روزگاري بينالنهرين نام داشت و قلمرو پادشاهان آشور و دربرگيرنده منطقهاي بود كه عراق كنوني هم در آن قرار دارد. در همين منطقه بود كه در قرن نوزدهم، چنانكه شرحش در «كتاب مدفون» آمده، الواحي كه حماسه «گيلگمش» بر آنها حك شده بود، به كوشش باستانشناساني ماجراجو، از زير خروارها خاك رخ نمود و جلوهاي درخشان از تمدن بينالنهرين و ادبيات عصر باستان را هويدا كرد. حماسه «گيلگمش» حكايت پادشاهي سومري به نام گيلگمش است كه در مواجهه با حقيقت تلخ مرگ، پي جاودانگي ميگردد. اين حماسه، با اينهمه كه از خلق آن گذشته و با وجود دو هزار سال زيرِ خاك مدفون بودن، همچنان خواندني و تر و تازه است و هيچ رنگ كهنگي به خود نگرفته است چراكه از مسالهاي بنيادين سخن ميگويد؛ مسالهاي كه هنوز حل نشده و در دورهها و اعصار مختلف دستمايه بيشمار اثر ادبي و هنري بوده است.
ديويد دمراش در «كتاب مدفون» روايت ميكند كه بخشي از متن مكتوب حماسه «گيلگمش» چگونه و طي چه فرآيندي و توسط چه كساني از دل ويرانههاي قُيونجيك نينوا، جايي كه امروزه در موصل عراق واقع است، كشف شد و بعدتر چه كسي براي اولينبار، بعد از دو هزار سال كه از گم شدن و مدفون ماندن اين متن ميگذشت، توانست آن را بخواند و بخش هنوز پيدا نشده آن را هم پيدا كند. «كتاب مدفون» روايت سهمي است كه دو باستانشناس، به نامهاي آستن هنري لايارد و هرمزد رسام و پس از آنها محقق و باستانشناسي به نام جورج اسميت در بيرون كشيدن حماسه «گيلگمش» از غبار فراموشي ساليان داشتند. دمراش در «كتاب مدفون»، ضمن شرح پرماجراي كشف الواح «گيلگمش» در قرن نوزدهم، به عصر بينالنهرين باستان و خصوصا عصر پادشاهي آشوربانيپال نقب ميزند و از كتابخانه بزرگ او سخن ميگويد؛ كتابخانهاي كه الواح «گيلگمش» نيز در آن بوده است. اين كتابخانه نابود ميشود و «گيلگمش» نيز به همراه آن در خاك مدفون ميگردد و ميماند تا وقتي كه بقاياي كتابخانه را كشف ميكنند و كهنترين حماسه تاريخ بشر را در آن مييابند. دمراش در «كتاب مدفون»، علاوه بر شرح ماجراي كشف «گيلگمش» و پرداختن به بخشهايي از تاريخ بينالنهرين باستان كه به نحوي با اين حماسه مرتبط است و جستوجوي نشانههايي از «گيلگمش» در متون كهن، از اقتباسهايي معاصر از اين حماسه نيز سخن ميگويد و به مطالعه تطبيقي حماسه «گيلگمش» ميپردازد. يكي از اقتباسهاي معاصر از «گيلگمش» كه دمراش در «كتابِ مدفون» به آن ميپردازد، رماني به نام «زبيبه و الملك» نوشته صدام حسين، ديكتاتور عراق، است و ديگري رمان «امريكايي بزرگ» نوشته فيليپ راث. «كتاب مدفون» از مقدمهاي با عنوان «برخوردِ تاريخها»، هفت فصل و موخرهاي با عنوان «گيلگمشِ صدام حسين» تشكيل شده است. فصلهاي هفتگانه «كتاب مدفون» عبارتند از «الواحِ شكسته»، «شهرتِ آغازين و مرگِ ناگهاني»، «كتابخانه گمشده»، «دژ و موزه»، «بعد از آشوربانيپال، توفان نوح»، «در قلمرو فرهنگ» و «نقطه پايان». «ادبيات جهان را چگونه بخوانيم؟»، «ادبيات جهان چيست؟» و «دور دنيا در هشتاد كتاب» از ديگر آثار ديويد دمراش هستند. مصطفي حسيني در مقام مترجم كتاب، مقدمهاي هم با عنوان «ديويد دمراش، راوي شيرينگفتارِ ديرينهروزها» نوشته است. اين مترجم برگردان كتابهايي چون «حافظ به روايت گرترود بل»، «سرگذشت رباعيات: درنگي بر رباعيات خيام ترجمه ادوارد فيتزجرالد» و «خنياگري در باغ: جستارهايي درباره ترجمه ادبيات كلاسيك پارسي به انگليسي» را در كارنامه دارد.