برد موشك «ثريا» اروپا را ترسانده است
اين ادعا را مطرح كرد كه اگر كشوري بتواند موشكي بسازد كه قادر به طي كردن 750 كيلومتر باشد، به ادعاي اين گروه از كشورها بالطبع به شكلي بالقوه قادر به حمل كلاهك هستهاي نيز است حتي اگر براي اين منظور طراحي نشده باشد. بنابراين تروييكاي اروپايي با توسل بدين بهانه با فناوري پيشرفته موشكي در ايران مخالفت ميكند. آن هم در شرايطي كه ايران خواستهاي معقول دارد و تاكيد كرده و ميكند كه ساخت موشك با قابليتهاي پيشرفته از منظر ايران جنبه تدافعي دارد و با هدف افزايش توان دفاعي ايران انجام ميشود. در همين راستا ميتوان گفت كه با لحاظ كردن مجموعه تحريمها و تهديدهاي اعمالي از جانب ايالات متحده و رژيم اسراييل عليه ايران، كشورمان ناچار است تا توان دفاعي خود را با لحاظ كردن فناوريهاي پيشرفته ارتقا داده و روي سيستمهاي موشكي و جنگندهها سرمايهگذاري كرده و محدوديتها را نپذيرد، بالاخص آنكه چنين محدوديتهايي براي بازيگران و رقباي و دشمنان ايران لحاظ نشده است. به عنوان نمونه اسراييل فارغ از اينكه عضو آژانس بينالمللي انرژي اتمي نيست به بمب هستهاي مجهز هست و علاوه بر آن داراي تجهيزات پيشرفته تهاجمي است. براساس ارزيابيهاي انجام شده اسراييل مجهز به 200 كلاهك هستهاي است، اما هيچگونه محدوديتي عليه اين رژيم اعمال نشده است. سوم: تروييكاي اروپايي با علم به اينكه خواستهاش فاقد وجاهت حقوقي است، براي آنكه بتواند از منظر حقوق بينالملل به خواسته ادعايياش وزن دهد به قطعنامه 2231 استناد ميكند.قطعنامهاي كه هيچ كدام از مفاد آن محدوديتي را بر برنامه موشكي ايران اعمال نميكند. فارغ از اينها ميتوان گفت كه آنچه تروييكاي اروپايي را ظاهرا نگران كرده، برد موشك پرتاب شده است. در همين راستا واكنش اين گروه از كشورها به پرتاب ماهواره ايراني از دو منظر قابل توجه است يا اينكه اين گروه از كشورها ميخواهند اين موضوع را در شوراي امنيت مطرح كنند، اما از آنجايي كه در اين نهاد بينالمللي هيچ مستندي در باب برنامه ادعايي آنها در ارتباط با ايران وجود ندارد، طبيعتا به لحاظ حقوقي هيچ بازيگري نميتواند عليه ايران گامي بردارد. بالاخص آنكه در قطعنامه 2231 همين مقولهها به صراحت مطرح شده و ايران اين توان را دارد تا براي حراست از خود توانايي موشكياش را براي دفاع ارتقا دهد. از منظري ديگر اروپا شايد بخواهد بسان ايالات متحده به اهرم زور متوسل شده و مصوبهاي تعريف كرده و محدوديتهايي را بر ايران اعمال كند، يعني اروپا نيز بسان ايالات متحده تلاش كند تا تحريم ثانويهاي را عليه ايران اعمال كند، مصوباتي كه به لحاظ حقوق بينالمللي فاقد بار حقوقي است و صرفا شايد براي كشورهاي اروپايي لازمالاجرا باشد. با اين حال از آنجايي كه جهان ذيل نظام سلطه قرار دارد، شايد اين گروه از بازيگران بتوانند مصوبه خود را بر ساير كشورها تحميل كنند. پس ميتوان گفت اين مصوبه احتمالي (در صورتي كه تصويب شود) جنبه نمادين دارد و براي آن گروه از بازيگراني كه آن را بپذيرند، لازمالاجرا خواهد بود.با اين حال ميتوان گفت كه مصوبه ادعايي احتمالي به شكلي بالقوه ميتواند زمينه را براي اعمال فشار بر ايران هموار كند. در همين راستا نكته قابل توجه اين است كه ايران بايد تلاش كند تا در شرايط كنوني متحدان را به دوست تبديل كرده و تهديدها را به فرصت.