آتش فقدان نظارت موثر
عباس عبدي
آتشسوزي در بيمارستان گاندي از همان ابتدا موجب واكنشهايي در ميان مردم شد كه قابل تامل است. اين واكنشها با انتشار ويديويي از طرف رييس بيمارستان مبني بر كمك دولت براي تامين دستمزد كاركنان بيمارستان تشديد شد. واقعيت اين است كه منابع عمومي، مرغ عروسي و عزا هستند و هر كس كه غيرمسوولانهتر رفتار كند، انتظار بيشتري دارد كه از بودجه عمومي، خسارت ناكارآمديهايش جبران شود. در آتشسوزي پلاسكو نيز شاهد اين وضعيت بوديم. براي حفظ آبرو و نشان دادن اينكه اتفاقي رخ نداده، ساختمان از اموال عمومي دوباره ساخته شد، ولي هيچگاه معلوم نشد كه به لحاظ حقوقي مسووليت آن آتشسوزي با كيست؟ و چرا بايد همه چيز به خير و خوشي بگذرد و در اين ميان پول كلاني از بودجه و اموال عمومي صرف جبران خطاهاي ديگران شود؟ ديگراني كه هيچ مسووليتي در برابر اقدامات خود نپذيرفتهاند. مطابق مقررات موجود اين ساختمانها بايد در برابر حوادث غيرطبيعي و بهطور مشخص آتشسوزي بيمه و تحت نظارت باشند. براي نمونه ساكنان ساختمان محل سكونت ما سالانه مبلغ قابل توجهي را براي بيمه آتشسوزي ميپردازند. در حالي كه احتمال آتشسوزي ساختمانهاي مسكوني اندك است. ساختمانهاي عمومي به ويژه بيمارستانها نه تنها بايد بيمه باشند، بلكه بايد تحت نظر آتشنشاني و شهرداري و وزارت بهداشت و سازمان تامين اجتماعي نيز باشند و استانداردهاي قانوني را رعايت كنند. اتفاقا بيمهها نيز مطابق رعايت اين استانداردها حق بيمه ميگيرند و خودشان نيز بالطبع كارشناس ناظر و رسيدگيكننده دارند. در صورت رعايت اين مقررات، از يك سو حوادث از جمله آتشسوزي كم ميشود و از سوي ديگر در صورت بروز با سرعت عمل خسارت را كاهش داد و نيز از سوي بيمه جبران خسارت شود. كاركنان نيز در پوشش بيمه تامين اجتماعي هستند و ميتوانند بيمه بيكاري بگيرند. پرسش اين است كه كجاي اين فرآيند نقص داشته كه كار به طرح اين نوع درخواستها رسيده است؟
در اولين گام اعلام شد كه آتشنشاني ۵ اخطار و شهرداري منطقه نيز دو اخطار به بيمارستان ابلاغ كرده بودند و بر اساس ضوابط بايد از بيمارستان شكايت ميشد. فرآيند رسيدگي به شكايت در مرحله اول اطلاعرساني، سپس قطع انشعاب آب، برق و گاز و در نهايت پلمب است كه هيچ كدام انجام نشده است. در محيطي كه براي يك مساله عرفي مثل پوشش زنان، حتي اقدامات مفصل غيرقانوني با قدرت و فوريت اجرا ميشود چگونه نسبت به اين مساله بيتفاوت هستند؟ آيا مسووليت حقوقي آنان فقط در حد تذكر است يا بايد اقدامات اجرايي و حقوق ديگر نيز انجام ميدادند؟ اين مهمترين نكته است. سپس رييس بيمارستان بايد پاسخگوي عدم توجه به تذكرات باشد، همچنين ميتواند دلايل و توجيهات خود را از جهات گوناگون بيان كند، چه بسا مواردي از سياستگذاريهاي نادرست در حوزه بهداشت و درمان و ساير مقررات موجب بروز واكنشهاي نامناسب آنان شده است. در هر حال در صورت صحت تذكرات، مسووليت رييس بيمارستان انكارناپذير است. نقش وزارت بهداشت در اين واقعه بسيار مهم است. وزارت بهداشت براي واحدهاي كوچك و فعاليتهاي پزشكان استانداردهاي سختگيرانهاي ميگذارد، ولي هنگامي كه به واحدهاي بزرگ مثل بيمارستانهاي خصوصي و دولتي ميرسد، اين استانداردها تضعيف ميشوند. احتمالا به اين علت كه قدرت واحدهاي درماني بزرگ نيز بيشتر است.
از سوي ديگر نقش بيمه و نظارت بر ايمني بيمارستان چيست؟ اگر بيمارستان در برابر آتشسوزي بيمه بوده، بالطبع خسارت را بايد بيمه بپردازد، ولي اگر نبوده يا ناقص بيمه شده، باز هم مديريت بيمارستان بايد پاسخگو باشد. آيا ممكن است بيمه شخص ثالث اجباري باشد، ولي بيمارستان بيمه اجباري نباشد؟ سازمان تامين اجتماعي نيز ميتواند درباره وضعيت بيمه افراد آنجا نظر دهد. اگر رييس بيمارستان معتقد است كه ۷۰۰ نفر در آنجا شاغل بودهاند، بالطبع بايد به همين تعداد بيمه شده داشته باشد.
اين واقعه خوشبختانه با كوشش ماموران آتشنشاني به سرعت مهار شد، ولي بعيد است كه بتواند دستمايهاي براي بهبود فرآيندهاي نظارتي شود. به نظر ميرسد كه ما در حال تكرار حوادث هستيم، بدون اينكه هيچگاه به علل بروز و چگونگي جمع كردن و بهبود فرآيندها توجهي كنيم. گزارش ملي پلاسكو تهيه شد، ولي گويي فقط براي بايگاني بوده است. اين آتشسوزي آموزه مهم ديگري هم داشت. اينكه درك رسانهاي بخش خصوصي ايران بيشتر از درك رسانهاي بخش دولتي نيست. اگر قرار بود مديريت بيمارستان سخني بگويد كه نگاه مردم و جامعه را عليه خود تحريك كند، همين فيلمي است كه تهيه و منتشر كردند. اين نشان ميدهد كه بخش خصوصي نيز فاقد سواد كافي رسانهاي است. اين بدترين بخش مشهود از مديريت ماجرا تا اين لحظه است.