عامل جنايت در قهوهخانه محاكمه شد
متهم: روز حادثه، مقتول و وكيل او به سمت پسرم حمله كردند و من در دفاع از پسرم با چاقو به مقتول ضربه زدم
گروه حوادث| مرد ميانسالي كه در قهوهخانه خيابان آذربايجان تهران در دفاع از پسرش با چاقو به پسر جواني ضربه وارد كرده بود در دادگاه محاكمه شد و اولياي دم درخواست قصاص كردند.
روز حادثه
يكشنبه ۲۴ مهر ماه جاري، پرسنل بيمارستان لقمان مرگ مشكوك مرد جواني را روي تخت اورژانس به مركز فوريتهاي پليسي 110 گزارش دادند كه با اعلام اين خبر تيمي از كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي با دستور محمد وهابي، بازپرس ويژه قتل شعبه دوم دادسراي امور جنايي راهي محل حادثه شدند و تحقيقات ابتدايي را آغاز كردند. كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي پس از حضور در بيمارستان با جسد مرد 31 سالهاي مواجه شدند كه بر اثر ضربات قمه روي تخت اورژانس فوت كرده بود و توضيحات پرستاران بيمارستان نشان ميداد متوفي با پدرش كه آثار ضرب و جرح روي بدنش وجود دارد به اين مركز درماني مراجعه كرده است. تيم جنايي به دنبال دريافت اين اطلاعات، پدر متوفي را هدف تحقيق قرار دادند. او به افسر پرونده گفت: «همراه با وكيل و پسرم در سفرهخانه خيابان آذربايجان نشسته بوديم كه ناگهان يك پدر و پسر كه از قبل با آنها اختلافات مالي داشتيم، وارد سفرهخانه شدند و ما را هدف ضربات مهلك قمه قرار دادند، پس از اين حادثه پسرم را به بيمارستان لقمان رساندم.» كارآگاهان به دنبال اظهارات پدر مقتول براي يافتن سرنخ راهي سفرهخانه شدند و پس از بازبيني دوربينهاي مداربسته لحظه به لحظه صحنه وقوع قتل را مشاهده و در ادامه با رصدهاي اطلاعاتي مخفيگاه يكي از متهمان را در جنوب تهران شناسايي كردند. بدين ترتيب كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي با دستور بازپرس وهابي راهي محل موردنظر شدند و متهم را دستگير كردند. اين متهم در بازجوييها به جرم آغاز نزاع مرگبار به همراه پدر خود در قهوهخانه خيابان آذربايجان معترف شد و تحقيقات تكميلي نشان داد پدر او ضربات مرگبار قمه را به مقتول زده است. تحقيقات ادامه داشت تا اينكه چهارشنبه 27 مهر ماه، متهم اصلي پرونده با مراجعه به اداره دهم پليس آگاهي به جرم قتل مرد جوان در سفرهخانه خيابان آذربايجان اعتراف كرد. با دستور محمد وهابي، بازپرس ويژه قتل شعبه دوم دادسراي امور جرايم جنايي متهم براي تحقيقات بيشتر دراختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت.
جلسه دادگاه
در ابتداي جلسه اولياي دم درخواست قصاص كردند. سپس متهم به جايگاه رفت و با پذيرش اتهامش گفت: «چند ماه قبل پسرم با مرد جواني آشنا شد. او به پسرم گفته بود در يكي از كارخانههاي خودروسازي آشنا دارد و ميتواند ظرف چند هفته بدون قرعهكشي برايش ماشين بگيرد. پسر من هم با اعتماد به حرفهاي او ماشينش را فروخت و مبلغ ۱۸۰ ميليون تومان پول به او داد تا برايش بدون ثبتنام و قرعهكشي يك پژو ۲۰۶ بگيرد، اما با گذشت چند ماه خبري از خودرو نشد و آن مرد هر بار به بهانههاي مختلف عنوان ميكرد كه تا چند روز ديگر حواله خودرو را به پسرم ميدهد. تا اينكه مدعي شد سقف فروش پژو 206 پر شده و ميتواند پژو پارس بگيرد و پسرم هم قبول كرد اما پس از مدتي متوجه شديم او كلاهبردار است و به همين شيوه ۲۰۰ ميليارد تومان پول از چندين نفر گرفته و متواري شده است.» متهم در ادامه گفت: «بعد از آن من و پسرم چندبار به قهوهخانه پدرش رفتيم و از او خواستيم تا با پسرش صحبت كند و پول ما را پس بدهد، اما پدر او هم هر بار يك بهانه ميآورد. به ناچار از او شكايت كرديم و پروندهمان هم در حال رسيدگي بود. روز حادثه بازهم به قهوهخانه رفتيم تا از پدر او بخواهيم پادرمياني كند و پول مان را از پسرش بگيرد. اتفاقا وكيل او هم آنجا بود و به محض اينكه فهميد ما يكي از شاكيهاي پرونده موكلش هستيم، تهديدمان كرد كه با گرفتن مبلغي از شكايت خود صرفنظر كنيم. سر اين موضوع با او بحثمان شد و درگير شديم در همان لحظه پسرم به برخورد آن وكيل اعتراض كرد و درگيري بالا گرفت. من سعي كردم پسرم را از قهوهخانه بيرون ببرم كه آنها به سمت ما حمله كردند. آنها ميخواستند پسرم را بزنند من هم از ترسم چاقويي را كه در جيبم بود بيرون آوردم و ضربهاي به او زدم كه باعث مرگش شد. باور كنيد من قصد كشتن او را نداشتم. حالا هم پشيمانم و از اولياي دم ميخواهم من را ببخشند.» در پايان جلسه قضات براي صدور راي وارد شور شدند.