صالحياميري در نامهاي به محمدرضا عارف
جريان راديكاليسم در ايران تاريخ و تبار طولاني دارد
رضا صالحياميري، فعال سياسي اصلاحطلب با انتشار نامهاي خطاب به محمدرضا عارف، مديرعامل مجمع وزيران ادوار نسبت به رخدادهاي كشور واكنش نشان داد و نوشت:
۱- جريان راديكاليسم در ايران خصوصا از سنخ ايدئولوژيك آن تاريخ و تبار طولاني دارد.پس از انقلاب از جريان منحرف فرقان آغاز ميشود. اين فرقه معتقد بود براي نجات انقلاب بايد موانع آن يعني شهيدان بهشتي، مطهري، مفتح، مرحوم آيتالله هاشمي و... را حذف كند.
۲-اوج راديكاليسم در سال ١٣٦٠ توسط جريان كور و خشن منافقين آغاز ميشود كه از شهادت شهيدان رجايي، باهنر، بهشتي، قدوسي، دستغيب، اشرفياصفهاني، قاضيطباطبايي تا هزاران ترور و جنايت ديگر را در كارنامه خود ثبت و ضبط كردند.
۳- رفتارهاي افراطي و خشن عدهاي جوان در قتل زنان بيگناه در كرمان، اسيدپاشي به صورت دختران در اصفهان، به هم زدن اجتماعات سياسي در قم، مشهد و ساير نقاط كشور و ايجاد فضاي ترس و ناامني رواني در جامعه، ضرب و شتم دختران جوان و... همه و همه محصول عملكرد عدهاي راديكال احساسي ولي به ظاهر انقلابي اما با تفكرات خطرناك است.
۴- عملكرد اين جريانات راديكال در برخورد با دختران و زنان جامعه به خاطر نوع پوشش و سبك زندگي يا هر دليل ديگر باعث گريز نسل جوان از اسلام و انقلاب و حتي ايران شده است. (فرار يا مهاجرت دهها هزار ايراني نخبه، فرهيخته، سلبريتي، صاحبان سرمايه، اساتيد دانشگاه و... از كشور محصول عملكرد اين تفكر است) البته واكنش اجتماعي اين كژرفتاريها را در ايام شورشهاي ١٤٠١ در كف خيابانها شاهد بوديم.
۵- عملكرد باند راديكال و خشن مهدي هاشمي در قهدريجان با ترور مرحوم شمسآبادي و بعد از انقلاب با ايجاد شكاف ميان حضرت امام و آيتالله منتظري ضربات و خسارات غيرقابل جبراني به انقلاب و نظام وارد ساختند.
6- به تدريج راديكاليسم از بيرون حاكميت به درون كادرهاي نظام، دولت و مجلس رسوخ ميكنند؛ از افشاگري و افراطيگريهاي داخل مجلس تا به هم زدن اجتماعات، حمله به سفارت عربستان و ساير مراكز سياسي خارجي تا توهين سازماندهي شده به حاج حسن آقا در ايام سالگرد رحلت امام كه به تكدر و نارضايتي رهبري منجر شد. توهين و تخريب بيسابقه و بيوقفه به آيتالله هاشمي، تخريب و توهين مستمر نسبت به آقاي خاتمي، تخريب دايمي آقاي دكتر روحاني و وزراي دولت ايشان و صدها بلكه هزاران نمونه مشابه ديگر .
۷- اوج قدرتيابي راديكاليسم در درون حاكميت مربوط به دوره آقاي احمدينژاد است. (اين جريان با انگزني، افشاگري و تخريب شكاف و تفرقه گستردهاي ميان كادرها و رجال سياسي انقلاب ايجاد كردند و تمام تلاشها و خدمات بزرگان و مديران نظام از دوران جنگ و جهاد، دوران سازندگي و اصلاحات و اعتدال را تخريب و حتي انكار كردند نهايتا با طراحي بحران ۸۸ باعث ظهور شكاف و كينه عميق در درون خانواده انقلاب شدند كه پيامدهاي آن تاكنون تداوم دارد).
۸- يكي از پايگاههاي اصلي راديكاليسم مجلس بوده و هست. (باند كوچك ولي پرهياهو و ضد جمهوريت حاضر در مجلس شوراي اسلامي) با كمال تاسف امروز شاهد تهاجم و هتاكي غيراخلاقي به شخصي صديق، وطنپرست، ديپلمات برجسته، فخر ملت ايران و جهان جناب آقاي ظريف بوده و هستيم.
ايشان خار چشم اسراييل و امين و صديق رهبري بودند. تهاجم و تهمت ناجوانمردانه به اين سرمايه ملي به دليل وحشت و نگراني از سرمايه اجتماعي كمنظير ايشان در ميان آحاد ملت است.
در جريان غزه
هيچ شخصيت بينالمللي به اندازه آقاي ظريف نتوانست چهره منفور و كودككش اسراييل را افشا كند. بيشك عملكرد ناصواب اين جريان لكه ننگي در كارنامه نظام بوده و است. اين جريان داراي يك سازمان رسانهاي مجازي و مكتوب قدرتمند است كه آتش تهيه لازم براي القاي باورپذيري دروغهاي خود را فراهم ميكند. هميشه اين سوال براي جامعه مطرح بوده و هست، چرا بخشي از كانونهاي قدرت از راديكاليسم حمايت ميكنند؟!
اميد ميرود نظام با يك اراده و تصميم شجاعانه يكبار براي هميشه شر راديكاليسم را از سر ملت كوتاه كند.
از جنابعالي و اعضاي مجمع انتظار ميرود نسبت به دفاع از اين سرمايه كمنظير ملت عكسالعمل درخور شأن داشته باشند.