• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۷ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5720 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۱۹ اسفند

قتل دو زن راننده اسنپ

نگهبان يك كارگاه كه ۲ زن راننده را در پايتخت به قتل رسانده است، دستگير شد. دستگيري اين قاتل در حالي است كه تحقيقات پليس براي شناسايي ساير قربانيان احتمالي او ادامه دارد.
دي ماه امسال، با پيدا شدن جسد زني جوان در مزرعه‌اي حوالي خاورشهر، تحقيقات كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران براي كشف راز اين جنايت شروع شد.
زن جوان بر اثر خفگي به قتل رسيده و آن‌طور كه مشخص بود عامل جنايت، پس از قتل زن جوان در جاي ديگر، جسد او را در نيزار رها كرده و گريخته بود.
كارآگاهان در جريان بررسي‌هاي تخصصي هويت مقتول را شناسايي كردند. او يك زن و راننده اسنپ بود كه با ماشين پرايدش مسافركشي مي‌كرد و آخرين بار نيز براي كار از خانه خارج شده و ديگر برنگشته بود. آن‌طور كه خانواده اين زن مي‌گويند، او مدتي قبل از شوهرش جدا شده و از آن به بعد براي تامين هزينه زندگي‌اش مسافركشي مي‌كرد. جسد اين زن در حالي پيدا شد كه خبري از خودروي پرايد او نبود و همين موضوع فرضيه جنايت با انگيزه سرقت را قوت مي‌بخشيد.
تحقيقات براي شناسايي عامل جنايت و كشف خودروي پرايد مقتول ادامه داشت، اما سرنخي به دست نيامد تا اينكه دوازدهم اسفند ماه دختر جواني با حضور در اداره پليس خاورشهر از ناپديد شدن مادرش خبر داد.
او گفت: «مادرم راننده تاكسي اينترنتي بود و با ماشين كوئيكش مسافركشي مي‌كرد. آخرين بار هم يك مسافر را از قرچك ورامين به زمان‌آباد برد و بعد از آن ديگر خبري از او نشد. هر چه به موبايلش زنگ زدم كسي جواب نداد، تا صبح منتظر ماندم تا اينكه متوجه شدم از حساب بانكي مادرم به حساب يك مرد مبلغي منتقل شده و احتمال مي‌دهم براي مادرم اتفاق شومي افتاده است.»
اظهارات اين دختر كافي بود تا مردي كه پول به حسابش واريز شده بود تحت تعقيب پليس قرار بگيرد. اين مرد اما زماني كه متوجه شد پليس به دنبال او است، با دختر زن گمشده تماس گرفت و ادعاي عجيبي را مطرح كرد. او گفت كه مادرش توسط يك مرد كه اهل كشور افغانستان است به قتل رسيده و جسدش در نيزارهاي روستاي زمان‌آباد ورامين دفن شده است. تماس‌گيرنده مدعي بود كه مرد افغان از دوستانش است و براي او تعريف كرده كه جسد را كجا دفن كرده است.
مرد تماس‌گيرنده نشاني محل دفن جسد را به دختر مقتول داد و تلفن را قطع كرد. وقتي دختر مقتول ماجرا را به پليس اطلاع داد ماموران راهي روستاي زمان‌آباد شدند و جسد زن ناپديد شده را كه حدود ۴۷ سال سن داشت از دل خاك بيرون كشيدند.
فردي كه با دختر مقتول تماس گرفته بود، اصلي‌ترين مظنون جنايت بود. پليس حدس مي‌زد كه او به دروغ مدعي شده كه قاتل يك مرد افغان است تا مسير تحقيقات را تغيير دهد. بنابراين جست‌وجو براي دستگيري او آغاز شد و ماموران توانستند با انجام رديابي‌ها، در كمترين زمان ممكن او را شناسايي كنند. او نگهبان يك كارگاه بود و در روستاي زمان‌آباد زندگي مي‌كرد.
ماموران پليس راهي مخفيگاه اين مرد شدند و او را در يك عمليات ضربتي دستگير كردند. اما نكته عجيب كشف خودروي پرايدي در خانه اين مرد بود. استعلام شماره پلاك پرايد نشان مي‌داد كه خودرو متعلق به مقتول، يعني همان زني است كه پيش از مقتول دوم ناپديد و جسدش در مزرعه پيدا شده بود. اين يعني، مظنون دستگير شده احتمالا قاتل هر دو زن راننده‌اي است كه به قتل رسيده بودند.
مرد جوان با مدارك و شواهد به دست آمده راهي نداشت جز اعتراف به جنايت. او كه جواني ۲۹ ساله است در بازجويي‌ها گفت: «يكي از روزهاي دي ماه امسال به عنوان مسافر سوار ماشين راننده پرايد كه زني بود، شدم. وقتي او را ديدم وسوسه‌ سرقت طلاها و پول‌هايش به جانم افتاد. تصميم گرفتم با روسري او را خفه كنم و اموالش را سرقت كنم.»
او در ادامه گفت: «پس از قتل، ‌جسد او را داخل صندوق عقب ماشين پرايدش قرار دادم و صبر كردم تا هوا كاملا تاريك شود. سپس به سمت خاورشهر حركت كردم و جسد را در مزرعه‌اي انداختم. سپس ماشين پرايد را به پاركينگ خانه‌ام بردم تا وقتي آب‌ها از آسياب افتاد با جعل و سند‌سازي آن را بفروشم.»
او درباره قتل دوم نيز گفت: «قتل دوم را يازدهم اسفند ماه مرتكب شدم. آن روز درخواست تاكسي اينترنتي كردم كه راننده‌اش يك زن بود. وقتي سوار ماشينش شدم باز هم وسوسه سرقت به جانم افتاد. در مسير بودم كه ديدم زن جوان قفل گوشي‌اش را باز كرد تا پيامي به دوستش بدهد. من رمز آن را به خاطر سپردم و در فرصتي مناسب جان زن جوان را گرفتم. او هم مانند قتل اول، ‌با روسري‌اش خفه كردم. اين‌بار مي‌خواستم ردي از خودم به جا نگذارم به همين دليل جسد او را دفن كردم. از آنجا كه رمز گوشي‌اش را داشتم، توانستم به اينترنت بانكش دسترسي پيدا كنم و به حساب خودم پول واريز كنم، اما بعد ديدم اشتباه كرده‌ام و پليس در تعقيبم است به همين دليل با خود گفتم كه قتل را گردن يك مرد افغان بيندازم و خودم را به عنوان شاهد قتل جا بزنم اما پيدا شدن خودروي سرقتي اولين قرباني‌ام، ‌اسرار جنايت‌هايي كه مرتكب شده بودم را فاش كرد.»
بنا بر اين گزارش، متهم با قرار قانوني بازداشت شده و در اختيار ماموران اداره دهم پليس آگاهي تهران قرار دارد. با توجه به اعترافات متهم، احتمال افزايش قتل از سوي او مطرح است. احتمال مي‌رود او با اين شيوه و شگرد، زنان بيشتري را قرباني كرده باشد، به همين دليل تحقيقات تكميلي در اين پرونده ادامه دارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها