گذشت آنچه گذشت
چه خوب است تا به صورت شفافي براي چنين مواردي پاسخگو شد. چه بسا كه ممكن است بيشتر اين هجومها تنها يك برچسب باشد و با اين پاسخها مسوولان محترم به سمت اقناع جمعي حركت كنند. اگر واقعهاي بر اين ملت گذشته چه نيك است كه در محفلي صميمي مقامات اول كشوري يا لشكري حضور به هم رسانند و به رفع ابهام كوشا شوند. اين كار سختي نيست زماني كه بدانند شاكيان از جنس خودشان هستند و هرگز احساس غريبه بودن نكنند تا به ترس از اعتراض دچار نشوند. تلاشي كه سخنگوي دولت در نشستهاي صميمانه دانشگاهها داشت، خود، اقدام نيكي بود، اما به سبب آنكه نظاممند نشد متاسفانه ابتر ماند و به نتيجه سيستمي نرسيد. حتي اقدامات عمراني هم در خاموشي سپري شد، زيرا براي ديده شدن كار پرورش خوشبيني و اعتماد لازم ميآيد نه تبليغ يك سويه. چه مبارك ميشود كه كارگزاران از هر نوع سكوتي بپرهيزند و پنهانكاري و مصلحتطلبي را به كناري نهند و همچون عضوي از مردم در كنارشان حضور يابند تا نفس به نفس شكواييهها و دردها را بشنوند و به قول شاعر ژرفانديش، اقبال لاهوري سر لوحه كار هر صاحبمنصبي از طليعه سال جديد اين باشد كه «ديدن دگر آموز و شنيدن دگر آموز».