نگاهي به اتفاقات سياسي، اجتماعي بزرگترين فستيوال ورزشي
المپيك تنها مربوط به ورزش نيست
سال 1403 براي ورزش ايران و جهان سال ويژهاي است. در تابستان پيش رو بازيهاي المپيك 2024 پاريس برگزار ميشود. آن هم درست در ميانه آشوب جهان و بعد از پشت سر گذاشتن دوران همهگيري.
نگاهي كلي به تاريخ بازيهاي المپيك نشان ميدهد در همه ادوار اتفاقات فرافوتبالي رقابتها را به نوعي تحت تاثير قرار داده است. به همين مناسبت فرانسويها نمايشگاهي به عنوان «المپيك پاريس: آيينه جوامع ما» راهاندازي كردند و در آن وقايع سياسي و اجتماعي ورزش از ابتداي شروع المپيك تا به امروز را به نمايش گذاشتهاند.
به گزارش گاردين، اين نمايشگاه با نام فرانسوي Les Jeux Olympiques: Miroir des Sociétés قبل از المپيك پاريس افتتاح ميشود و رقابتهاي قبلي را در چارچوب درگيريها و بيعدالتيها نشان ميدهد.
از تبليغات نازيها در استاديوم در سال 1936 برلين گرفته تا اعتراض روي سكوهاي مدال مكزيكوسيتي در سال 1968. از قهرماناني نظير تامي اسميت و جان كارلوس كه پس از بالا بردن مشتهاي خود به نشانه اعتراض عليه بيعدالتي نژادي از مسابقات اخراج شدند تا كشيده شدن پاي جنگ سرد به زمين ورزش در المپيكهاي 1980 مسكو و 1984 لسآنجلس. در تمام اين سالها بازيهاي المپيك تحت اين شرايط برگزار شده است. آينهاي براي برخي از تاريكترين لحظات تاريخ قرن بيستم.
اكنون در حالي كه بازيهاي المپيك پاريس در يك قدمي ما قرار دارد و افتتاحيه آن در تابستان امسال برگزار ميشود در پس زمينه جنگ اوكراين را داريم و فجايع خاورميانه است. تهديدات تروريستي را داريم و البته همچنان برخي درهاي قديمي مثل نژادپرستي وجود دارد. امانوئل ماكرون گفت كه از روسيه خواسته ميشود در طول بازيها آتشبس را در اوكراين رعايت كند. نمايشگاه جديد در پاريس نگاهي سركش دارد. آن هم از نظر تاثير اجتماعي و ژئوپليتيكي بازيهاي المپيك در قرن گذشته.
بزرگترين رويداد ورزشي جهان در مواقعي توسط رژيمهاي توتاليتر و خودكامه مورد بهرهبرداري قرار گرفته و در برخي مواقع در ميان تحريمها و جداييها، پرسشهاي جدي در مورد تبعيض نژادي، استعمار، تبعيض جنسيتي و تبعيض برگزار شده است.
كارولين فرانسوا، يكي از متصديان گفت: «ورزش هرگز فقط ورزش نيست. اين نمايشگاه درباره اين است كه چگونه از طريق ورزش ميتوانيم از جامعه خود سوال كنيم.»
نمايشگاه «بازيهاي المپيك: آيينه جوامع ما» كه در پاريس افتتاح شده است، اهداف صلحطلبانه اوليه بازيها را نشان ميدهد و نشان ميدهد كه چگونه رقابت گاهي اوقات بين ملتها و ورزشكاران در دورههاي ديكتاتوري يا در طول جنگ سرد تشديد ميشد.
بنيانگذار كميته بينالمللي المپيك، پير دو كوبرتن توضيح ميدهد كه در دهه 1890 بازيها نمادي از صلح و جهانگرايي بود. اگرچه در ابتدا رقابتها براي طبقات حاكم قدرتمند و مردان سفيدپوست عضلاني بود. اين مسابقات زنان را از برخي رويدادها محروم كرد و اين روند تا دهه دوم قرن 21 ادامه پيدا كرد. در المپيك 2012 لندن بود كه زنان در تمام رشتههاي ورزشي اين برنامه به رقابت پرداختند.
اين نمايشگاه توضيح ميدهد: «مردم مستعمره فقط ميتوانستند تحت پرچم كشوري كه بر آنها حكومت ميكرد، شركت كنند.»
آداب و رسوم آشناي بازيهاي المپيك مورد ارزيابي مجدد قرار ميگيرند، از جمله سفر مشعل بازيها از ميزبان قبلي به كشور ميزبان جديد كه امروزه به عنوان «سفر نهايي فراگير» و «تساهل» سازماندهي شده است. اما نبايد يادمان برود كه اين اتفاق به عنوان ايده نازيها در سال 1936 آغاز شد!
معماري استاديومها و ساخت و سازها همچنين به عنوان تبليغات سياسي مورد استفاده قرار ميگرفت. به ويژه استاديوم وسيع برلين كه در آن هيتلر در فيلم المپيا به كارگرداني لني ريفنشتال در مقابل جمعيت عظيم طرفدارانش ظاهر شد و در زمان جنگ، استاديومهايي كه قبلا براي رويدادهاي المپيك استفاده ميشدند، مكانهاي كارآمدي براي نگهداشتن مردم و بستن آنها بود آن هم با اهدافي شوم. به عنوان مثال، Vélodrôme d’Hiver كه در طول المپيك 1924 پاريس براي بوكس، وزنهبرداري و كشتي مورد استفاده قرار ميگرفت، براي جمع آوري و نگهداري 13000 يهودي پاريسي در سال 1942 در فرانسه تحت اشغال نازيها مورد استفاده قرار گرفت.
المپيك 1972 مونيخ قرار بود خاطره بازيهاي آلمان نازي در سال 1936 را پاك كند، اما 11 ورزشكار اسراييلي توسط سازمان مبارز فلسطيني در سپتامبر سياه در 5 سپتامبر كشته شدند. يك افسر پليس آلمان غربي و پنج نفر از گروگانگيران نيز در جريان تيراندازي در پايگاه هوايي فورستنفلدبروك كشته شدند. اين نمايشگاه به بررسي پيامدهاي اين اتفاق هم ميپردازد.
نمايشگاه همچنين اداي احترامي است به ورزشكاراني كه به شكل انفرادي و البته حيرتانگيزي مواضع اعتراضي گرفتند. اداي احترام به تامي اسميت و جان كارلوس ورزشكاران امريكايي كه در جنبش قدرت سياهپوستان در سال 1968 دست به اقدام زدند. آنها براي اعتراض به فقر با جوراب سياه و بدون كفش مقابل چشم همگان ظاهر شدند. اين يكي از بزرگترين اظهارات سياسي در تاريخ بازيها بود. ويلما رودولف، دونده امريكايي كه از فلج اطفال در جنوب كشورش جان سالم به در برده بود، اولين زني بود كه در يكسال سه طلاي المپيك را به دست آورد. بازگشت پيروزمندانه رودلف به شهر زادگاهش در تنسي پس از المپيك 1960، يك مبارز حقوق مدني منجر به برگزاري تظاهرات به راه انداخت. گفته ميشود آن اتفاق اولين رويداد يكپارچه شهر بود. نمايشگاه پاريس همچنين به موضوعات همجنسگراهراسي، حقوق معلولان و پارالمپيك ميپردازد.
پل ديتسچي، استاد تاريخ معاصر در دانشگاه فرانش-كونته و يكي از متصديان ميگويد: «اين نشان ميدهد كه چگونه ميتوان از ورزش براي درك تاريخ قرن بيستم استفاده كرد.» او گفت كه اين نمايشگاه المپيك را در «پوياترين و غمانگيزترين جنبههاي آن» نشان ميدهد.
او گفت: «مقياس بازيهاي المپيك در حال افزايش است و پوشش پخش جهاني آن توسط رژيمهاي مستبد مدرن، مانند بازيهاي پكن در سال 2008، مورد استفاده قرار گرفته است و ما ميتوانيم اميدوار باشيم كه بازيهاي 2024 بازيهاي دموكراسي و جهانگرايي واقعي باشد و اين نمايشگاه به مردم كمك كند تا آن را درك كنند.»