نمايش فدراسيون فوتبال با اسم بردن از گل‌محمدي
خيز براي رساندن حسرت رفتن به المپيك به ۵۶ سال!
تيم ملي فوتبال اميد كشورمان مدت‌هاست كه به حال خودش رها شده تا مثل دوره‌هاي قبل در نزديك‌ترين روزها به شروع يك تورنمنت مهم شكل بگيرد و سريال ناكامي‌هايش ادامه‌دار باشد.
عجيب‌تر اينكه در زمان انتخاب كادرفني جنگ رسانه‌اي بين فدراسيون و كميته ملي المپيك به وجود مي‌آيد و هر دو طرف خودشان را مالك اميدها مي‌دانند اما در زمان ناكامي هيچ يك قبول مسووليت نكرده يا حداقل يك عذرخواهي از مردم نمي‌كنند! ۵۲ سال است كه در بازي‌هاي المپیك صعود نمي‌كنيم و سال‌هاي زيادي است كه در بازي‌هاي آسيايي حرفي براي گفتن نداريم اما هر سال مسوولان فوتبال وعده موفقيت در سال يا دوره بعد را مي‌دهند . وعده‌هايي كه به دلايل مختلفي كه بيشتر آن به مسائل مالي و زد و بند و لابي در انتخاب اعضاي كادرفني برمي‌گردد. در واقع تمام وعده‌ها به خاطر نبود شايسته سالاري، هزينه با برنامه‌ريزي صحيح و بي‌ثباتي قول و قرارها در حد حرف باقي مي‌ماند.
تصور كنيد يك كادرفني قابل با نظر كارشناسان انتخاب شود، قطعا يك كادرفني قوي در برنامه هايش اردوهاي تداركاتي و بازي‌هاي دوستانه را مي‌گنجاند كه هزينه‌بر است. بنابراين به نظر مي‌رسد موفقيت تيم اميد در اولويت تصميم گيرندگان نيست. براي همين هم بازهم نام مربياني امتحان پس داده مثل عليرضا منصوريان را در اطراف نيمكت تيم ملي مي‌شنويم. يك ناكام مطلق در چند سال گذشته روي نيمكت تيم‌هاي ليگ برتري كه سابقه حذف همراه با همين تيم اميد را دوره‌هاي گذشته دارد!
البته مديران فوتبال ما با مطرح كردن نام گل محمدي كه يكي از موفق‌ترين مربيان يك دهه اخير فوتبال ما به حساب مي‌آيد مي‌خواستند سطح‌توجه‌شان به المپيكي‌ها را به اثبات برسانند كه از همان اول هم مشخص بود اين مذاكرات نامشخص و تاييد نشده يك نمايش است تا واقعيت.
ديگر همه مي‌دانند يكي مثل يحيي باهوش‌تر از آن است كه بخواهد اعتبارش را در تيمي هزينه كند كه در اولويت n ام فوتبال ما هم نيست و حتي باشگاه‌ها هم حاضر به همكاري با اين تيم نيستند. روي همين اصل هم فدراسيون بناي همكاري را با مربياني مثل منصوريان يا عنايتي مي‌گذارد، مربياني كه حرف گوش كن هستند و با هرشرايطي كنار مي‌آيند تا به ظاهر يك تشكيلاتي شكل بگيرد و بازهم همان سناريوي تكراري كه هركي ناكامي را به گردن فردي ديگري مي‌اندازد نوشته شود.
اين حرف خوبي نيست اما بايد گفت اساسا اگر اين تيم المپيك با اين سبك اداره شدن حتي منحل شود شايد هيچ فوتبالدوستي ناراحت نشود! تيم اميدي كه سال‌هاي سال است فقط اسم «اميد» را يدك مي‌كشد و در واقعيت هر بار نااميدانه شكل مي‌گيرد و هر علاقه‌مند به فوتبالي را نااميد مي‌گذارد.