زلزله در اسرايیل
اخیرا حمله اسرايیل به امدادگران جهانی، باعث تغیير کامل مواضع دولتهای غربی شده است. غرب دیگر به ادعاهای اسرايیل اعتمادی ندارد. کشورهای اروپایی و غربی معتقدند اسرايیل رسما دروغ میگوید. حتی معتقدند کارکنان اسرايیل در ماجرای 7 اکتبر با حماس همکاری داشتهاند و لازم است از طریق عدم ارسال سلاح و عدم حمایتهای لجستیکی تحت فشار قرار بگیرد. به یک معنا نتانیاهو به یک بنبست تحقیرآمیز رسیده. اولا ایده گسترش منطقهای جنگ را عملیاتی نکرد و بعد هم بازی را در افکار عمومی جهانی باخت. مکالمه اخیر بایدن با نتانیاهو از منظر محتوا و لحن بیسابقه است. درخواستهای مشخصی در دیدار بایدن-نتانیاهو مطرح شده و اسرايیل در حال اجرای این درخواستهاست. هماکنون برخی از کمکهای انساندوستانه از گذرگاه بیت حانون در شمال باریکه غزه برای نخستينبار در حال ورود است. این خواسته ایالاتمتحده است که طی ماههای قبلی توجهی به آن نمیشد. برخی از کامیونها حامل کمکهای پزشکی و برخی دیگر حاوی کمکهای انساندوستانه و نیازمندیهای مردم شمال غزه است. در واقع اسرايیل در حال اجرای خواستههای بایدن است. ایران اما در حال تماشای صحنهای است که به سود ایران، فلسطینیها و حماس تغییر کرده است. با ورود ایران به نبرد، ممکن است این دگرگونیها متوقف شوند. در کل معتقدم ایران هوشمندانه عمل میکند.
آیا این دگرگونیها از منظر استراتژیک هم دستاوردی ایجاد میکند؟
به نظرم به زودی شاهد تحولات مثبتی در منطقه خواهیم بود. نخست) مذاکرات قاهره فعال میشود. ویلیام برنز براساس اخبار وارد قاهره شده و حماس دعوت شده است. دوم) اسماعیل هنیه شرط کرده هر نوع مذاکراتی باید با اصل برقراری دايمی آغاز شود. مصریها هم قول مساعد برای این خواسته دادهاند؛ بنابراین هیات حماس در حال حرکت به سمت قاهره هستند. سوم) یکی از خواستههای بایدن این بود که نتانیاهو اختیارات هیات موصاد و شین بت (مذاکرهکننده اسرايیلی در گفتوگوهای قاهره) را افزایش دهد. قبلا این اختیارات بسیار محدود بود و هیات اسرايیلی قادر به مذاکره نبود و مدام مذاکرات را ترک میکرد. اسرايیلیها روز شنبه تعطیل هستند و کابینه امنیتی اسرايیل شنبه شب تشکیل جلسه میدهد تا نماینده اسرايیل برای گفتوگوهای قاهره اعزام شود. ارزیابی شخصی من این است که گفتوگوهای روز یکشنبه قاهره در مقایسه با گفتوگوهای قبلی، احتمال موفقیت بیشتری خواهد داشت. (اگر نگویم که به نتیجه میرسد) پس از موضوع مذاکرات قاهره، موضوع عملیات اسرايیل در رفح کاملا به حاشیه رانده شده است. نه اسرايیل دیگر امکان حمله رفح را دارد نه امریکا چنین اجازهای به او میدهد. فضای بینالمللی و منطقهای هم مساعد نیست و بنابراین وضعیت غزه به سمت نوعی از راهحلهای مورد تایید فلسطینیها در حال انجام است.
در عرصه داخلی ایران اما برخی طیفهای رادیکال جناح راست ایران، مواضع جنگطلبانهای اتخاذ کردند. برخی چهرههای اصولگرا در صدا و سیما حاضر شدند و خواستار پاسخ مستقیم و کوبنده ایران به آنچه تحقیرهای مستمر اسراییل نامیدند، شدند. این نوع مواضع را پیش از این در ماجرای مذاکرات برجامی هم شاهد بودیم که مواضع تندروهای دست راستی ایران با مواضع اسرايیلیها نزدیکی خاصی داشت. اگر قرار بود مطالبات این طیفهای رادیکال محقق شود ایران با چه شرایطی مواجه میشد؟
از زمان قبل از حضرت مسیح تا به امروز گفته میشود که ماجرای سیاست را باید به سیاستمداران و مسائل جنگی را باید به نظامیان واگذار کرد. در ارتباط با مسائل جنگی ایران نظامیان برجسته و استراتژیستهای قابلی دارد. این تعریف نیست، واقعیتی است که حتی امریکاییها و غربیها هم به آن اشاره کردهاند. مثلا در مذاکرات مرتبط با کمیته جنگ علیه داعش در بغداد، وقتی نماینده ایران روبهروی نمایندگانی از کشورهای امریکا، فرانسه، انگلیس و... نشسته و دیدگاههایش را ارائه میکرد، با تعریف و تمجید نمایندگان کشورهای مقابل مواجه میشدند. این مقوله باید کارشناسان سیاسی و حزبی ایران را محتاطتر کند. ایران نظامیان پخته و برجستهای دارد. پختگی هم با انفعال و تسلیم شدن و سکوت تفاوت دارد. پختگی یعنی مطالعه دقیق صحنه، پیدا کردن نقطه جغرافیای موضوع، بررسی چگونگی کنشها و واکنشهای سایر بازیگران و نهایتا اتخاذ معقولترین تصمیمات در راستای منافع ملی. این اتفاق در حوزه نظامی در ارتباط با ایران در حال وقوع است. یک زمانی مرحوم محتشمیپور اولین سفیر ایران در دمشق از جناح چپ، در دوران جنگ میگفت، صدام، خالدبن ولید زمانه شده و ایران باید در کنار صدام علیه امریکا بجنگد. این برخوردهای رادیکال از هر دو جناح مشاهده میشود. اگر قرار بود براساس منطق تندروهای دو جناح عمل شود، ایران باید در همه دهههای عمر خود وارد جنگ میشد. هیچ جنگی هم بدون پیامدهای بلندمدت نیست. همین امروز ایران در حال پرداخت تبعات اقتصادی، انسانی، تاریخی و... ناشی از جنگ تحمیلی 8 ساله است. برخی افراد و جریانات نمیدانند معنای ناامنی، آوارگی و جنگ چیست. تصور میکنند دکمه موشک را فشار دادن و فرمان حمله را صادر کردن، بدون تبعات بعدی است.
ولی نمیتوان نسبت به تجاوز اسرايیل هم بیتفاوت ماند. به هر حال اسرايیل به کنسولگری ایران حمله کرده و باید پاسخی در خور بگیرد.
مهمترین مساله ایجاد ولوله یا نوعی ترس، وحشت و نگرانی در حوزه استحفاظی حریف است. رسیدن به این دستاورد، مهمترین گام کشورها در نبردهاست. اینکه حریف از ترس روی یک پای خود بایستد و هر روز نگران حمله شما باشد، موضوع مهمی است. برخی افراد رادیکال احتمالا مطالعات کافی ندارند. 28 سفارتخانه اسرايیل از روز جمعه تعطیل شدهاند. بسیاری از مراکز فرهنگی و مراکز تجمع یهودیان در اسرايیل و مالزی و ترکیه و... تعطیل شده است. سفرهای یهودیان به کشورهای مختلف تعطیل شده و ارتش اسرايیل فرمان ممنوعیت این سفرها را داده است. اقتصاد اسرايیل در حال ورود به یک بحران عمیق است. همه این گزارهها ناشی از سیاست هوشمندانه ایران است. ایران اعلام کرده در پاسخگویی تردیدی ندارد، اما هر زمان صلاح بداند، این حمله را صورت میدهد. پیشنهادم به اصولگرایان رادیکال آن است که اجازه دهند نظامیان در مواجهههای نظامی راهبردهای خود را عملیاتی کنند. همانطور که همواره از نظامیان میخواهیم که در عرصه سیاست حضور پیدا نکنند و ابتکار عمل را به فعالان سیاسی بسپارند. در عرصههای نظامی هم باید از سیاستمداران تقاضا کرد که ابتکار عمل مسائل نظامی را به نظامیان بسپارند و اطمینان داشته باشند که نیروهای خودی با هوشمندی در حال مدیریت صحنه هستند.
آیا ممکن است انتخابات امریکا و حضور ترامپ این فضا را به نفع اسرايیل تغییر دهد؟
48 هزار ساکن ایالت میشیگان، رای عدم التزام به بایدن در صندوقهای مقدماتی ریختهاند. همواره افراد الزام رای به نامزدها را میدادند اما این بار 48 هزار نفر اعلام کردهاند نمیخواهند به بایدن رای دهند! این روند به دلیل حمایتهای بایدن از اسرايیل شکل گرفته است. این همان افرادی هستند که باعث پیروزی بایدن در انتخابات قبلی شدند. بنابراین رخدادهای غزه در عرصه داخلی امریکا هم بسیار اهمیت دارد. امسال بسیاری از پزشکان و نخبگان مسلمان امریکایی برای افطاری ریاست جمهوری امریکا دعوت شدند، اما بسیاری از این پزشکان حاضر به شرکت در افطاری بایدن نشدند. اینکه میبینید، بایدن به سرعت در حال ترمیم مواضع قبلی خود در رابطه با دولت نتانیاهو (و نه امنیت اسرايیل) است در اثر این فشارهاست.
حضور ترامپ این فضا را به نفع اسرايیل تغییر نمیدهد؟
ترامپ هم در نخستین گفتوگوهای خود درخصوص مسائل منطقه خاورمیانه خواستار پایان دادن اسرايیل به جنگ است و اعلام کرده اوضاع به ضرر اسرايیل در حال حرکت است. دیگر جناحی در امریکا باقی نمانده که نسبت به رفتارهای اسرايیل مواضع منتقدانه نداشته باشد.