يك جرمشناس و وكيل دادگستري در مورد سرقتهاي خشن به «اعتماد» ميگويد
حمل سلاح چاقو جرم نيست و بايد جرمانگاري شود
امين گلريز: ناكافي بودن مجازاتها باعث شده سارقان بدون رعب و وحشت اقدام به سرقتهاي مسلحانه كنند
گروه حوادث
27 فروردين ماه 1403 ويديويي از يك سرقت خشن در اتوبان صدر منتشر شد كه رعب و وحشت در جامعه ايجاد كرد. چهار سارق سوار بر دو موتوسيكلت حين ترافيك از موتور پياده و با چاقو به سمت ماشيني حمله كردند و با خشونت گوشي همراه مرد جوان را گرفتند و فرار كردند....
پس از انتشار اين تصاوير ،«اعتماد» سعي كرد سرقتهاي خشونتآميز را مورد بررسي قرار دهد و در اين راستا با يك جرمشناس و وكيل دادگستري گفتوگو داشته باشد.
اخيرا ويدیويي از سرقت خشونتآميز اتوبان صدر در فضاي مجازي منتشر شده كه نشان ميداد چهار سارق يكي از ماشينها را كه در ترافيك گرفتار شده بود تهديد و گوشي او را سرقت كردند. به تازگي سرقتها با رفتارهاي خشونتآميز همراه شده است. علت آن از منظر جرمشناسي چيست؟
سرقت وقتي همراه با سلاح گرم و سرد انجام ميشود افكار عمومي به آن زورگيري ميگويند، در صورتي كه در قانون عنواني به نام زورگيري وجود ندارد و سرقت مقرون به آزار گفته ميشود. سرقت دو حالت دارد؛ حالت اول زماني است كه ربايش مال يا اموال بدون اعمال خشونت صورت ميگيرد و حالت دوم ربودن مال غير توام با خشونت است. قانونگذار به حالت دوم سرقت مقرون به آزار ميگويد. يعني فردي با يك اقدام خشونتآميز مال ديگري را ميگيرد. مثل ضرب و جرح، توهين، تهديد و... بنابراين سرقت با سرقت مقرون به آزار فرق ميكند. قانونگذار در مورد سرقت مقرون به آزار دو رويكرد دارد؛ رويكرد اول اين است كه سرقت مقرون به آزار در شب اتفاق افتاده باشد، سارقان مسلح باشند، سرقت با آزار و اذيت و ضرب و جرح همراه باشد و... در اين موارد قانونگذار براي سارق يا سارقان تا ۲۰ سال حبس درنظر ميگيرد، اما اگر سارق يا سارقان موفق به ربودن مال ديگري نشوند و فقط به اعمال خشونت آميز دست بزنند موضوع سرقت منتفي است و بررسي نميشود بلكه موضوع با عنوان قدرتنمايي بررسي ميشود. بنابراين اگر ربودن مال ديگري توام با استفاده از چاقو باشد و ربايش صورت بگيرد نوع سرقت، سرقت مقرون به آزار است، ولي اگر اين اقدام منتهي به ربودن مال ديگري نشود و صرفا با اعمال خشونت همراه باشد اينجا موضوع قدرتنمايي با چاقو مطرح ميشود.
سارقان اتوبان صدر با چاقو به مالباخته حملهور شدند و هم گوشي او را ربودند. در اين موارد چه مجازاتي در انتظار سارقان است؟
اينجا محل وقوع جرم خيلي مهم است. در اين نوع سرقت مقرون به آزار كه سارقان موفق شدند مال ديگري را با خشونت از او بگيرند محل وقوع جرم كه خيابان و اتوبان بوده بسيار اهميت دارد. يعني سرقت در اماكن پرتردد رخ داده است. اينجا با دو پديده مواجه هستيم؛ پديده اول اقدامي است كه سارقان مرتكب شدند و موجب رعب و وحشت در جامعه شدند. اين سارقان اگر پيشبيني ميكردند متوجه ميشدند كه وقتي در اتوبان يا مكان پرتردد دست به سرقت بزنند ديگر صرفا بحث سرقت مطرح نخواهد بود و نظم عمومي مختل ميشود و مردم نيز ميترسند. در اينگونه موارد قانونگذار ميتواند عنوان محارب را براي سارقان در نظر بگيرد، اما به اين شرط كه حتما محيط بر اثر سرقت ناامن شده باشد و سارقان هم همين قصد را داشته باشند، اما اگر محيط ناامن نشده باشد و سارقان هم فقط قصدشان سرقت بوده باشد موضوع محاربه مطرح نخواهد شد.
مشخص است كه قصد سارقان سرقت است آنها معمولا به قصد سرقت اقدامي را مرتكب ميشوند نه به قصد ناامني! پس پيشبيني آنها ناامني نخواهد بود. در مورد اين موضوع توضيح ميدهيد.
به هر حال امكان دارد اين موضوع را پيشبيني كنند كه با اقدام آنها محيط ناامن ميشود. اگر اين پيشبيني را درنظر داشته باشند محارب هستند. محاربه يعني آشكار كردن سلاح به قصد ناامني محيط. نياز نيست قصد سارقان هم فقط اين باشد كه محيط را ناامن كنند، چون سارق يا سارقان بايد بدانند كه وقتي به اتوبان صدر يعني جاي پرتردد ميروند و با چاقو مال ديگري را از داخل ماشينش سرقت ميكنند هم محيط ناامن ميشود و هم افرادي كه داخل اتوبان هستند ميترسند. بنابراين اين موضوع قطعا براي سارق يا سارقان قابل پيشبيني و متصور خواهد بود.
حس ناامني و وحشت در تمام سرقتها براي مالباخته به وجود ميآيد. به عنوان مثال فردي كه خانهاش مورد سرقت قرار گرفته هم احساس ناامني ميكند. به نظرتان اين حس ناامني با حس ناامني كه در جامعه ايجاد ميشود چه فرقي دارد؟
ناامني در محيط شخصي با ناامني در جامعه فرق دارد. وقتي سارق خانه يك فرد را ناامن ميكند قطعا مجازات كمتري نسبت به سارقي كه جامعه را ناامن ميكند، خواهد داشت. چون سرقت سارق يا سارقان در جامعه آحاد جامعه را نگران و ميترساند. يعني اقدام سارق يا سارقان از چارچوب مشخص كه آپارتمان است فراتر ميرود و واكنش افكار عمومي نسبت به سرقت در اتوبان يا مكانهاي پرتردد نيز خيلي بيشتر خواهد بود، پس قطعا بايد مجازات بيشتري در انتظار سارقان باشد.
اگر سارقان سابقه قبلي نداشته باشند و براي اولينبار مرتكب سرقت مقرون به آزار شده باشند باز هم محارب محسوب ميشوند؟
سابقه داشتن يا نداشتن كمكي به تغيير مجازات سارقان نميكند. محاربه جزو جرم حدي است و در حدود، قانون تخفيف ندارد، اما اگر محاربه به سارقان تعلق نگيرد و مجازات آنها صرفا سرقت تعزيري مشدد باشد قاضي ميتواند (الزام ندارد) به سارقاني كه سابقه قبلي ندارند تخفيف دهد.
بررسي اخبار حوادث نشان ميدهد كه چند سالي است سرقت با استفاده از سلاح گرم و سرد صورت ميگيرد. دليل اين موضوع چه ميتواند باشد؟
اين موضوع دو دليل دارد؛ علت اول ناكافي بودن و ناقص بودن مجازاتها براي سارقاني است كه قبلا سابقه داشتند و اين افراد بدون اينكه رعب و وحشتي داشته باشند دست به سرقتهاي مسلحانه ميزنند. علت دوم نيز اين است كه وقتي سارق يا سارقان از سلاح گرم و سرد استفاده ميكنند قصد دارند سرقتشان با نتيجه بهتري همراه باشد، چون كسي كه با دست خالي ميخواهد سرقت كند امكان تحقق نتيجهاش كمتر از كسي است كه با سلاح گرم و سرد سرقت ميكند. براي همين سارقان در سرقتهايشان از چاقو و اسلحه استفاده ميكنند. در حال حاضر نيز حمل سلاح چاقو جرم نيست. حمل سلاح سرد بايد جرمانگاري شود، چون ضرورتي ندارد افرادي كه به چاقو نياز ندارند چاقو حمل كنند. قانونگذار به همين جهت بايد مجازات سرقتهاي مسلحانه را تشديد كند و تخفيف مجازات در سرقت نيز بايد برداشته شود.
افزايش سرقت در جامعه به چه عواملي بستگي دارد؟ در اين باره توضيح ميدهيد.
وقتي سرقت در يك جامعه رخ ميدهد نشان از مشكلات اقتصادي دارد. هرقدر فقر و تورم در جامعه بيشتر شود قطعا سرقت هم افزايش پيدا ميكند. اين يك معادله منطقي است. عامل دوم ناكافي بودن مجازاتها است. در حال حاضر در قانون مجازات اسلامي سرقتهاي خرد قابل گذشت است. همين موضوع باعث شده سرقتهاي خرد افزايش پيدا كند. البته قانون مربوط به مجازات سرقتهاي خرد در حال اصلاح است. براي پيشگيري از سرقتهاي خشن هم بالاترين آن برخورد قاطعانه و در نظر گرفتن مجازاتهاي حداكثري است. يعني نبايد امكان تغيير مجازات در سرقتهاي خشن و عفو سارقان وجود داشته باشد. پيشگيري ديگر اين است كه در مورد پرونده سرقتهاي مسلحانه نبايد اطاله دادرسي صورت گيرد و اين پروندهها بايد در وقت خارج از نوبت مورد رسيدگي قرار گيرند كه هم مالباخته و هم مردم نتيجه اقدامات قضايي را بهتر لمس كنند. اصلاح قوانين در مورد كم شدن سرقتهاي خرد نيز كمككننده است.
اينكه ميگوييد مجازات ناكافي است، اشد مجازات چقدر بازدارنده است؟ فرض كنيد چند سارق اعدام شدند! آيا به منظور اين است كه ديگر سرقتي رخ نخواهد داد؟
اكثر جرم شناسان بر اين باورند كه اگر مجازاتها با قطعيت و حتميت انجام شود اثر پيشگيرانه خواهد داشت. ما خواهان مجازاتهاي خشن نيستيم، اما اگر قطعيت و حتميت مجازاتها وجود داشته باشد همه متوجه ميشوند اگر مرتكب چنين رفتارهاي خشني شوند سرنوشتهاي مشابه خواهند داشت، اما اگر سارقان پي ببرند مجازاتها در طول زمان تغيير ميكند يا تبديل ميشود از اقدامشان ترسي نخواهند داشت. شدت مجازاتها ترس ايجاد ميكند و ترس هم باعث پيشگيري ميشود. در كنار اين موارد افزايش توان اقتصادي مردم، افزايش كسب و كار و افزايش امنيت نيز ميتواند بازدارنده باشد.
اعترافات سارقان اتوبان صدر
سارقان اتوبان صدر چهار نفر هستند كه بين 18 تا 24 سال سن دارند. سارقان پس از ديدن فيلم سرقتشان در فضاي مجازي به ويلايي در شمال ايران پناه ميبرند، اما چند روز بعد توسط ماموران پليس شناسايي و دستگير ميشوند. آنها 27 فروردين ماه 1403 در اتوبان صدر؛ محل وقوع جرم حضور پيدا ميكنند و صحنه جرم را بازسازي ميكنند. نفر چهارم كه سركرده اين باند بوده نيز پس از دستگيري اين سه سارق، شناسايي و دستگير ميشود. سارقان در اعترافات خود عنوان ميكنند كه هر چهار نفرشان رفيق و هم محلي بودند و ازسوي سركرده باند كه 24 سال سن دارد، تحريك شده بودند تا تشكيل باند سرقت دهند. آنها مدعي بودند كه پول موبايلقاپي خوب بوده و براي همين اقدام به سرقت كرده بودند.