ايران؛ بازدارندگي منطقي
علي آهنگر
فارين پالسي نشريه‌اي بين‌المللي است كه از سال ۱۹۷۰ در زمينه سياست خارجي مطالبي مي‌نويسد كه مورد توجه محافل علمي و مكاتب فكري در سرتاسر جهان قرار مي‌گيرد. وبگاه اينترنتي اين مجله كه در واشنگتن منتشر مي‌شود، در روز سه‌شنبه ۲۸ فروردين مقاله‌اي متفاوت به قلم استفان والت در مورد اقدام نظامي ايران در حمله موشكي و پهپادي به اسراييل با هدف بازيابي بازدارندگي، درج كرده است.
استفان والت بدون شك مشهورترين استاد روابط بين‌الملل در دانشگاه هاروارد امريكا است. آنچه او در اين مقاله مي‌نويسد، برخلاف جريان يك‌سويه تبليغات رسانه‌اي حاكم در دنياي غرب است.
او در سرآغاز نوشتارش مي‌گويد حمايت عمومي ايران از حماس بر اساس حقوق بين‌الملل مشروع است: طبق كنوانسيون ژنو، جمعيتي كه تحت «اشغال متخاصم» زندگي مي‌كنند حق مقاومت در برابر نيروي اشغالگر را دارند. با توجه به اينكه اسراييل بخش‌هاي زيادي از كرانه باختري را به كنترل خود درآورده و بيت‌المقدس را از سال ۱۹۶۷ با بيش از ۷۰۰ هزار شهرك‌نشين اشغال نموده و هزاران فلسطيني را در اين روند كشته است، شكي نيست كه اين يك «اشغال متخاصم» است. به همين علت، مقاومت حماس و ساير گروه‌هاي فلسطيني در برابر اشغالگري مشروع است و كمك به مردم تحت محاصره در ايستادگي و مقاومت لزوما اشتباه نيست.
در بخش دوم مقاله، استفان والت به اقدام نظامي ايران در نيمه شب و بامداد روز يكشنبه ۲۶ فروردين مي‌پردازد و تصريح مي‌كند پاسخ ايران به بمباران كنسولگري خود از سوي اسراييل عملي منطقي است. او مي‌نويسد: تصميم ايران براي انتقام پس از بمباران كنسولگري كشورش در دمشق و به شهادت رساندن دو فرمانده ايراني، نشاني از تجاوز ذاتي ندارد، بلكه يك دفاع مشروع است. به ويژه با توجه به اينكه تهران بارها اعلام كرده است كه هيچ نقشي در حمله ۷ اكتبر حماس نداشته است. در واقع، انتقام ايران در سطحي انجام شد كه به اسراييل هشدار دهد و موجب بازدارندگي شود. روشن است كه تهران نمي‌خواهد تشديد بيشتري ايجاد كند. ايران صرفا تلاش مي‌كند بازدارندگي را بازيابي كند.
استاد ممتاز روابط بين‌الملل دانشگاه هاروارد در بخش ديگر مقاله اذعان مي‌كند: مسووليت آنچه در حال وقوع است، بيشتر از آنكه بر عهده تهران باشد، بر عهده واشنگتن است. به اين دليل كه ايالات متحده سالانه ميلياردها دلار تجهيزات نظامي پيشرفته را به اسراييل ارايه مي‌دهد و با تضمين‌هاي مكرر مبني بر اينكه حمايت ايالات متحده بدون قيد و شرط است، حمايت بي‌چون‌و چراي خود را به اين رژيم اشغالگر تقديم مي‌كند.
استاد سرشناس روابط بين‌الملل ادامه مي‌دهد: كشورهاي داراي حمايت بي‌چون و چرا تمايل دارند از آن سوءاستفاده كنند و اسراييل نيز از اين قاعده مستثني نيست. زيرا اسراييل بسيار قوي‌تر از مردم فلسطين است و مي‌تواند بدون نگراني از مجازات، عليه آنها اقدام كند. دهه‌ها حمايت سخاوتمندانه و بي‌قيد و شرط ايالات متحده، اسراييل را قادر ساخته است تا هر كاري را كه مي‌خواهد انجام دهد. اين حمايت‌ها در طول زمان به افراطي شدن سياست‌ها و رفتار شنيع رژيم در برابر فلسطيني‌ها كمك كرده است.
اين چهره شناخته شده در دانشگاه‌هاي جهان خاطرنشان مي‌كند: اكنون شرايطي ايجاد شده است كه فقط مقاومت مسلحانه مي‌تواند بر اسراييل تأثير بگذارد.
استفان والت در انتهاي نوشتار متفاوت و تاثيرگذار خود در توصيف وضعيت كنوني مي‌نويسد اكنون شرايط به گونه‌اي شده است كه: ۱) راه‌حل دو دولتي شكست خورده است. ۲) اسراييل به يك كشور منحوس و منفور در سطح جهان تبديل شده است. ۳) حمايت از مقاومت در ميان جوانان امريكايي - از جمله بسياري از يهوديان - در حال افزايش است و ۴) ايران ممكن است به داشتن سلاح هسته‌اي نزديك شده باشد و تلاش‌هاي امريكا را براي منزوي كردن خود خنثي كرده است.
نتيجه غيرقابل اجتناب اينكه: اگر كميته روابط عمومي امريكا و اسراييل (آيپك) و متحدانش قادر به نگريستن در اعمال خود بودند، از كارهايي كه براي اسراييل كرده‌اند، از تمام رنج‌هايي كه بر فلسطيني‌ها روا داشته‌اند، مي‌بايست شرمگين و سرافكنده باشند.