شكايت از نقد
حسن لطفي
از آنجايي كه درست نميدانم در فضاي مجازي كدام خبر راست و كدام جعلي است (حتي با مشخص بودن منبع خبر!) اميدوارم خبر شكايت از سازندگان سريال افعي تهران ساختگي باشد. اينكه نويسندهاي (پيمان معادي) در قسمتي از اين سريال معلمي خارج از تيپ معلمي (آگاه، دلسوز، داراي رفتار منطقي و....) را وارد داستانش كند و شخصيت اصلي فيلم (پيمان معادي) كه شاگرد سابق او بوده را در موقعيتي قرار دهد كه به خاطر رفتار خشن معلم، به جاي تكريم به صرف كهنسال بودنش، گذشته بد را به رخ او بكشد و به او زخم روحي بزند، در نگاه اول زننده و ترويج رفتار خشن است (البته اگر شناختي از درام و فيلم و سريال و شخصيت و... نداشته باشيم !) اما با كمي درنگ ميتوانيم وارد چالشي شويم كه احتمالا پس ذهن نويسنده (پيمان معادي) و كارگردان () سريال افعي تهران هم بوده. بازخوردهایي درباره اين قسمت سريال هم نشان ميدهد خواسته يا ناخواسته اين اتفاق افتاده است (رجوع كنيد به نظرات مختلف و متنوع بينندگان خاص و عام درباره اين قسمت!) البته اگر هم چنين نميشد باز دادگاه و محكمه جاي مناسبي براي پاسخگويي نويسنده و كارگردان فيلم نبود. ته تهاش اين قسمت ميتوانست توسط دانايان علوم تربيتي، روانشناسي و معلمين خوب و بد مورد برسي قرار گيرد. علاوه بر اين ورود چنين شخصيتي (شخصيت نه تيپ!) به عنوان معلم بد و اقدام شخصيت اصلي (شخصيت نه تيپ !) گذشته از آنكه در راستاي شخصيتپردازي مورد نياز داستان سريال است، نشانگر ديد وسيع، پيمان معادي (فيلمنامهنويس) است. فيلمنامهنويسي كه پيش از اين در فيلم ارزشمند بمب، يك عاشقانه، تصويري واقعي از معلمين (خوب و خاكستري) داشته است. اينكه انتظار داشته باشيم تمام فيلمها، سريالها، داستانها و... روايتگر تيپهاي خاص مورد نظر ما باشند، نه تنها باعث بقاي زشتيها و كاستيها ميشود عملا باعث از بين رفتن جذابيت فيلمها و ضعيف كردن كشمكش مورد نياز آثار ميگردد. همانطور كه معلم خوب، قاضي خوب، پليس خوب، روحاني خوب، كارمند بانك خوب و.... وجود دارد، نمونههاي بدش هم كم نيست! بدهايي كه اتفاقا تمركز بر آنها به نفع خوبهاي جامعه و بهسازي شرايط جامعه است. نقد اين بدها ميتواند يكي از ماموريتهايي باشد كه سينما و تلويزيون و هنر دنبال ميكند. ممكن است در اين نقد اشتباهاتي هم باشد. اشتباهتي كه پاسخش بايد توسط فيلمسازان و هنرمندان ديگر با ساخت فيلم و سريال داده شود. يا بايد در گپ و گفت مخالفانش به چالش كشيده شود. پيمان معادي به عنوان فيلمنامهنويس، شخصيت معلم بد سريال افعي تهران را از همان جامعهاي گرفته كه در آن زيست كرده (درست مثل معلمين فيلم بمب، يك عاشقانه) برخورد شخصيت اصلي فيلمش هم متناسب با خصوصيات فردي او است. شكايتي هم اگر قرار است بشود بايد از همه بدهايي باشد كه شبيه اين آدم هستند و در صنوف و ردههاي مختلف شغلي فعاليت ميكنند. ناگفته نگذارم اين نوشته قرار بر ارزشگذاري سريال افعي تهران ندارد. قصد دفاع از نقد اجتماعي (حتي غلط) در هنر هفتم است.