خيالات هزاران ميلياردي
نيوشا طبيبي
۱- پسرم به دفعات از من پرسيده: «من كه ميخواهم در رشتهاي هنري يا در زمينه تاريخ و ادبيات ادامه تحصيل بدهم و كار كنم چرا بايد حل كردن معادلات پيچيده رياضي را بياموزم؟» پاسخش البته روشن است، روش حل كردن معادله، مغز را با شيوه منطقي تفكر آشنا ميكند و مثابه نرمش و ورزش، براي قوه عقل به حساب ميآيد، حتي اگر تا پايان عمر ديگر دليلي براي مراجعه به شيوه حل معادله چند مجهولي و محاسبات مثلثاتي نداشته باشيم.
خواندن تاريخ از خواندن رياضي هم مهمتر است. كساني كه در زندگي خود تاريخ نميخوانند ممكن است درباره خود و ديگران دچار خطاهايي فاحش و غير قابل جبران شوند. اگر آدم تاريخ ناخوانده دستش به جايي در اركان سياستگذاري و حكومت هم برسد كه بايد بر محكومينش گريست. وقتي گفتوگوي آقاي ياسر جبراييلي را با يكي از شبكههاي سيما ديدم، اينها خيالاتي بودند كه از سرم گذشت. آنجايي كه ايشان از راهاندازي كارخانههاي كوچك توليد قطعات خودرو در خانهها ميگفت. از آن دست كارهايي كه اگر به اجرايي شدن برسد، هزاران ميليارد تومان سرمايه ملي را دود ميكند و به محيط زيست و سلامتي مردم هم آسيب فراوان ميرساند و عاقبت به هيچ جا هم نميرسد. معلوم است كه آقاي جبراييلي اگر تمام عمر اقتصاد خوانده باشد، از تاريخ و تجربههاي مشابه تاريخي هيچ نميداند. اگر بر روي كاغذ و حساب و كتاب دودو تا چهارتا، توليد خانگي قطعات خودرو راهي براي برونرفت از بنبست ركود اقتصادي و صادرات و معضل بيكاري محسوب ميشود، در تجربه و عمل بدون ترديد، شكستي بزرگ و دردسري عظيم براي كشور به بار خواهد آورد. البته كه از اين خيالات كم نداشتهايم، سادهسازي پيچيدهترين معضلات اقتصاد ملي و فروكاستن آنها به راهحلهاي دم دستي، موجب بروز بخش بزرگي از مشكلات امروز است.
مائو كه با همين آزمون و خطاها و در پيش گرفتن راههاي خلقالساعه و عموما غيرعقلايي مسوول مرگ ميليونها انسان چيني است، زماني به اين نتيجه رسيد كه براي اجرايي شدن سياستهاي انقلابي اقتصادياش كه خود نام «يك گام بزرگ به جلو» را بر آن گذاشته بود، به فولاد نياز دارد. پس دستور داد مردم كورههاي كوچكي تدارك كنند و ضايعات و آهنآلات را در خانه و محلهشان تبديل به فولاد كنند. بعد از مدتي اولا ديگر هيچ چوبي باقي نماند - چون مردم همهچيز را در كورهها ريخته و سوزانده بودند، از در و پنجره گرفته تا اسباببازيهاي چوبي كودكان - ثانيا هرچه آهن داشتند در ديگها ذوب كرده بودند و تازه بعد از تحميل هزينهاي عظيم به مردم، مائو فهميد كه توليد فولادي كه به كار صنعت بيايد فقط در ابعاد بزرگ و كارخانههاي عظيم ممكن است و نميشود در خانه فولاد توليد توليد كرد. او از اين ابتكارها فراوان داشت، حتما داستان كشتار جمعي گنجشكها به قصد حفظ دانههاي غلات و محصولات كشاورزي را ميدانيد. دست در موازنه طبيعت بردن سبب بروز قحطياي در چين شد كه طبق آمارهاي دولتي ۱۵ ميليون نفر قرباني گرفت. البته آمارهاي غير رسمي تا سه برابر بيشتر را تخمين ميزنند كه احتمالا به حقيقت نزديكتر است. دولت چين مجبور شد سالها از كشورهاي ديگر گنجشك وارد كند! البته مائو هرگز خطاي خود را نپذيرفت.
۲- مدتهاست كه عدهاي - خيرخواه و خوش طينت و ايضا رند باهوش درشان پيدا ميشود- براي احداث كانالي از خليج فارس و درياي عمان تا درياي كاسپين فعاليت ميكنند. حرفشان اين است كه پس از بررسي فهميدهاند كه اگر كانالي در اين مسير حفر شود، آب دريا به چالههاي دشت كوير و كوير لوت ميافتد و به درياي كاسپين وصل ميشود و به اين صورت شاهراهي به وجود ميآيد كه در زمره راههاي بازرگاني مهم و كريدورهاي اصلي و استراتژيك شمال و جنوب خواهد شد و در كوتاه زماني همه دولتها و ملتها براي عبور از اين كانال به پاي ما خواهند افتاد. ميگويند از همين امروز هم دولتهايي براي مشاركت در اين پروژه در صف ايستادهاند و حاضر به سرمايهگذاريهاي چند ميليارد دلاري در آن هستند. اين ايده از سوي مهندس هومان فرزاد و حدود از شش دهه پيش مطرح شد. آن زمان نظر بر اين بود كه بخشي از تاج البرز ويران شود تا راه باز شود. با رفتن و آمدن هر دولت اين ايده دوباره مطرح شده است. اگر فرض كنيم كه مشكلات بزرگي چون پمپاژ حجم عظيم آب براي فائق آمدن بر اختلاف ارتفاع، ممكن و توجيهپذير باشد، بازهم واقعيتهاي محيط زيستي با آنچه كه ما آرزو ميكنيم معمولا فاصله زيادي دارند. آشنايان به طبيعت ميدانند، تبديل اكوسيستم كويري كه طي ميليونها سال شكل گرفته به اكوسيستم نيمه استوايي، آن هم در مدت زماني كوتاه غير ممكن و كاري بسيار پرهزينه است. سرنوشت ميراث تاريخي و طبيعي مسير اين كانالها و درياچهها و زيستگاههاي باقي ماندهاي كه در اثر اين پروژه نابود خواهند شد چه ميشود؟
مسير اين پروژه دقيقا از زيستگاههاي گور و يوز ايراني - كه رو به انقراض هستند - و چندين گونه خاص ديگر ميگذرد و بهطور مشخص و قطعي اجراي اين پروژه نقطه پاياني بر حيات اين گونهها خواهد بود. جداي از اين عوارض، دست بردن در طبيعت با اين مقياس نتيجهاي جز آنچه كه بر سر درياچه اروميه، اورال و ديگر تالابها و درياچههاي داخلي ايران آمده است ندارد.
۳- طرحها و ايدههايي كه براساس يك آرزوي مطالعه نشده شكل ميگيرند و با ذهنيت و ادبيات «به كار ورود ميكنيم ببينيم چه ميشود» معمولا هزار سوراخ و حفره و خبط و خطا دارد كه ميتواند مال و وقت و حتي جان آدمهاي ديگر را به خطر بيندازد. اين وضعيت فقط درمورد خيالات خام برخاسته از خوشطينتي است، در موارد عديده خيالات خام و آرزوهايي دست نيافتني از سوي رندان به روسا و مديران به مثابه «كارهايي با بازده سريع» و «راهحلهايي انقلابي كه جهان از آنها غافل مانده» القا ميشود. رند مذكور پولي به جيب ميزند و به وقت اخذ نتيجه يا هزار بهانه مادي و معنوي ميتراشد يا خود را به كشورهايي ميرساند كه با ما قرار استرداد مجرمين ندارند يا اساسا در حاشيه و اكوسيستمي به كار و فعاليت مشغول است كه امكان آزمون و خطاهاي چند ميلياردي با خسارات جاني و مالي و بدون پرسش برايش وجود دارد.