• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۱ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5777 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۳ خرداد

مديران صندوق ذخيره فرهنگيان مانع حضور مطالبه‌گران در سالن اجتماعات اين موسسه شدند

شكاف بي‌اعتمادي در صندوق ذخيره فرهنگيان

اعتماد

صبح روز چهارشنبه نهم خرداد ماه تعدادي از مطالبه‌گران حوزه صندوق ذخيره فرهنگيان كه متشكل از منتخبين استاني و فعالان تشكل‌هاي معلمي و كنشگران رسانه‌اي و شبكه‌هاي اجتماعي بودند با هماهنگي قبلي براي برگزاري يك نشست هم‌انديشي در سالن اجتماعات موسسه صندوق ذخيره واقع در ساختمان مركزي اين موسسه در تهران حاضر شدند كه با درهاي بسته مواجه شدند. به گزارش «اعتماد»، از همان ساعت‌هاي نخستين، نيروهاي حفاظت و حراست صندوق مانع ورود معلمان عضو صندوق به ساختمان شدند و از ورود خودروهاي آنها به پاركينگ اين مجموعه نيز خودداري كردند كه با افزايش تعداد حاضران در لابي ساختمان تجمعي شكل گرفت و تلاش مطالبه‌گران براي ورود به سالن اجتماعات و جلوگيري نيروهاي صندوق منجر به فضاي تنش‌آلود شد. مشاهدات ميداني خبرنگار «اعتماد» حكايت از اين دارد كه مسوولان صندوق مخالفت مديرعامل را دليل در اختيار نگذاشتن سالن اجتماعات مي‌دانستند. فردي به نام سپه‌وند كه خود را مشاور يكي از شركت‌ها معرفي كرد نخستين مسوولي بود كه براي گفت‌وگو با معلمان در جمع آنها حاضر شد و مدعي بود چون منتخبان معلمان در هيات امنا مسووليت برگزاري نشست را نپذيرفته بودند، مديرعامل هم اجازه نداده است.

 

برگزاري نشست در لابي ساختمان صندوق ذخيره

اين گزارش حاكي است از ساعت 10 صبح يعني با يك ساعت تاخير از زمان اعلام شده مطالبه‌گران برنامه‌هاي خود را در لابي ساختمان كه نه صندلي و نه فرشي براي نشستن وجود داشت، شروع كردند و افرادي كه از استان‌هاي مختلف حتي از نقاط دوري مانند كرمان و اصفهان و مازندران و ديگر استان‌ها آمده بودند سخنان خود را شروع كردند زنان و مردان معلمي كه بيشترشان مشخص بود بازنشسته شده‌اند و موهاي سپید و چروك‌هاي صورت آنها روايتگر سال‌هاي سخت معلمي بود. هر كس زبان به سخن مي‌گشود پر از درد و رنج و گله و شكايت و اعتراض بود و آنها كه بر زمين سرد و سخت نشسته بودند توهين به خود را دور از انتظار دانسته و هر كدام با واژه‌ها و عبارت‌هاي مختلفي بر سر مديران و مسوولان صندوق فرياد مي‌زدند.

 

اينجا خانه ماست اين رسم امانتداري نيست

خانم معلمي كه از مازندران آمده بود و مي‌گفت به تازگي بازنشسته شده است با صداي لرزان و بغضي پرمعنا گفت: اين رسم امانتداري نيست اينجا خانه ماست خشت خشت و بند بند اينجا با پول ما معلمان ساخته شده است يك عمر هر ماه از حق فرزندان و خانواده به حساب صندوق واريز كرديم تا پس از 30 سال گره‌گشاي زندگي ما باشد اما حالا كه آمده‌ايم تا حق خود را فرياد كنيم صاحب خانه را به خانه راه نمي‌دهند. معلم ديگري كه از كرمان آمده بود،مي‌گفت از 7 صبح پشت درهاي صندوق بوده است و خود را نماينده يكي از تشكل‌هاي معلمي معرفي كرد نيز گفت: مگر مي‌شود آقاي مديرعامل كه حقوقش را از پول ما مي‌گيرد، اين گونه توهين‌آميز با مالكان واقعي برخورد كند؟! چرا امروز ما بايد نشست‌مان را در چنين فضايی برگزار كنيم؟! چرا در خانه را به روي صاحب خانه بسته‌اند؟! مگر ما چه مي‌خواهيم؟ مگر حرف ما غير از اين است كه حق مالكانه ما را پرداخت كنيد؟!

 

اينجا صندوق ذخيره و اينها معلمان مطالبه‌گر هستند!!

مزبان حبيبي، يكي از فعالان رسانه‌اي معلمي كه خبر جلوگيري از ورود به سالن اجتماعات را شنيده بود با انتشار عكسي كه معلمان روي زمين نشسته بودند، نوشته است: اينجا صندوق ذخيره فرهنگيان است كه علي‌القاعده تمام خشت‌ها و بندبند ساختمانش متعلق به معلمان است. اينها هم مطالبه‌گران حوزه صندوق ذخيره فرهنگيان هستند و از يك ماه قبل براي تشكيل جلسه با غاصبان صندلي‌هاي صندوق ذخيره برنامه‌ريزي كرده بودند، امروز هم از سراسر كشور براي اين جلسه به تهران رفتند. مي‌دانيد چه شد؟! آنها را به داخل ساختماني كه متعلق به خودشان است، راه ندادند و اين گونه جلسه برگزار كردند!!! اگر نبايد در اين موسسه صندوق ذخيره فرهنگيان را گِل گرفت، پس چه بايد كرد؟!

 

نهم خرداد روز سياه مديران صندوق ذخيره

محمد داوري، يكي از مطالبه‌گران حاضر در اين جمع نيز با اعتراض به شرايط توهين‌آميز نوشته است: رييس هيات امنا و رييس هيات‌مديره از فرهنگيان عذرخواهي كنند. امروز نهم خرداد پس از چند هفته پيگيري و انجام هماهنگي‌هاي لازم و با حضور فرهنگيان و مطالبه‌گران از استان‌هاي مختلف براي برگزاري يك نشست در سالن اجتماعات، در صندوق حاضر شديم، اما متاسفانه سالن در اختيار ما گذاشته نشد و مجبور شديم در ورودي ساختمان نشست را برگزار كنیم. اين توهين آشكار به مطالبه‌گران و اعضاي صندوق قابل بخشش نيست و انتظار مي‌رود رييس هيات امنا و هيات‌مديره ضمن دلجويي و عذرخواهي از فرهنگيان با عوامل مربوطه به ‌شدت برخورد کنند.

 

دريغ از حضور يك مسوول

يكي از معلمان كرماني حاضر در جمع مطالبه‌گران صندوق ذخيره نيز شرايط را اين گونه توصيف مي‌كند: مسير هزار كيلومتري را با يك قطار داغون طي كردم تا در جلسه مطالبه‌گران روز نهم خرداد در صندوق ذخيره فرهنگيان كه از قبل هماهنگي شده بوده، شركت كنم. بر اين باور بودم كه صندوق ذخيره فرهنگيان از آن ماست تمام سرمايه اوليه آن با پول ما تهيه شده. به در ساختمان صندوق نزديك شدم سرم را بلند كردم به ساختمان نگاهي كردم احساس شعف و غرور به من دست داد. پايم را روي پله ورودي در ساختمان گذاشتم آقايي جلويم را گرفت و مانع ورودم به ساختمان شد. شك كردم گفتم شايد ايشان در جريان نيست. زمان گذشت ديگران هم آمدند جلسه را در لابي ورودي تشكيل داديم. دريغ از حضور يك مسوول.

 

صندوق ذخيره فرهنگيان هيولا مي‌زايد؟

نرگس ملك‌زاده، يكي از اعضاي كانون صنفي معلمان و فعال رسانه‌اي كه در اين جمع حضور داشت نيز نوشته است؛ باز مي‌گويند چرا زبان و قلم‌تان را به نقد و نديدن دستاورد عادت داده‌ايد؟ كدام دستاورد؟! كدام عملكرد؟! باز مي‌گويند فضا‌سازي عجيبي عليه دولت نيمه تمام در سه سال گذشته ايجاد شده است، نمي‌گويند كه مديران مياني و پايين دستي دولت سيزدهم با عملكرد سراسر اشتباه و ضريب بالاي خطاي مديريتي حلقه نقد و كنشگري نقادانه را فربه كرده‌اند. مهران مديري به درستي به تصوير كشيد كه صندوق ذخيره فرهنگيان نيز هيولا مي‌زايد. سيدمحمود باقري، نماينده كانون صنفي معلمان در جمع مطالبه‌گران گفت: حالا ديگر ‌برا‌ي هيچ كس شك و شبهه‌اي باقي نمانده كه مهران مديري سريال هيولا را فقط براي نشان دادن و بيان واقعيت‌هايي كه حاكم است، ساخته بود. لذا ضمن ادامه كنشگري و مذاكره جدي بايد حتما به اين فكر كنيم و تدابيري ‌به كار ببريم كه همه بيش از يك میليون و 600 هزار فرهنگي عضو احساس مسووليت كنند.

 

رييس هيات امنا و منتخبين معلمان عذرخواهي و دلجويي كنند

اسماعيل جعفري، يكي ديگر از كنشگران و مطالبه‌گران نوشته است: در موسسه صندوق ذخيره فرهنگيان فاجعه به بار آوردند و در مقابل معلمان بديهيات اخلاق انساني، مرام يك ايراني و مسلك اسلامي را نه تنها به جا نياوردند، بلكه خلاف آن از ايشان سر زد كه با هيچ منطق، عرف، قانون و شرعي قابل توجيه نيست. انتظار جامعه شريف معلمان كشور بعد از اين توهين بزرگ و خدشه‌دار شدن شأن و منزلت آنان از آقاي صحرايي اين است كه سريعا به اين موضوع ورود كرده و با مسببين اين فاجعه شديدا برخورد کنند و از جامعه فرهيخته فرهنگيان كشور و حاضران روز چهارشنبه در صندوق دلجويي صورت بگيرد. تاسف بار اينكه منتخبان ما معلمان در هيات امنای صندوق هم هيچ حمايتي از همكاران خود نكرده و پشت معلمان را خالي كردند آنها بايد در مورد اين توهين بزرگ موضع خود را مشخص كنند و توضيح بدهند.

 

اعتراض‌ها و مطالبات مطالبه‌گران

كامران رحيمي، يكي از مطالبه‌گران حوزه صندوق ذخيره در اين حضور گفت: وزارت آموزش و پرورش دست از سر صندوق ذخيره بردارد. تصدي‌گري دولتي دليل ناكارآمدي است، لذا كوچك‌سازي رويكرد مناسب براي كارآمدي است. فاطمه منصورزاده، عضو مطالبه‌گران صندوق ذخيره و منتخب فرهنگيان استان اصفهان در شوراي عالي آموزش و پرورش نيز با ابراز تاسف از شرايط ايجاد شده از عدم حضور مديرعامل در جمع مطالبه‌گران به‌ شدت انتقاد کرد و آن را نشانه ترس از شنيدن انتقادها و نظرات مختلف دانست. ايزدپناه، منتخب استاني صندوق ذخيره فرهنگيان از شهر كرد نيز در اين تجمع گفت: با اين اوضاع فكر كنم ديگر چيزي از صندوق نمي‌ماند كه به عنوان حق مالكانه به ما بدهند. سعيد شهسوارزاده، دیگر عضو گروه مطالبه‌گران هم در سخناني در معرفي گروه مطالبه‌گران گفت: گروه مطالبه‌گران با انديشه‌هاي سياسي و اجتماعي و با رويكردهاي متفاوت به مسائل صندوق در كنار هم به مطالبه‌گري و كنشگري منسجم ادامه مي‌دهند. من به نوبه خودم از ناهماهنگي‌هاي انجام شده عذرخواهي مي‌كنم. مطالبات ما پنج محور اساسي دارد؛ يكي اجراي اساسنامه 1400 و ديگري برگزاري انتخابات هيات امنا و تاكيد بر خصوصي بودن و تحقق حق مالكانه و بورسي شدن است. امير خراساني، عضو گروه مطالبه‌گران و منتخب شهرستان‌هاي استان تهران نيز خطاب به مديرعامل گفت: آقاي احمدي، مديرعامل محترم! اين رسم مهمان‌نوازي نيست؛ من به جاي شما بودم نه از آسانسور، بلكه از پله‌ها و نفس زنان به استقبال فرهنگيان مي‌آمدم. او در بخش ديگري از سخنان خود با انتقاد از تركيب هيات امنا افزود: حسين مظفر و مرتضي حاجي و سيدحسین شبيري و امثال اينها چرا بايد عضو هيات امنا باشند؟ كجا تجربه بنگاهداري اقتصادي داشته‌اند؟ در ادامه برنامه مطالبه‌گران عبدالحسين هاشمي، مسوول كارگروه صندوق ذخيره سازمان معلمان ايران بر اصلاح اساسنامه و ضرورت پاسخگويي مسوولان و مديران صندوق تاكيد كرد و عباس كاظمي، عضو كارگروه صندوق ذخيره فرهنگيان سازمان معلمان ايران نيز گفت: با پيگيري مطالبه‌گران اساسنامه ۱۴۰۰ تدوين و تصويب و به ثبت رسيد و هم ارزش مالكانه و هم انتخاب ۶ منتخب مورد تاكيد قرار گرفت، اما متاسفانه اجرايي نشد. پس از 5 سال مطالبه‌گري از مسوولان نااميد شدم اداره صندوق بايد به دست معلمان متخصص اداره شود. معلمان مالك همه دارايي‌هاي صندوق هستند تا زماني كه دولت دخالت مي‌كند مشكلات صندوق حل نمي‌شود. مهدي سورگي، عضو گروه مطالبه‌گران صندوق ذخيره و يكي از فعالان اين حوزه كه از سال 98 پيگير مسائل صندوق است نيز در اين گردهمايي گفت: بايد بدنه آگاه شوند، بايد آب را از سرچشمه بست و واريزي‌ها را كاهش داد، نبايد اجازه داد از ابهام خصوصي و دولتي بودن صندوق سوءاستفاده شود، پيشنهاد معقول من كوچك‌سازي صندوق است براي رفع ناكارآمدي مديران بايد از فيلتر قانوني رد شوند و بورسي شدن مانع ورود مديران غيرتخصصي مي‌شود. وي افزود: اين چاه براي ما آب ندارد ولي براي خيلي‌ها نان دارد ما پيگير شكايت هستيم و تلاش مي‌كنيم به نتيجه برسيم، صندلي صندوق ذخيره بايد صندلي داغ باشد و بدنه واريزي خود را كاهش دهد.

 


صندوق ذخيره فرهنگيان در يك نگاه

سال 1374 به پيشنهاد محمدعلي نجفي، وزير وقت آموزش و پرورش صندوق ذخيره فرهنگيان بر اساس تبصره 63 برنامه دوم توسعه تاسيس شد كه به موجب آن دولت مكلف شد براي تشويق معلمان جهت عضويت در اين صندوق به ميزان واريزي هر عضو حداكثر تا سقف 5 درصد واريزي داشته باشد. واريزي‌هاي دولت از بند 17 بودجه سالانه يعني از محل هزينه‌هاي قطعي و به عنوان هبه به معلمان عضو صندوق بايد پرداخت مي‌شد كه گفته مي‌شود در طول اين 29 سال فقط 20 درصد سهم دولت واريز شده و 80 درصد دولت به صندوق ذخيره فرهنگيان بدهكار است. در طول اين سه دهه از محل واريزي‌هاي ماهانه فرهنگيان عضو، موسسه صندوق ذخيره در حوزه‌هاي مختلف به ويژه نفت و پتروشيمي و بانك و بيمه و خدمات فعاليت داشته و با سرمايه‌گذاري و خريد سهام و فعاليت‌هاي مختلف در قالب ده‌ها شركت تبديل به يك قطب اقتصادي در كشور شده است. اين صندوق در دوره‌اي به دليل اختلاس مديران خبرساز شد و پس از آن در دوره‌اي به دليل ورود مطالبه‌گران اين حوزه مورد توجه فرهنگيان قرار گرفت و با گشوده شدن درهاي صندوق به روي اعضا، جعبه سياه مسائل صندوق نيز گشوده شد، لذا فرهنگيان عضو متوجه شدند چه كلاه گشادي بر سرشان رفته است. هر فرهنگي كه بازنشسته مي‌شد واريزي او به‌علاوه واريزي دولت و سود عرفي محاسبه و با او تسويه مي‌شد، اما سهم او از ارزش مالكانه يا حق مالكانه پرداخت نمي‌شد، لذا اين مهم توجه فرهنگيان را جلب کرده و محور مطالبات آنها شد. در 5 سال اخير مشخص شد مشكلات و ابهامات ماهيتي و مديريتي و مشاركتي باعث حيف و ميل اموال و ناكارآمدي مديران مجموعه در سطوح مختلف شده است. لذا اصلاح اساسنامه و تاكيد بر خصوصي بودن و افزايش نمايندگان معلمان عضو در هيات امنا و تخصيص حق مالكانه و بورسي شدن در دستور كار مطالبه‌گران قرار گرفت كه عدم پايبندي مديران و مسوولان به تحقق اين مطالبات موجب اعتراض‌ها و انتقادهاي گسترده‌اي شده است و همچنان معلمان عضو اين موسسه پيگير مطالبات خود هستند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون