بزرگترين مشكل در برنامه نامزدها
نيوشا طبيبي
در اين هنگامهاي كه انتخابات پيش روست و موافقان و مخالفان و منتقدان و نامزدها و طرفداران و مخالفانشان در حال جنگ اينترنتي و رسانهاي شديدي هستند، در اين روزهايي كه فشار اقتصادي و مضايق ديگر همه مردم را زير فشار گذاشته، سخن گفتن از محيطزيست شايد نشان بيدردي و هپروتي بودن باشد. اما به دلايل زيادي، يكي از بزرگترين چالشهاي پيش روي ميهن عزيز، معضلات محيط زيستي است. ما خامانديشانه اين مشكل و معضل حياتي را «چالش پيشرو» ميناميم، در حالي كه ما همين امروز درگير تبعات آن هستيم، به زودي آشكار شدن نشانههاي گرفتاري در مسائل محيط زيستي سرعت خواهد گرفت. معاش همه كساني كه در اين سرزمين زندگي ميكنند از تبعات امنيتي و سياسي و اجتماعي و اقتصادي مخاطرات محيطزيستي به مضيقه خواهد افتاد.
شايد يكي از مهمترين نكتههايي كه بايد از سوي رايدهندگان پيگيري شود، ارايه برنامه محيط زيستي نامزدهاي رياستجمهوري است. فراموش نكنيم كه دولت آقاي احمدينژاد با صدور گشاددستانه حفرچاههاي عميق، مسبب نابودي و خشكي سفرههاي زيرزميني و درياچه اروميه و بسياري از ديگر لكههاي آبي كشور شد. اين خسارت به هيچ صورتي قابل جايگزيني و جبران نيست. زمينهايي كه آب سفرههاي چند ميليون سالهشان بيرون كشيده شده و خشكيدهاند، موجب بروز پديده فرونشست زمين ميشوند. اين زمينها تبديل به شورهزارهاي لميزرعي خواهند شد كه ديگر هرگز روي آباداني نخواهند ديد. جمعيت ساكن در اقليمهايي كه خشك و غيرقابل كشت و توليد ميشوند، به ناچار دست به مهاجرت خواهند زد، فشار و تراكم جمعيت، حاشيه نشيني در جوار شهرهاي بزرگ را افزايش ميدهد. حاشيههاي بدون امكانات، بيكاري و تنگدستي مستعد آسيب اجتماعي و بالا رفتن نرخ جرم و جنايت و ناامني خواهد شد. زبانههاي اين شعله به درون شهرها كشيده ميشود. اينها سياهنمايي نيستند، واقعياتي هستند كه همين امروز هم در گوشه و كنار كشور كمكم به چشم ميآيند و حيات اجتماعي ما را مورد تهديد قرار ميدهند. همه اينها را به علاوه جمعيت بزرگ مهاجراني كنيد كه ظاهرا ما از كم و كيف آنها و تركيبشان چندان باخبر نيستيم. بايد گفت كه دولتهاي قبل و بعد آقاي احمدينژاد هم چندان كارنامه دلگرمكنندهاي در حوزه مديريت منابع آبي و محيط زيست ندارند.
يكي از مهمترين حوزههايي كه نامزدهاي رياستجمهوري بايد براي آن برنامهاي دقيق و مدون داشته باشند، حوزه آب و محيط زيست ايران است. اين حوزهها مستقيما با حيات سرزمين ما و به تبعش زندگي مردم ساكن در آن نسبتي مستقيم دارد. شايد بتوانيم تحريم و معضلات اقتصادي و درگيريهاي ديگر را از سر بگذرانيم اما نميتوانيم آب بسازيم يا زندگي طبيعي در حال احتضار سرزمينمان را مسيحوار جان دوباره بخشيم. براي جلوگيري از تبعات شديد و حياتي اين معضلات بايد از روال معمول انتساب مديران بوروكرات فاقد تخصص در حوزههاي آب و انرژي و محيط زيست و برنامه و بودجه خودداري كرد، بايد كار را به اهلش سپرد بايد از متخصصيني ايراندوست و آشنا به حل مسائل آب و آگاه به تجربيات ديگر كشورها در اين امور، بهره گرفت. اگر از بين نامزدها فردي انتخاب شود كه بياعتنا به مشكلات محيط زيست ايران بازهم يكسره بر طبل توسعهاي ناپايدار و مضر به حال امروز و فرداي ايران بكوبد و با وعده ساختن كارخانهها و پالايشگاهها و صنايع آببر، سعي در جلب نظر رايدهندگان داشته باشد، ترديد نكنيد كه به زيان قطعي كشور خواهد بود. ممكن است اگر آن وعدهها عملي شوند و در جايي كارخانهاي ساخته شود يا سد افتتاح شود و چند هزار هكتار زير كشت برود يا چند هزار واحد مسكوني در ميانه بيابان و به دور از امكانات شهري ساخته شود، موقتا عدهاي بهرهمند خواهند شد، ولي زود است كه همه اينها از دست خواهند رفت. كارخانهها آبي براي فرآيند توليد نخواهند داشت، سدها خود به معضلاتي در منطقه تبديل خواهند شد و خانههاي بيكيفيت بدون امكانات در مدت كوتاهي براي ساكنانشان غيرقابل سكونت ميشوند. همه اينها را پيش از اين هم ديدهايم.
امروز از هر نامزد رياستجمهوري كه داعيه ايراندوستي و خدمت به مردم دارد بايد برنامه دقيق محيط زيستياش را خواست، تا مشخص شود كه او تا چه ميزان با اين مشكل حياتي كشور آشناست و چه برنامهاي براي برون آوردن سرزمين مادري از شرايط پيچيده روزافزون آب و محيط زيست دارد؟