• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5790 -
  • ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۹ خرداد

جای خالی صادق زیباکلام

محسن آزموده

بی‌تردید صادق زیباکلام یک سلبریتی حوزه روشنفکری و دانشگاهی است. این را از جنبه مثبت آن می نویسم، اگرچه هیچ وقت نگاهم به سلبریتی‌ها منفی نبوده و نیست و در مجموع معتقدم فواید و مزایای سلبریتی‌ها بر معایب احتمالی آنها می‌چربد. اما به هر حال دکتر زیباکلام نه فقط برای ما روزنامه‌نگاران و اهل مطبوعات که در جامعه فردی مشهور است. مثل همه آدم‌های مشهور موافق و مخالف هم کم ندارد. استاد دانشگاهی صریح‌اللهجه و بی‌تعارف که تا چند ماه پیش از هر تریبونی برای بیان دیدگاه‌هایش درباره مسائل سیاسی و اجتماعی روز استفاده می‌کرد. شخصا اولین بار او را در سال‌های آغازین دهه 1370 در برنامه‌های روشنفکری شبکه چهار تلویزیون دیدم. در برنامه گستره شریعت کنار محمدجواد لاریجانی و حاتم قادری و تقی آزاد و عبدالله نصری و محمدرضا اسدی می‌نشست و «فی‌الواقع»گویان و با صراحت از نگاهی لیبرال به مطالعات دین سخن می گفت. 
دکتر زیباکلام در سال‌های بعد بیشتر و بیشتر در حوزه عمومی ظاهر شد و صراحت لهجه‌اش بیشتر. شخصا از اوایل دهه 1380 اظهارنظرها و گفتارها و نوشتارهایش را دنبال نمی‌کردم، اگرچه یکی،  دو بار به ضرورت حرفه‌ای درباره مسائل سیاسی روز یا درباره تاریخ معاصر با او گفت‌وگو کردم که منتشر شد. اما می‌دیدم که حضورش هر روز پررنگ‌تر می‌شود و مخاطبانش بیشتر؛ منتقدانش هم. تا اینکه از گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق دانشگاه تهران بازنشسته شد. در سال 1392 اعلام کرد که به تلویزیون ممنوع‌الورود شده و از سال 1396 از دانشگاه آزاد کنار گذاشته شد. این اما باعث نشد که ساکت یا از سرعتش کاسته شود. بر عکس، رادیکال‌تر شد و از رسانه‌های نوظهور جدید و شبکه‌های اجتماعی برای بیان دیدگاه‌هایش تا سر حد امکان بهره جست. تقریبا هیچ موضوع سیاسی و اجتماعی روزی نبود که زیباکلام در آن اظهار نظر نکند. دیدگاه‌هایش درباره تاریخ معاصر هم بسیار شاذ و با فاصله زیاد از معیارهای رسمی بود. این رویکرد تند و رادیکال باعث شد که صدای منتقدانش در داخل و خارج در بیاید که چرا تو را نمی‌گیرند؟ تا اینکه بالاخره در اردیبهشت ماه سال جاری، در روزی که برای رونمایی از کتاب جدیدش با عنوان «چرا شما را نمی‌گیرن و آخرش چی میشه؟» به نمایشگاه کتاب می‌رفت، برای اجرای حکم 18 ماه حبس بازداشت و روانه زندان شد. 
صادق زیباکلام الان در زندان است و متاسفانه خبرهای خوبی هم به گوش نمی رسد. پریروز خبر آمد که مبتلا به سرطان است و اوضاعش خوب نیست. این خبر تلخ و ناراحت کننده با واکنش‌های گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی همراه بود. البته قوه قضاییه خیلی زود توضیح داد که بیماری او ربطی به زندان ندارد و همان طور که تاکنون از مرخصی استفاده کرده می تواند برای پیگیری روند درمان از تسهیلات قانونی استفاده کند. در این توضیح اشاره‌ای نشده به اینکه چرا یک استاد دانشگاه و اصلا یک منتقد که ابزاری چون اظهار نظر و نوشتن و گفتن ندارد، باید در زندان باشد؟ آن هم پیرمرد 76 ساله‌ای که بنا به توضیح مذکور، خود قوه قضاییه از مدت‌ها پیش می‌دانست که دچار بیماری خطرناکی مثل سرطان است. از اینها گذشته، جای خالی دکتر زیباکلام در این روزهای نزدیک به انتخابات هم به‌شدت محسوس است. او همیشه یک پای اصلی مناظره‌ها و گفت‌وگوها و اظهارنظرهای سیاسی درباره اتفاقاتی مثل انتخابات بود. زبان قلم ما که مو در آورد، از بس نوشتیم جای منتقد زندان نیست. فعلا که وضعیت ناگوار دکتر زیباکلام را هیچ کس به گردن نمی‌گیرد. اما ای کاش کسانی که کاری از دست شان بر می آید، در این روزهای انتخاباتی، حتی اگر به فکر آن پیرمرد نیستند، به وجهه قضیه فکر کنند. حالا که همه مسوولان از مردم انتظار مشارکت دارند و می‌گویند ما با آزادی بیان و بعد از بیان مشکلی نداریم، به قول قدیمی ها «خوبیت» ندارد یک منتقد مشهور گوشه زندان باشد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون