پاداش مخاطره
نگاهي به «پيروز و پريزاد » تازهترين اثر علي قمصري
اميرعلي سليماني
هر قدر هم كه اهل پيشانديش باشي، خلاقيت به دويدن در گندمزاري ناشناخته ميماند، گندمزاري وسيع و پرپشت، نه فرصت پيدا ميكني كه از سرعتت بكاهي و نه چشماندازي داري براي پيشبيني آن چه قرار است در ادامه راه منتظرت باشد، آن چه در اين ميانه ياريكننده است تنها اطمينان به خود است. علي قمصري ميتوانست در «پيروز و پريزاد » به جاي دويدن در آن گندمزار غريب در مسير آشناي هميشهاش قدم بگذارد، با همين عنوان كنسرتي برگزار كند، كنسرتي استاندارد و مطمئن در جلب رضايت مخاطب، اما تصميم چيز ديگري است، پيروز و پريزاد روايتي منظوم و داستاني است، روايتي كه نه كهن است و نه بازنمايي متني قديمي، روايتي كه مولفش با بيشمار بهره امروزي به هنرمندانهترين شكل روايتي در دل تاريخ و فرهنگ ايراني آفريده تا مخاطب را به جهاني تازه در گذشته ببرد.
من تا امروز هر آنچه از كنسرت نمايش ديده بودم غلبه زرق و برق اجرا بر هر دو جنبه تاليفي متن و موسيقي بود، در هياهوي چهرههاي سرشناس در مقام بازيگر و خواننده و زيبايي دكور، موسيقي و متن بلعيده ميشدند، اما در پيروز و پريزاد در عين اهميت دادن به آنچه صورت نمايش را شكل ميدهد همچنان برتري با عناصر خلاقانه يعني متن و موسيقي است و اين از ديد مخاطبي چون من يعني درك درست از ساخت يك اثر، برقراري يك نسبت درست ميان آنچه نوشته شده با آنچه ديده ميشود.
براي نوشتن متني چون پيروز و پريزاد شاعر بودن شرط لازم است، اما كافي نيست، عمده ايرادي كه در متنهاي نمايشي موزون وجود دارد قوت پايين ادبي است، گويا در بيشتر پروژههاي اينچنيني غناي ادبي فداي انتقال محتوا خواهد شد، اما اگر به متن نمايش پيروز و پريزاد برگرديم و متن را مجزا از اجرا ببينيم با اثري كم نقص مواجهيم كه به عنوان يك شعر روايي داراي فرازهاي بيشماري است. اين هنر احسان افشاري شاعر و ترانهسراي همروزگار ماست.
و در موسيقي بهره درست از موسيقي كهن فارسي و همراهي هنرمندانه ساز با موضوع نمايش، درگيري مخاطب با موسيقي را در سطحي كمتر ديده شده نگه ميدارد، علي قمصري جز آنكه در مقام بازيگر در اين نمايش صورتي نسبتا تازه از هنر خود را عرضه ميكند در مقام مولف موسيقي اثري متمايز را ارايه ميكند.
يكدستي و هماهنگي خوانندگان، بازي درخشان راوي بهادر صحت، محمدرضازاده و سهيل رجب در مقام استاد پيروز، و زيبايي بخشي مضاعف گروه حركت همه و همه پيروز و پريزاد را به اثري ديدني و شنيدني مبدل ساخته است. بيش از آنكه در يك كار گروهي بزرگ تواناييهاي فردي توفيق به همراه بياورد هماهنگي و يكدست بودن به درخشش اثر ميانجامد كه در اين نمايش اين مهم با هدايت علي قمصري به ثمر رسيده است.
پيروز و پريزاد يك خلاقيت توام با جسارت است و اين جسارت سنجيده بدون ترديد شايسته پاداش است، پاداشي به ارزشمندي پنج دقيقه ايستاده تشويق شدن گروه توسط مخاطب، مخاطبي كه امروز هر قدر هم كه به اشتباه طرفدار هنر مصرفي و بدون درك از هنر معرفي شود اما همچنان در مقابل هنر فاخر به احترام ميايستد و فهم و ذوق سربلند خود را آشكار ميسازد.