• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5808 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۰ تير

نگاهي ديگر به تطبيق تحولات سياسي با متون ديني

نتيجه انتخابات و الهيات تغييرات اجتماعي

گروه دين و فلسفه

محسن الويري دانشيار و رييس گروه تاريخ دانشگاه باقرالعلوم (ع) در اين يادداشت نگاهي داشته به حال و هواي سياسي كشور در روزهاي پيش و پس از برگزاري انتخابات اخير رياست‌جمهوري.

او اين حال و هوا را از منظر مطالعات ديني مورد توجه قرار داده و به نقد برخي رويكردهايي پرداخته كه به نوعي خود را به دين يا متون ديني پيوند زده اند. اين يادداشت ابتدا در كانال تلگرامي نويسنده منتشر شد.

 

محسن الويري

چهاردهمين انتخابات رياست‌جمهوري ايران با وجود كوشش بسيار بيگانگان و ناهمدلان براي كاستن انگيزه مردم، با حضور غيرتمندانه تقريبا نيمي از واجدان شرايط و با كمترين شكايت نامزدها درباره سلامت آن به پايان رسيد. خداي بزرگ را بايد براي اين پيروزي ملي سپاس‌گزارد. چند نكته را از منظر الهيات تغييرات اجتماعي تقديم مخاطبان گرامي مي‌كنم.

 

معناي الهيات تغييرات اجتماعي

درباره تغييرات اجتماعي كه يكي از مهم‌ترين مباحث دانش جامعه‌شناسي و سطحي از آن موضوع دانش فلسفه نظري تاريخ است، انبوهي از آيات قرآن و روايات وجود دارد. بازخواني اين بحث علمي با دخالت دادن مضامين و رويكرد برگرفته از متون ديني خوانشي نو به دست مي‌دهد كه مي‌توانيم آن را «الهيات تغييرات اجتماعي »بناميم. شش نكته‌اي كه ذيلا و معطوف به انتخابات اخير به آن اشاره مي‌شود، همگي از منظر الهيات تغييرات اجتماعي نوشته شده‌اند.

 

چرايي پايان يافتن زودهنگام دولت سيزدهم و جابه‌جا شدن آن با دولتي نو با رويكردي متفاوت

برخي علاقه‌مندان به دولت سيزدهم كه نگاهي يك سره مثبت به آن دارند، پايان يافتن نا به هنگام آن را به دليل ناشكري نسبت به آن مي‌دانند. اين باور ريشه در آيات و رواياتي دارد كه به نقش شكر در تداوم و زيادت نعمت و نقش عدم شكر در زوال نعمت پرداخته است. ولي نگاه‌هاي متفاوت ديگري هم درباره چرايي جابه‌جايي مردمان يا از دست رفتن نعمت‌ها قابل برداشت است؛ مانند ناديده گرفتن دين، بد استفاده كردن از يك نعمت، ناديده گرفتن حق‌الله در يك نعمت، ناديده گرفتن حق‌الناس، دل شكستن و ستم ورزيدن، ناصواب بودن فرآيندها، اراده الهي براي بر هم زدن پاره‌اي برنامه‌ريزي‌هاي پنهان، آزمون الهي و مسائلي از اين دست.روشن است كه نبايد انتظار داشت در كشف چرايي تغيير اجتماعي غيرقابل پيش‌بيني اخير در كشورمان، همه به يك تحليل و برداشت برسند، ولي مي‌توان انتظار داشت در قالب نشست‌ها و هم‌انديشي‌ها، دين‌پژوهان اين امكان را بيابند كه درباره همه احتمالات سخن بگويند و ابعاد آن را بكاوند. يافته‌هاي اين نگاه ديني بي‌ترديد افق‌هايي تازه براي تحليل‌هاي معطوف به تغييرات اجتماعي خواهد گشود.

 

ارزيابي نقش روحانيان و نهاد روحانيت در انتخابات و ايجاد تغييرات اجتماعي

نقش و وظايف عالمان ديني به روشني در آموزه‌هاي ديني بيان شده است. در انتخابات اخير هم روحانيان شاخص و هم طلبه‌ها و هم نهادهاي رسمي مانند مديريت حوزه‌هاي علميه، جامعه مدرسين، جامعه روحانيت مبارز تهران براي تشويق مردم به مشاركت يا در دفاع از نامزد مورد نظر خود كنش‌گري داشتند. گونه‌شناسي اين كنش‌ها از نظر هدف، ابزار، عرصه و كنشگران يك اقدام بسيار لازم است و مهم‌تر از آن ارزيابي اين كنش‌گري‌ها و سنجش واقعي و بدون سوگيري ميزان ثمربخشي آن به ويژه با توجه به ميزان هزينه‌كرد سرمايه اجتماعي است.

براي چندمين بار در تجربه برگزاري انتخابات رياست‌جمهوري در كشورمان، منتخب مردم با نامزد مورد تبليغ نهادهاي رسمي تفاوت داشت و اين امر و سير تحول آن شايسته تحليل و ريشه‌يابي است.‌ اي‌كاش حوزه علميه قم يكي از مراكز پژوهشي اجتماعي خود را ملزم به اين پژوهش كند و بدون اينكه نيازي به انتشار عمومي يافته‌هاي اين پژوهش باشد، آن را در سياست‌گذاري‌ها و برنامه‌هاي خود دخالت دهد. چه بسا چنين پژوهشي مسوولان حوزه را به اين نتيجه برساند كه تجديدنظرهايي درباره عرصه فعاليت تبليغي خود داشته باشند.

 

جايگاه نقد و نقدپذيري در كاميابي مديريت تغيير اجتماعي

فرهنگ نقد و نقدپذيري يكي از عوامل شتاب‌دهنده و سالم نگاه‌ دارنده حركات اجتماعي از جمله مديريت تغيير اجتماعي است. محاسبه، امر به معروف و نهي از منكر، موعظه و مفاهيم مشابه آن از جمله آموزه‌هاي ديني مربوط به نقد خود از سوي خود و نقد خود از سوي ديگري و نقد ديگري از سوي خود است. جايگاه دقيق نقد در مديريت تغييرات اجتماعي چيست؟ آيا بي‌توجهي يا كم‌توجهي به اين امر، يكي از عوامل ناكارآمدي نسبي فعاليت‌هاي با رويكرد ديني نيست؟

به نظر مي‌رسد در انتخابات اخير فرهنگ نقد و نقدپذيري تقريبا به صورت كامل غائب بود و سزاوار است امكان و شرايط لازم براي ارزيابي انتقادي كنش‌ها و كنش‌گران عرصه انتخابات از منظر آموزه‌هاي ديني فراهم‌آيد.

 

اخلاقيات تغييرات اجتماعي

بي‌ترديد يكي از بنيادي‌ترين آموزه‌هاي اسلامي درباره تغييرات اجتماعي مساله اخلاقيات است، تا آن جا كه به مصداق آيه 159 سوره مباركه آل‌عمران حتي پيامبر خدا صل‌الله عليه و‌آله نيز اگر با مردم ترش‌رويي و درشتي كند مردم از گرد او پراكنده خواهند شد. انتخابات يك فرآيند براي ايجاد تغييرات اجتماعي است و در انتخابات اخير پرسش‌ها و نگراني‌هاي زيادي درباره ميزان اخلاقي بودن كنش‌ها وجود داشت.

آيا اخلاقي بودن يا نبودن رفتار كنش‌گران در اين امور از نظر آموزه‌هاي اسلامي در ثمربخشي فرآيندها موثر است يا نه؟ اگر رفتار نامزدها و ستاد و هواداران آنها از اين منظر و غيرجانبدارانه سنجيده شود، چه نمره‌اي به هر يك از آنها مي‌توان داد؟

ادامه يافتن بداخلاقي‌هاي ايام رقابت در دوران رفاقت پساانتخابات كه سوگمندانه نمونه‌هايي تكان‌دهنده از آن به چشم خورد، تا چه اندازه موجه است؟

روشن است كه در پايان رقابت بين دو يا چند فرد و جريان، همگي به صورت كامل به خواسته خود نمي‌رسند، اخلاقيات مرحله رقابت و پيروزي كامل يا نسبي و شكست در آموزه‌هاي ديني چيست؟

حجم هجمه‌ها و بدخلقي‌ها و تندي‌ها و بي‌احترامي‌هايي كه صاحب اين قلم به دليل [يادداشت‌هاي منتشر شده در اين ايام] از سوي دوستان حوزه علميه كه بايد نماد اخلاق و هدايت فروتنانه باشند دريافت كرد، بسيار بيشتر از نقدهاي منطقي و جدي و عالمانه بود. به نظر مي‌رسد مطالعه و پژوهش درباره اخلاقيات تغييرات اجتماعي و پاي‌بندي به يافته‌هاي آن، چه بسا تحولي بسيار بزرگ در كنش‌هاي اجتماعي به ويژه كنش انتخاباتي جامعه دينداران و دينداران جامعه ما پديد آورد.

 

جايگاه واقعي مردم در تغييرات اجتماعي

قانون (سنت) ‌هاي اجتماعي، رهبران و مردم سه ركن هر تغيير اجتماعي هستند. اينكه به راستي نقش مردم در اين تغييرات چيست با وجود اينكه بيش از اندازه درباره آن صحبت شده است همچنان براي برخي از متدينان مبهم يا حتي خالي از محل اعراب است. با وجود نگاه بلند ميزان بودن رأي ملت، در [اين ايام] چندين يادداشت، رأي‌دهندگان به رييس‌جمهور منتخب با اهانت‌هايي مانند بنده شكم و دنيا بودن و نادان بودن نواخته شدند.

 

آيا حضور مردم جنبه ابزاري دارد

يا موضوعيت دارد؟

آيا دوگانه باورهاي ديني و گرايش مردم يك دوگانه برساخته است يا واقعي است و بايد هميشه يا گاه از يكي در برابر ديگري چشم پوشيد؟

ارزش و جايگاه افكار عمومي نسبت به رفتار رهبران بزرگ و مياني ديني هم نكته ديگري است كه همين جا بايد به آن اشاره كرد. آيا متدينان بايد تنها به وظيفه خود عمل كنند و كاري به برداشت مردم از رفتار آنها نداشته باشند يا بايد به افكار عمومي هم احترام گذاشت و آن را به عنوان يك مولفه موثر در تصميم‌گيري‌ها مد نظر قرار داد؟ اين موضوع نيز از جمله موضوعاتي است كه با توجه به تجربه انتخابات اخير از منظر الهيات تغييرات اجتماعي شايسته بررسي است.

 

كاربست دانش ديني

در مديريت تغييرات اجتماعي

تغييرات اجتماعي متأثر از انديشه‌هاي راهبران آن سمت و سو و رنگ و بو مي‌يابد. ولي شاخص روشن و مورد وفاقي براي كاربست آموزه‌هاي ديني در راهبري و مديريت تغييرات اجتماعي در دست نيست. در انتخابات اخير همچون تجربه همه انتخابات‌ها در دهه‌هاي اخير بر اساس برخي برداشت‌ها از آيات و روايات تعابيري مانند جبهه حق و جبهه كفر و باطل، نفاق، تحجر، تشرع و مانند آن به فراواني به گوش مي‌خورد و همچنين تعداد زيادي از شخصيت‌هاي ديني و سياسي صدر اسلام به فعالان سياسي امروز تطبيق داده مي‌شدند.

افزون بر اين، گاه نتيجه انتخابات با تعجيل يا تأخير ظهور امام زمان سلام‌الله عليه يا بقاي اسلام و زوال اسلام به نتيجه انتخابات پيوند داده مي‌شد. به راستي شاخص و مرجع سنجش ميزان درستي اين انتسابات به دين چيست؟

مرز ظنيات و ذوقيات و شبه‌علم‌ها با علم ديني در اينگونه موارد را چه كسي بايد انتخاب كند؟ آيا اين مسووليت بر دوش نهادهاي رسمي مرجعيت و مديريت حوزه‌هاي علميه هست يا نه؟

آيا هر آنچه نخبگان ديني در اين باره بگويند شايسته پيروي است؟ آيا امكان عوام‌زدگي نخبگان ديني هم وجود دارد يا نه؟

اصولا در اينگونه موارد بايد چه كرد؟اين موضوع نيز از جمله موضوعاتي است كه بر اساس تجربه انتخابات اخير جاي مطالعه و پژوهش جدي درباره آن خالي است.


   درباره تغییرات اجتماعی که یکی از مهمترین مباحث دانش جامعه‌شناسی و سطحی از آن موضوع دانش فلسفه نظری تاریخ است، انبوهی از آیات قران و روایات وجود دارد. بازخوانی این بحث علمی با دخالت دادن مضامین و رویکرد برگرفته از متون دینی خوانشی نو به دست می‌دهد که می‌توانیم آن را «الهیات تغییرات اجتماعی» بنامیم.
   نباید انتظار داشت در کشف چرایی تغییر اجتماعی غیرقابل پیش‌بینی اخیر در کشورمان، همه به یک تحلیل و برداشت برسند، ولی می‌توان انتظار داشت در قالب نشست‌ها و هم‌اندیشی‌ها، دین‌پژوهان این امکان را بیابند که درباره همه احتمالات سخن بگویند و ابعاد آن را بکاوند. یافته‌های این نگاه دینی بی‌تردید افق‌هایی تازه برای تحلیل‌های معطوف به تغییرات اجتماعی خواهد گشود.
   برای چندمین بار در تجربه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در کشورمان، منتخب مردم با نامزد مورد تبلیغ نهادهای رسمی تفاوت داشت و این امر و سیر تحول آن شایسته تحلیل و ریشه‌یابی است. ای‌کاش حوزه علمیه قم یکی از مراکز پژوهشی اجتماعی خود را ملزم به این پژوهش کند و بدون اینکه نیازی به انتشار عمومی یافته‌های این پژوهش باشد، آن را در سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌های خود دخالت دهد. چه بسا چنین پژوهشی مسوولان حوزه را به این نتیجه برساند که تجدیدنظرهایی درباره عرصه فعالیت تبلیغی خود داشته باشند.
   فرهنگ نقد و نقدپذیری یکی از عوامل شتاب ‌دهنده و سالم نگاه‌ دارنده حرکات اجتماعی از جمله مدیریت تغییر اجتماعی است. محاسبه، امر به معروف و نهی از منکر، موعظه و مفاهیم مشابه آن از جمله آموزه‌های دینی مربوط به نقد خود از سوی خود و نقد خود از سوی دیگر و نقد دیگری از سوی خود است. جایگاه دقیق نقد در مدیریت تغییرات اجتماعی چیست؟ آیا بی‌توجهی و یا کم‌توجهی به این امر، یکی از عوامل ناکارآمدی نسبی فعالیت‌های با رویکرد دینی نیست؟
   بی‌تردید یکی از بنیادی‌ترین آموزه‌های اسلامی درباره تغییرات اجتماعی مسأله اخلاقیات است، تا آن جا که به مصداق آیه 159 سوره مبارکه آل عمران حتی پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز اگر با مردم ترش‌رویی و درشتی کند مردم از گرد او پراکنده خواهند شد.
   ارزش و جایگاه افکار عمومی نسبت به رفتار رهبران بزرگ و میانی دینی هم نکته دیگری است که همین جا باید به آن اشاره کرد. آیا متدینان باید تنها به وظیفه خود عمل کنند و کاری به برداشت مردم از رفتار آنها نداشته باشند و یا باید به افکار عمومی هم احترام گذاشت و آن را به عنوان یک مؤلفه موثر در تصمیم‌گیری‌ها مد نظر قرار داد؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون