مختصر و مفيد درباره هايدگر
هستنده يا هستي؟
گروه دين و فلسفه: انتشارات هرمس اقدام به انتشار مجموعه اي ذيل عنوان «پديدآورندگان الهيات جديد» يا «پديدآوردندگان خداشناسي يا كلام معاصر» يا «پديدآورندگان كلام جديد» كرده است. كتابهاي اين مجموعه شرح مختصري است از زندگي، آرا و اهميت فيلسوفاني كه به اعتقاد نويسندگان اين مجموعه، الهيات جديد را پايهگذاري كردهاند. نويسندگان مجموعه تلاش كردهاند هر جلد را بهگونهاي تنظيم كنند كه علاوه بر افراد متخصص، براي افراد غيرمتخصص نيز مناسب باشد.
يكي از اين فيلسوفان تراز اول مارتين هايدگر (1976-1889) است كه يكي از مجلدات مجموعه «پديدآورندگان الهيات جديد را تشكيل ميدهد.» جان مك كواري مولف كتابِ پيشِ رو نيز در تاييد اين مطلب خاطرنشان ميكند كه «مارتين هايدگر، با هر معياري، بايد از جمله بزرگترين و مبتكرترين فيلسوفان قرن بيستم به شمار آيد.» اين مطلب زماني واضحتر ميشود كه توجه كنيم اين كتاب چه در زبان اصلي يعني انگليسي و چه در زبان ترجمهشده يعني فارسي، در مجموعه «پديدآورندگان الهيات جديد» گردآوري شده است. نكته اخير ما را دلير ميكند كه تاكيد كنيم هايدگر از جمله متفكران تراز اولي است كه وصفشان رفت. هايدگر طبق تلقي بسياري از شارحانش به هيچ وجه فيلسوفي ديني نبود و فلسفهاي ديني را نپروراند. اما آنچه او را در زمره پايهگذاران الهيات جديد قرار ميدهد، قوت فلسفياش در دگرگون ساختن بنيادها است. او در فلسفه كاري كرد كه سابق بر او حتي وجود نداشت. عجيب به نظر نميرسد كه الهيات هم بر اساس اين تغيير بنيادي، متحول شود. وقتي فلسفه تغيير ميكند، جهان به جهاني ديگر تبديل ميشود. زلزلهاي كه هايدگر ايجاد كرد، از اين قرار بود كه گفت سنت پساسقراطي فلسفه غرب تماما نوعي غفلت يا به عبارت ديگر انحراف بوده است. سرِ ستيزه او با مابعدالطبيعه بود. ميگفت مابعدالطبيعه در اين دو هزار و اندي سال به جوهر يا به تعبيري ديگر به هستند that which is پرداخته و از خودِ هستي Being غافل شده است. اين سخن او انقلابي بود، نه فقط از اين جهت كه تاريخ بلند فلسفه غربي را چنين بيرحمانه نفي ميكرد، بلكه از اين جهت كه بسيار معاصر بود. منظور از معاصر بودن اين است كه گرچه او در ادامه سنت مدرنِ كانتي سعي كرده بود بر مابعدالطبيعه چيره شود اما همچنين خود را در سنت نيچهاي حفظ كرده بود و نگذاشت كه جريانهاي پوزيتيويستي او را ببلعند. به عبارت ديگر علاوه بر اينكه سرِ ستيز خود را با مابعدالطبيعه عيان ميكند، به هيچوجه در مقابل سيلاب پوزيتيويسم تسليم نميشود. هايدگر همواره به دشوارنويسي شهره بوده است، دشوارنويسي او بالطبع به دشوارفهمي آثارش انجاميده است. اين مساله شايد خواننده را در مواجهه با او دچار مخاطره كند. براي اينكه مواجهه با هر فيلسوفي و مخصوصا فيلسوف همانند هايدگر آسان شود، كتابهاي معرفي مختصر آن فيلسوف بسيار سودمند است. در مورد مارتين هايدگر، يكي از بهترين گزينهها كتابي است كه جان مك كواري با عنوان «مارتين هايدگر» نوشته است و با ترجمه بسيار خوب محمد سعيد حنايي توسط نشر هرمس منتشر شده است. اين كتاب كه به عنوان دومين مجلد از مجموعهاي تحت عنوان پديد آورندگان الاهيات جديد منتشر شده است، كوشيده تا با فروكاهش دشواري فهم انديشه هايدگر به شكلي فشرده به جنبههاي مختلف انديشه، فلسفه و ديدگاههاي الاهياتي اين چهره نامدار در دورههاي مختلف زندگي پرفراز و فرود او بپردازد. به خصوص كه هايدگر فيلسوفي پرحاشيه بود. او در دوره نازيها هم امتحان سختي را از سر گذراند كه همچنان در نگاه افراد به او نقش بازي ميكند. او با هيتلر تا حدي همدلي داشت و همين سبب شد كه از طرف دوستان و شاگردانش مورد انتقاد واقع شود. همين امر بود كه براي مدتي مانع او براي كار كردن در فضاي آكادميك پس از هيتلر شد. هايدگر پس از ويرانسازي بنيادها، بنياد نويي را درافكند. نظامي منسجم و همه جانبه ارائه كرد كه سعي دارد غبار غفلتِ چند صد ساله از چهره فلسفه بزدايد.
هايدگر سعي دارد تا انسان را به اصالت بازگرداند، بازگرداندني كه فقط به تصميم و انتخاب خودِ انسان وابسته است. براي كساني كه با اين مضامين آشنا نيستند، اين سخنان شايد بسيار مبهم بنمايد. البته اين شكل خاص فلسفهورزي از حيث روش و محتوا به مذاق همه خوش نيامد. يك مثال خيلي مشهور آن برخورد رودلف كارناپ، فيلسوف بزرگ تحليلي آلماني با اين فلسفه است. او فلسفه هايدگر را مصداق بارز گزارههاي متافيزيكي بيمعنا ميدانست و حتي فلسفه هايدگر را مورد استهزا قرار ميداد. البته شكي نيست كه بسياري هم بودند كه بر خلافِ نظرِ كارناپ پافشاري ميكردند. مولف انگليسي زبان اين اثر يكي از هايدگرشناسان برجسته در دنياي انگليسي زبان است. جان مككواري كشيشي انگليكان، الهي دان و همچنين فيلسوف است كه فلسفههاي اگزيستانسياليستي يكي از حوزههاي مورد علاقه او به شمار ميآيد. او همچنين اولين كسي است كه «هستي و زمان»، مهمترين اثر هايدگر، را از آلماني به انگليسي ترجمه كرده است. با توجه به چنين سوابقي دور از انتظار نيست اگر با كتابي موجز اما در حال خواندني درباره اين فيلسوف پرحاشيه اما مهم قرن بيستم روبهرو هستيم. محمدسعيد حنايي براي كاملتر شدن اين كتاب، سالشمار زندگي هايدگر را از كتاب والتر بيمل با عنوان «مارتين هايدگر: تحقيقي مصور» ترجمه و به ابتداي كتاب افزوده است. «مارتين هايدگر» نوشته جان مك كواري با ترجمه محمدسعيد حنايي كاشاني توسط انتشارات هرمس در يكصد و بيس صفحه و در قطع پالتويي منتشر شده و اكنون به چاپ چهارم رسيده است.