پزشکیان ؛ توانمنديها كاستيها، فرصتها، تهديدها
سید منصور رایگانی
براي هر ساختار، ايده، كنش و فرآيندي تجزيه و تحليل مولفههاي تاثيرگذار بر آن و در نهايت قرار گرفتن در ماتريكس رياضي و تبيين اقدامات استراتژيك مبتني بر آن مولفهها، چراغ راه و راهنماي عملي آن خواهد بود. اين الگو در مسائل اجتماعي و كنشهاي سياسي نيز جاري است. بر اين اساس، نگاهي به موقعيت دكتر مسعود پزشكيان، رييسجمهور منتخب با اين الگو انجام گرفت.
۱ - توانمندي و فرصت
٭ برآمدن از متن مردم، دور از نحلهها و هستههاي اصلي قدرت رسمي و غيررسمي كشور.
٭ ويژگيهاي خاص فردي خلاصه شده در صراحت و صداقت و پايمردي و پاكدستي و خلاصي از وزر و وبال دنيوي و به نوعي سلوكي عيارانه.
٭ تعلق اتنيكي به قوميتي خاص و در عين حال فارغ از هرنوع قوميتگرايي برتريطلبانه و مخرب وحدت ملي ايران.
٭ ميزان راي حدود 30 درصد مردم از ميان 50 درصد شركتكننده و نه اكثريتي بسيار چشمگير و داراي دغدغههاي بسيار و توقعات و خواستههاي متنوع. اين ميزان راي ميتواند براي وي موقعيتي فارغالبال ايجاد كند و در عين حالي كه دغدغههاي معقول و انجام شدني اين اكثريت را در رصد ديد و ساحت عمل قرار بدهد؛ در عين حال محلي براي مطالبهگري غيرمنطقي و طلبكارانه آنان نيز وجود نداشته باشد.
٭ برخورداري از بدنه كارشناسي دغدغهمند، آگاه و مسلط بر روابط جهاني و ساز و كار داخل كشور در گروه مشاوران و حاميان.
٭ گذر سينوسي سياستهاي جاري كشور در طي قريب به 50 سال همراه با سعي و خطاهاي فراوان و آزمودن هر نوع آزمودني در امر سياست امور و وجود مستندات هر كدام از اين رويكردها و امكان بهرهمندي از اين بوته آزمايش در تدوين راهكار گذر و انتخاب بهترين الگوي صلاح و سعادت.
٭بروز نمود جديدي از كنشگري معترضانه مردم در انتخابات و رصد دقيق همراه با توجه ويژه توسط رهبري نظام به اين رويكرد، همراه با فراهم بودن شرايط استفاده از اين رويكرد مردمي و مطالبهگرايانه در جهت اقناع سياستگذاران كلان كشور در هموارسازي عملي ساختن وعدهها و ايدهها.
٭ وجود اپوزيسيون خارج از كشور منفعل، پراكنده و فاقد راهبرد و راهبر بدون داشتن پايگاه تاثيرگذار اجتماعي در كشور.
٭ خصلت مذهبي عيارگونه عاري از شائبه با توان جذب طيف وسيعي از جامعه مذهبي سنتي غيرسياسي يا كمتر سياسي و همچنين جوانان مذهبي عدالتجو و سادهزيست سرخورده از كنشگران فعلي عرصه سياست.
٭ جايگاه حرفهاي پزشكي و جراحي قلب به عنوان حساسترين ارگان حياتي و لمس و درك و ممارست با بحران و اخذ تصميم در لحظه حين جراحي و ظرفيت تعميم اين حس در تصميمگيريهاي چالشي در جهت حل مساله در امور كشور.
۲- تهديد- كاستي
٭ چسبندگي مراكز، نحلهها و افراد به وضعيتهاي پايدار و مستمر رانتي و انتفاع حياتي به تداوم اين وضعيت و كنش تخريبي به هر نوع دستاندازي به اين موقعيت.
٭تلاقي منافع غيرقابل انكار اپوزيسيون و كشورهاي متخاصم از يك سو و مخالفان داخلي از سوي ديگر در بهرهبرداري از ناكامي دولت آينده.
اپوزيسيون در آرزوي فروپاشي و مخالفان به اميد رويكرد مردمي با آنان تلاقي منافع پيدا ميكنند.
٭ عقبافتادگي و عدم بهرهمندي شديد برخي از ساختارهاي اجرايي، اداري، مالي و علمي كشور از فناوري روز جهان و نبود مراودات و تبادلات مرسوم در دنيا بين اين ساختارها و مراكز معتبر جهاني و در نتيجه گراني، اصيل نبودن و فقدان ضمانت در بهرهوري از علم روز.
٭ وجود تحريمهاي سنگين، بيسابقه و چند جانبه تاثيرگذار بر كل كشور و روابط بينالمللي توسط كنگره و در مواردي دستورات اجرايي رياستجمهوري امريكا كه با روند فعلي حداقل در كوتاهمدت تعليق يا رفع آنها احاله به محال است.
٭ سلب يا كاهش اعتماد و اميد در قشر وسيعي از مردم بالاخص جوانان و فرهيختگان وطبقه متوسط تضعيف شده، به بهبود شرايط زيستي و آينده مطلوب.
٭بحران شديد زيست محيطي و وجود توسعه ناپايدار و تخليه منابع تجديدناپذير و عدم استفاده بهينه از منابع تجديدپذير.
٭ناترازي توليد و مصرف انرژي، تبادلات بانكي، صندوقهاي بازنشستگي دولتي و تامين اجتماعي و جبران ناترازي از طريق افزايش نقدينگي.
٭ناترازي و در مواردي تقابل بالقوه بين ديپلماسي و ميدان.
٭ تخليه ژنتيكي نخبگي با سير تصاعدي مهاجرت نخبگان معطوف به عدم بهكارگيري و استفاده از ظرفيت و تامين شايسته آنان.
٭ فربهي فراتر از حد دولت و حاكميت و ورود مزاحم و دخالت غيرضروري در تمامي امور مردم اعم از انبوهي رو به رشد كاركنان تا حذف و بياثر کردن سمنها در اداره امور جاري مردم.
٭ باورسازي تقدس گونه به برخي رويكردهاي سياسي، بينالمللي و اجتماعي بالاخص در روابط خارجي كه بسياري شأن نزول و فلسفه بروز در زماني خاص را داشتند.
٭گسست رو به تزايد گرايشها و باورهاي نسل جديد و حتي نسلهاي گذشته به ارزشها و باورهاي رسمي.
۳- پيشنهادها و اقدامات
٭ برقراري، تقويت و تداوم ارتباط با رهبري نظام در كسوت نماينده اكثريت رايدهندگان و دغدغهمند بسياري از راي ندادگان جهت انتقال به ايشان به عنوان بالاترين و موثرترين شخصيت واجد كاريزما در كشور و جلب اعتماد و حمايت ايشان در جهت حمايت از برنامهها.
٭ پايداري و پايمردي در روال سلوك شخصي همراه با تداوم صراحت و صداقت و پاكدستي، توأم با برخي تعديلات ظاهري كه طي كارزار انتخاباتي نشان داده شد. اين خصوصيات اگر ساختارسازي شود و غلبه شائبه و غبار تظاهر بر آن ننشيند، ظرفيت تولد نوعي سلوك عيارگونه و منش لوطيگرانه همراه با قابليت كاريزمايي خواهد داشت.
٭تبيين، تعديل و تبويب اهداف راهبردي همراه با نگاه منطقي و كاربردي و سازماندهي عملياتي با تشكيل جدول گانت براي هر اقدام و گزارش حداقل ماهيانه به مردم همراه با تشريح دقيق و منصفانه وضعيت موجود به مردم.
٭ برقراري ارتباط منظم و ساختاري با منتقدان از يك سو و انجام ارزيابي نقادانه عملكرد دولت توسط سمنها و بها دادن به نظريات خردمندان و خبرگان امور.