سياست دولت جدید و چشمانداز تحولات خاورميانه
عارف دهقاندار
انتخابات زودهنگام ايران به پايان رسيد و دكتر مسعود پزشكيان موفق شد كه با كسب بيش از 16 ميليون راي، به عنوان نهمين رييسجمهور ايران انتخاب شود.
يكي از مهمترين مسائل پيش روي دولت آينده در حوزه سياست خارجي، بحث سياستهاي دولت در منطقه پرآشوب غرب آسيا، خاصه خاورميانه پس از 7 اكتبر است . سياست همسايگي در قبال كشورهاي عربي حوزه خليجفارس و همچنين كشورهاي حوزه شامات يا شرق عربي، ايفاي نقش در معادلات پيچيده خاورميانه و تاثيرگذاري بر نظم آينده آن از جمله موضوعاتي است كه بايد مورد توجه دستگاه سياست خارجي دولت چهاردهم قرار گيرد.
راهبرد نظام در سطح منطقه از جمله مسائلي است كه تقريبا مورد اجماع تمام احزاب و جريانات سياسي فارغ از اصلاحطلب و اصولگرا بوده و چالش چنداني در اين حوزه در سطح راهبردهاي كلان، ميان جريانات درون نظام وجود ندارد. مساله آرمان فلسطين و حمايت از گروههاي محور مقاومت از همان دست مباحث بوده كه تمام جريانات نظام روي آن اجماع نظر داشته و حتي چپهاي خط امام در دهه شصت همچون مرحوم محتشميپور كه بعدها به دوم خرداديها يا اصلاحطلبان مشهور شدند، از جمله گروههايي بودند كه نقش ويژهاي در شكلگيري گروههاي محور مقاومت همچون حزبالله لبنان داشتهاند و هنوز هم بسياري از بزرگان اين جريان روابط شخصي خوبي با رهبران حزبالله لبنان دارند. مسعود پزشكيان، رييسجمهور منتخب نيز ميراثدار همان مكتب است و پاسخ وي به نامه تبريك سيد حسن نصرالله، دبيركل حزبالله لبنان و همچنين نامه اسماعيل هنيه، رييس دفتر سياسي حماس و اعلام استمرار حمايت جمهوري اسلامي ايران از محور مقاومت و ملت مظلوم فلسطين را بايد در همين كانتكس تحليل كرد.
همچنين بايد توجه داشت كه ريلگذاريهاي كلان در عرصه سياست خارجي و خاصه سياستهاي منطقهاي نظام، توسط رهبري جمهوري اسلامي انجام شد.لذا تغيير روساي جمهور و به تبع آن تغيير وزراي امور خارجه، منجر به تغييرات بنيادي در سياستهاي منطقهاي نظام نشده و راهبردهاي كلان با اندكي تغيير در تاكتيكها در دولتهاي مختلف ادامه پيدا ميكند.
همچنين محيط آنارشيك نظام بينالملل و محيط آشوبزده خاورميانه گاه واقعيات و مسائلي را به دولتها تحميل ميكند كه هر دولتي با هر گرايش و رويكردي ناگزير از واكنش در قبال آن مسائل است و براي اقدام موثر در قبال آن واقعيات، نياز به هماهنگي در سطح مسوولان ارشد كشوري و لشكري بوده و معمولا شوراي امنيت ملي به عنوان نهاد تصميمگير بالادستي در قبال آنها تصميمگيري ميكند و مصوبات اين شورا با تاييد رهبري معظم انقلاب، به اجرا در ميآيد. عمليات توفانالاقصي و آغاز نبرد هفت اكتبر نيز از همان دست مسائلي بود كه تا حدي منجر به غافلگيري شد و رهبري انقلاب و دبيركل حزبالله لبنان در اولين اظهارنظر خود در قبال اين جنگ، اظهار بياطلاعي از وقوع اين عمليات كردند و مواضعي عقلايي و حكيمانه در قبال آن اتخاذ كردند. به نظر ميرسد كه هر دولت ديگري جز دولت مرحوم رييسي نيز اگر در آن برهه سكاندار قوه مجريه در ايران بود، مشابه همين سياستها در قبال نبرد 7 اكتبر توسط آيتالله خامنهاي اتخاذ ميشد.
مسعود پزشكيان، رييسجمهور منتخب، در بخشهايي از يادداشت اخير خود در روزنامه تهران تايمز، به راهبرد سياست منطقهاي دولت چهاردهم پرداخته و ضمن اشاره به استوار بودن سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران بر پايه «عزت، حكمت و مصلحت» عنوان داشته است كه به دنبال تحكيم روابط با همسايگان منطبق بر منافع ملي و توسعه اقتصادي خواهد بود و شكلگيري يك «منطقه قوي» را پيگيري خواهد كرد. پزشكيان در ادامه اشاره داشته است كه مناسبات ميان كشورها در منطقه بايد به گونهاي باشد كه منابع همگان براي پيشرفت و توسعه منطقه به نفع همه اختصاص يابد و نبايد مناسبات به گونهاي شكل بگيرد كه در آن يك كشور به تنهايي به دنبال استيلا و تسلط بر ديگران باشد و منابع كشورهاي منطقه در جهت رقابتهاي فرسايشي، مسابقات تسليحاتي و محدودسازيهاي بيمورد عليه يكديگر هدر رود. وي در بخش ديگري از يادداشت خود ضمن اشاره به شرايط فعلي منطقه و جنايات رژيم صهيونيستي در غزه، از كشورهاي عرب همسايه درخواست همكاري كرده تا با استفاده از تمامي اهرمهاي سياسي و ديپلماتيك، استقرار آتشبس و متوقف كردن كشتار مردم غزه را در اولويت قرار داده و از گسترش دامنه جنگ به ساير نقاط منطقه جلوگيري كنند. در كنار مواضع پزشكيان، سردار اسماعيل قاآني نيز در سفر به منطقه، ضمن ديدار با رهبران محور مقاومت، حمايت از آرمان فلسطين، مردم مظلوم غزه و گروههاي محور مقاومت را استراتژي دايم ايران دانسته و بيان داشته كه اين سياست مورد توافق همه اركان نظام و همچنين آحاد مردم ايران است.
تمام اين موارد در مجموع نشان از اين دارد كه سياستهاي كلان نظام در سطح منطقه در دوره مسووليت مسعود پزشكيان در دولت چهاردهم ادامه خواهد يافت و جمهوري اسلامي ايران به حمايت خود از گروههاي محور مقاومت و همچنين مردم مظلوم غزه ادامه خواهد داد و تلاش خواهد كرد كه در اين مسير، از طريق ديپلماسي فعال منطقهاي، ظرفيت ساير دول منطقه را نيز به پاي كار آورد تا هر چه زودتر شاهد آتشبس در غزه باشيم .
در پايان نيز بايد گفت كه جنگ غزه، قوانين نانوشته تعامل ميان اسراييل و حزبالله كه از جنگ 2006 وجود داشته است را تغيير داده و هر لحظه احتمال گسترش جنگ ميان حزبالله و اسراييل در جبهه شمالي وجود دارد. طي چند هفته اخير، تحركات نظامي در مرز مشترك لبنان و فلسطين اشغالي افزايش پيدا كرده است و بيم آن ميرود كه اسراييل براي احياي بازدارندگي از دست رفته خود در اين منطقه، حمله جديدي را عليه ساكنان جنوب لبنان ترتيب دهد. با اين حال قدرت آفندي حزبالله نسبت به سال 2006 به شدت افزايش پيدا كرده و امكان برآورد خسارات آن براي اسراييل وجود ندارد . به عبارتي ديگر، اگر قرار باشد جنگ جديدي در جبهه شمالي آغاز شود، اين امكان وجود دارد كه حزبالله بتواند ضربات بسيار جدي به تاسيسات و منافع اسراييل وارد آورده و نتيجه جنگ را به نفع خود تغيير دهد.
پژوهشگر مسائل خاورميانه