ادامه از صفحه اول
چه شخصيتي بايد وزير آموزش و پرورش شود
مساله مهم ديگر بيرون ماندن حدود يك ميليون دانشآموز از مدرسه و تحصيل است كه بايد حل شود. اضافه ميكنم آنها هم كه به مدرسه ميآيند گاه هفتهها غايب ميشوند و فقط موقع امتحان حاضر ميشوند. تحليل و بيان علل اين مشكلات از حوصله اين مقاله بيرون است. كمبود مدارس و خرابي مدارس موجود، وجود انواع مدرسه مانند دولتي، غيردولتي و غیرانتفاعي، فرزانگان، شاهد، خريد خدمتي و... نيز معضلي ديگر است. آنچه به نحو كوتاه گفته شد مشكلات محسوس آموزش و پرورش است اما مشكلات نامحسوس كه گربيانگير مدارس و دانشگاهها است در حل آنها نيازمند عزم جزم آقاي رييسجمهور و دولت و مجلس و هم اركان نظام است بيانگيزه بودن و نااميد بودن نسل جوان از تحصیل است. دانشآموز آشنایی از بنده سوال میکند گیرم در دانشگاه قبول شدم، خوب درس خواندم، دکترا گرفتم، استخدام هم شدم؛ چقدر به من حقوق میدهند که هم با آن زندگی کنم و هم با پسانداز آن بتوانم بعد از 10 سال یا بیشتر خانهای در مرکز یا جنوب تهران بخرم؟ نسل جوان ناامید است پس انگیزهای برای درس خواندن ندارد.
یک نکته مهم مشکلات تدریس کتابهای دینی است. سلمانی به من گفته و میگویند در دبیرستانها دانشآموزان دهها سوال از ما میکنند که ما هیچ پاسخی برای آنها نداریم و آن سوالات به نکته برمیگردد که با این همه تبلیغ دین و بیان ارزشهای آن ما در فقر، فساد، تبعیض و... به سر میبریم. مسائل بسیار بیشتر از اینهاست که به اجمال گفتم؛ با توجه به نکات کوتاهی که گفته شد عرض میکنم که وزیر آموزش و پرورش دولت چهاردهم چه ویژگیهایی باید داشته باشد.
1- در یک رشته از علوم تربیتی تخصص داشته باشد.
2- در مقاطعی از آموزش و پرورش تجربه داشته باشد.
3- داراي سوابق اخلاقي، صداقت، كارايي، انتقادپذيري، تواضع و اصلاح پذيري باشد كه با اعلام نام او معلمان احساس رضايت كنند و آماده همكاري با وي شوند.
4 - قدرت استدلال و اقناع همه اعضاي دولت به اهميت آموزش و پرورش را داشته با شجاعت كار را پيش ببرد.
5- معاونان كارآگاه، باتجربه، باسواد، بهويژه در مسائل تربيتي و روانشناسي را براي همراهي برگزيند.
۶- از هر نوع گروه گرايي و باندبازيها به دور باشد.
7- در مديريت از مردم و فرهنگيان خوب هر منطقه - حتي الامكان - نيرو به كار بگيرد و در مناطق اهل سنت براي مديريت به افراد لايق آنها اولويت بدهد.
8- دفتر فعال رسيدگي به شكايات داشته باشد و هيچ نامهاي را بيپاسخ نگذارد.
9- حداقل ماهي يك بار جلسهاي با فرهنگيان كشور كه شكاياتي دارند، داشته باشد.
10- از فرهنگ و ادب ايراني در حد لزوم آگاه باشد.
11- مطالعه كتابهاي تعليم و تربيت اسلامي را كه استادان آگاه به تعليم و تربيت دنياي امروز نوشتهاند جزو برنامه كار خود قرار بدهد.
عارف، مطلوبترين گزينه پزشكيان
دكتر عارف با مدرك دكتراي برق از دانشگاه استنفورد امريكا و با سوابق تحصيلي و علمي برجسته و به عنوان استاد و عضو هيات علمي دانشگاه صنعتي شريف همواره به عنوان يكي از نخبگان و پيشگامان علمي كشور شناخته شدهاند. عهدهدار بودن وزارت پست، تلگراف و تلفن، رياست سازمان برنامه و بودجه، بر عهده داشتن جايگاه معاون اولي در دولت خاتمي، سالها تجربه قانونگذاري در مجلس به عنوان نماينده تهران و رييس فراكسيون اميد، تجربه فعاليت در حوزه مردم نهاد از طريق رياست بنياد اميد، عدم خروج از مشي اعتدالي عليرغم فشار شديد جريانهاي تندرويي كه خواهان برخوردهاي راديكالي بودند و حتي در برابر مقاومت عارف دست به تخريب گسترده او زدند، روابط مناسب و محترمانه با بيت رهبري و عدم دريافت پالس منفي نسبت به او از سمت مقام معظم رهبري، اشراف بر تحولات جهاني و آگاهي كامل از الزامات حضور در جامعه بينالملل و موارد ديگري كه براي جلوگيري از تطويل كلام از ذكر آنها خودداري ميكنم، او را گزينهاي بسيار مطلوب براي تصدي پست معاون اولي در دولت پزشكيان كرده است و دقيقا در راستاي وعدههاي پزشكيان در طول رقابتهاي انتخاباتي به شمار ميرود. در كنار تمام اين موارد، دوستي ديرينه پزشكيان با عارف و قبول داشتن توان عارف و وجود هماهنگي حداكثري ميان اين دو نفر، دولتي كارآمد و يكدست كه به جاي منافع جرياني، تمام تمركز خود را بر روي منافع ملي خواهند گذاشت نويد ميدهد. از اين لحظه به بعد هرگونه تخريب عارف از سوي جريانها يا افراد منتسب به اصلاحات، در حكم سهمخواهي و منفعتطلبي محسوب خواهد شد و در حقيقت بازي در زمين تندروها و واپسگرايان به حساب خواهد آمد و موجب كاهش ظرفيت اجتماعي اين جريان ميگردد چراكه مردم اين برخوردها را نه در راستاي منافع ملي، بلكه در راستاي منافع فردي و جرياني در نظر خواهند گرفت. به نظر ميرسد ميتوان اميدوار بود به واسطه حضور افراد باسواد و معتدل كه در هماهنگي بالايي با سيستم هستند، پس از سالهاي طولاني، كشور در مسير تصميمگيري درباره پروندههاي باز بسياري است كه عدم قطعيت در مورد آنها اقتصاد ايران را به سمت فروپاشي كشانده است و در صورت ادامه روندي كه پزشكيان در پيش گرفته است شاهد اتفاقات مثبت قابلتوجهي در كشور خواهيم بود كه در نهايت ثمره آن در سفره مردم پديدار خواهد شد.
نياز به يك دولت نيرومند و پاسخگو
معيشت مردم در بدترين وضعيت ممكن قرار دارد .
دولت جديد هنگامي كار خود را شروع ميكند كه سرمايه مادي و انساني كشور در حال فرارند و زيرساختهاي موجود در آب، برق، سوخت و حمل ونقل كفاف ايمني و رفاه مردم را نميكند . در چنين اوضاعي اميد و اعتماد اجتماعي بهشدت كاهش يافته است. هرچند دولت وظيفه دارد كارگزار منافع ملي باشد اما متاسفانه دوگانگي در حاكميت و ساختار ناهماهنگ امور موجب شده است تا دامنه اختيار و قلمرو سياستگذاري و مديريت دولت با ابهامات جدي مواجه شود و ترديد در تصميمگيري براي انتخابات شايستگان و تشويش در اقدام براي انجام امور اساسي افزايش يابد . از سوي ديگر« اژدهاي هفتسر فساد» و نابسامانيها همانند آنچه در ماجراي «چاي دبش»و دهها مورد ناگفته ديگر در ساختار اداري و سياسي با صورتي مقدس جاي خوش كرده است با توان اقتصادي و سياسي بالايي كه دارد موانع براي اصلاح امور ايجاد خواهد كرد. اكنون كه جبهه اصلاحات ترجيح داد بهجاي پيشنهاد كابينه همه امور در فرآيند دولتسازي را به رييسجمهور منتخب مردم بسپارد اگر دكترپزشكيان بهجاي گزينش رويكرد تخصصي و انتخابات مديران شجاع و قدرتمند هر ملاحظه ديگري را در فرآيند دولتسازي در اولويت قراردهد قادر به حل مشكلات و پاسخ به خواستهها و مطالبات مردم اكثرا ناراضي ايران نخواهد بود و اين آخرين فرصت براي اعتماد و مشاركت مردم نيز چون گذشته با نا اميدي مواجه و موجب كاهش سرمايه اجتماعي خواهد گرديد. جامعهشناس