دولت پزشکیان و اصلاحطلبی
حسین مسعودنیا
رویکرد مردمگرایانه آقای پزشکیان در جریان تبلیغات دوران انتخابات ریاستجمهوری و پس از پیروزی در آن در گفتارها و سخنان خود سبب گردیده تا برخی از پژوهشگران و کنشگران سیاسی این سوال را مطرح کنند که آیا چنین رویکردی ازسوی آقای پزشکیان به معنای فاصلهگیری وی از پایگاه اصلی سیاسی خود یعنی اصلاحطلبی و اتخاذ یک رویکرد پوپولیستی نیست یا حتی برخی پا را از این فراتر گذاشته و این سوال را مطرح کردهاند که طرح چنین واژهها و گفتمانی ازسوی آقای پزشکیان به معنی عدول اردوگاه اصلاحطلبی از راهبرد اصلی خود در دهه ۱۳۷۰ نیست، چراکه همگان جریان اصلاحات را در ایران با مولفههایی چون توسعه سیاسی، فعالیت احزاب و نهادهای مدنی، تاکید بر اصل تساهل و تسامح و تلاش برای تنشزدایی در سیاست بینالملل میشناسند؛ شاید به تعبیری شاهبیت گفتمان اصلاحطلبی در داخل گسترش مردمسالاری و در خارج تنشزدایی بوده است، لذا اکنون برخی کنشگران سیاسی این سوال را مطرح کردهاند که آیا جبهه اصلاحات از آرمانهای اصلی خود عدول کرده یا نماینده وی پس از رسیدن به قدرت با درک واقعیتهای ساخت قدرت سیاسی در ایران از آرمانهای اصلاحطلبی فاصله گرفته و یک رویکرد محافظهکارانه و پوپولیستی اتخاذ کرده است. نگارنده بر این باور است که هم رویکرد جبهه اصلاحات و هم رویکرد دولت منتخب تا اندازه زیادی شاید با برخی گفتارها و عملکردهای اردوگاه اصلاحطلبی در دهه ۱۳۷۰ فاصله داشته باشد اما این نه ناشی از ضعف بلکه نشانه قدرت و بهدلیل درک واقعیتهای جامعه کنونی ایران هم از سوی اردوگاه اصلاحطلبی و هم ازسوی نماینده ایشان در انتخابات ریاستجمهوری دوره چهاردهم است؛ موضوعی که برای کنشگران سیاسی براساس اصل سیاست واقعیات نه یک ضعف بلکه یک نقطه قوت است. تأمل در مسیر فعالیت جناح چپ که اکنون به اصلاحطلب در صحنه سیاسی ایران شهرت دارد بیانگر این مهم است که یکی از ویژگیهای بارز این جناح درک واقعیتهای جامعه ایرانی در مقاطع مختلف و پوستاندازی در هر مقطع بنا به مقتضیات آن زمان بوده است. به عنوان مثال در دهه ۱۳۷۰ جناح چپ با آگاهی از تحولات شکلگرفته در بستر جامعه ایران و عدم هماهنگی میان توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی از سیاست سنتی خود مبتنی بر دخالت دولت در اقتصاد و سیاست همراه با سیاست خارجی رادیکالیسمی فاصله گرفت و با طرح گفتمان جامعه مدنی در داخل و تاکید بر توسعه سیاسی از طریق افزایش فعالیت احزاب و نهادهای مدنی و تنشزدایی در جبهه خارجی اولین پوستاندازی خود را انجام داد. اکنون نیز این جناح سیاسی علیرغم باور به توسعه سیاسی و دیگر تاکیدات خود در دهه ۱۳۷۰ با درک از واقعیات جامعه ایرانی ازجمله وخامت اوضاع اقتصادی، شکلگیری شکافهای اقتصادی و اجتماعی، تداوم تحریمها و بحران در سیاست خارجی، تضعیف جایگاه طبقه متوسط همراه با برخی دیگر از واقعیتهای حاکم بر جامعه ایران به این نتیجه رسیده که با کمال شهامت و واقعگرایی پوستاندازی دیگری انجام داده و با فاصلهگیری از برخی شعارهای رادیکال دهه ۱۳۷۰ با قبول برخی واقعیتها و پیچیدگیهای ساختار قدرت سیاسی در ایران و مدنظر قرار دادن نقش نهادهای حاکمیتی اقدام به کنشگری نماید؛ رویکردی که نه نشانه ضعف بلکه یک ضرورت برای تداوم حیات یک جناح سیاسی یا یک حزب است چنانچه در بریتانیا نیز حزب کارگر اکنون دیگر حزب کارگر دهه ۱۹۷۰ نیست و این حزب به صورت کامل از شعارهای آن مقطع فاصله گرفته و این همان عمل براساس اصل سیاست واقعیات است که برای یک جریان و حزب سیاسی ضروری است، چراکه تداوم حیات یک جریان سیاسی تنها در صورت درک واقعیات و چرخشهای بهموقع گفتمانی امکانپذیر است و این نه بهمعنای ماکیاولیستی بودن بلکه لازمه حیات یک حزب و جریان سیاسی است. با توجه به چنین پیشینهای شاید بتوان گفتمان آقای پزشکیان به عنوان نماینده اردوگاه اصلاحات را در زمان تبلیغات و رقابتهای انتخاباتی و پس از پیروزی در انتخابات به عنوان ريیسجمهوری که نمایندگی اردوگاه اصلاحطلبان را برعهده دارد درک نمود، چراکه نامبرده در تمامی مقاطع تاکید بر واژههایی چون عدالت و تلاش برقراری آن، مبارزه با فساد اقتصادی و اهمیت جایگاه مردم در حوزه سیاست و سیاستگذاری داشته است؛ نکاتی که شاید به ظاهر ماهیت پوپولیستی داشته باشند و همین موضوع سبب گردیده تا برخی مدعی شوند که آقای پزشکیان نماینده پوپولیسم جناح چپ در مقطع کنونی میباشد اما توجه آقای دکتر پزشکیان به سادهزیستی و رهیافت مردمگرایانه وی نه ناشی از رویکرد پوپولیستی بلکه ازیکطرف ریشه در تفکر اعتقادی وی دارد که همواره تاکید بر سادهزیستی و توجه به مردم داشته و ازسوی دیگر شاخصهای اقتصادی کشور مانند کاهش درآمد سرانه، افزایش فاصله طبقاتی همراه نرخ تورم بالا سبب گردیده است تا یکی از مهمترین مسائل برای رایدهندگان حتی طبقه متوسط موضوع اقتصاد و ثبات آن در مقطع کنونی باشد لذا به نظر میرسد اتخاذ چنین رویکردی ازسوی آقای پزشکیان نه به معنای عدم آگاهی وی از پایگاه سیاسی خود بلکه ناشی از درک واقعیتهای جامعه ایران از سوی وی بوده است و شاید هر فرد دیگری بهجز وی هم از اردوگاه اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری شرکت میکرد همین رویکرد را اتخاذ میکرد. اما صرفنظر از گفتمان، تأمل در اقدامات آقای پزشکیان در جریان پس از پیروزی در انتخابات و جریان انتقال قدرت بیانگر این مهم است که نامبرده علیرغم گفتمان مردمگرایانه در عمل رویکردی اصلاحطلبانه داشته و بر مولفههای گفتمان اصلاحات تاکید داشته و مصمم به انجام اصلاحات است اما اصلاحاتی که به تعبیر او در آن مردم قربانی نگردند. تاکید وی بر جایگاه نقش مردم و نهادهای غیردولتی در اداره امور، شفافیت، تعهد به عهد خود با مردم، انجام توسعه اقتصادی همراه با توسعه سیاسی، تخصصگرایی و شایستهسالاری در انتخاب مدیران، مسوولیتپذیری و پاسخگو بودن خود همه از مواردی است که میتواند بیانگر وفاداری وی به مولفههای گفتمان اصلاحات باشد. اگر شاهبیت گفتمان اصلاحات را صلح مردمسالارانه در خارج و داخل تعریف کنیم ريیسجمهور منتخب بر این دو مهم تاکید دارد، چراکه پیام وی در حوزه سیاست خارجی بیانگر عزم وی بر تنشزدایی و برقراری توازن در سیاست خارجی و در داخل نیز باز کردن فضا برای فعالیت احزاب و نهادهای مدنی است. توجه به کنشگری نهادهای مدنی و نخبگان سیاسی به عنوان یکی از مولفههای اصلی گفتمان اصلاحات را به وضوح میتوان از تشکیل شورای راهبردی توسط وی در دوران انتقال قدرت برای انتخاب وزرا درک کرد؛ شورایی که درواقع مرکب از نمایندگان احزاب، نهادهای مدنی، تشکلهای صنفی و نخبگان سیاسی میباشد موضوعی که اگرچه شاید در دولتهای قبل هم سابقه داشته است اما شفاف نبوده است و این راهکار میتواند خود نشانهای از توجه آقای پزشکیان به انجام اصلاحات سیاسی از طریق گسترش فعالیت نهادهای مدنی و غیردولتی باشد لذا شاید منطقی به نظر میرسد که ادعا گردد که کاربست برخی واژههای مردمگرایانه در گفتمان اردوگاه اصلاحات و نماینده این اردوگاه یعنی آقای دکتر پزشکیان در جریان تشکیل دولت جدید نه ناشی از عدول آنها از آرمانهای خود بلکه ناشی از درک واقعیتهای اقتصادی و سیاسی جامعه ازسوی آنها میباشد و برای دولت منتخب نیل به مهمترین هدف خود یعنی تشکیل دولت اتحاد ملی و وفاق اتخاذ چنین رویکردی یک ضرورت است لذا نباید رایدهندگان به وی نگران باشند بلکه باید همراهان و همکاران خوبی برای نامبرده جهت تحقق وعدههای خود در جریان انتخابات باشند.