تاثیر فرهنگها بر سبک زندگی نسل زد
آیا نسل جدید همه شبیه هم زندگی میکنند؟
سهیل سراییان
تفاوتهای نسلی در سالهای بعد از انقلاب ۵۷ تا امروز، هر روز کمتر و کمتر شده است. البته این نکته خیلی ارتباطی به فضای داخل کشور ندارد و بیشتر مسالهای بینالمللی است. در اکثر کشورهای دنیا چه توسعهیافته و چه در حال توسعه معیارهای مختلفی برای نسل جدید درنظر گرفته شده که خیلی از محاسبات را بههم ریخته است. شاید خیلیها اینگونه فکر میکنند که همه نسل جدید شبیه همدیگر هستند یا بالعکس. در حقیقت اگر محیط زندگی آنها کوچکتر یا در شهری جز پایتخت هستند خیلی تفاوتی با پایتختنشینان نمیکنند. یکی از عمده دلایل این شباهت که شاید در نسلهای گذشته کمتر یا حتی تقریبا دیده نمیشد، دسترسی به تکنولوژی و اطلاعات روز دنیاست.
سیستمهای آموزشی و یادگیری متفاوت
در یکی از تحقیقاتی که به تازگی روی نسل زد انجام شده، به این نتیجه رسیدهاند که از سن ۱۶ تا ۲۵ سال سیستمهای متفاوتی برای یادگیری استفاده میکنند و به همین خاطر میتوان گفت که از این نظر اصلا شباهتی به همدیگر ندارند. اگر دسترسی به اطلاعات و اینترنت را برای همه در هر کشوری یکسان بدانیم، گروهی از این نسل باتوجه به پیوند جدی که به اینترنت و سیستمهای دیجیتال دارند، مایل هستند تا سهم بیشتری از یادگیری خودشان را از طریق اینترنت و پلتفرمهای آموزش به صورت آنلاین دنبال کنند و کمتر به سمت آموزش از طریق مدارس و معلمان سنتی میروند. اما از سوی دیگر، گروهی از همین نسل همچنان تلاش میکنند تا سهم بیشتری از آموزش خودشان را از طریق مدارس و معلمانی داشته باشند که هر روز آنها را میبینند و با آنها در ارتباط هستند. همین تفاوت در میان یک نسل که قطعا میتوان گفت حداقل در نسل قبل بخش دیجیتال خیلی کمرنگ بود، نشان میدهد که تا حد زیادی محل زندگی یا شهری که در آن درس میخوانند خیلی تاثیرگذار نیست و بیشتر سبک زندگی که این نسل برای خودش انتخاب میکند، اهمیت دارد. در همین پژوهش نشان میدهد که نزدیک به ۸۷درصد نسل زد در کشورهای امارات، آفریقای جنوبی و چین معتقدند که مدرسه رفتن نقش مهمی در به دست آوردن آینده شغلیشان دارد و در استرالیا کاملا خلاف این کشورها فکر میکنند و معتقدند مدرسه رفتن هیچ کمکی برای به دست آوردن آینده شغلی ندارد.
از نکات جالب دیگری که در چند پژوهش جدید که از سال ۲۰۱۹ تا امروز از سوی دانشگاه پارتنرشیپ انجام شده است، به این نتیجه رسیدهاند که سبک زندگیهای مختلف در کشورهای مختلف دنیا از امریکا و انگلستان و استرالیا تا امارات و چین و سایر کشورهای آسیایی به خصوص هند نشان میدهد که تربیت خانوادگی و فرهنگ آن کشور تاثیر بسزایی در نوع نگرش این نسل نسبت به زندگی خودشان دارد. مثلا در کشورهای غربی معتقدند که تحصیل در دانشگاههای با رتبه بالا مزیت اجتماعی به حساب میآید اما برای داشتن آینده شغلی بهتر شاید خیلی احتیاجی به درس خواندن در این دانشگاهها نباشد و میتوان با تحصیلات معمولی هر کسی برای خودش بیزنس و موقعیت شغلی خوبی بسازد، اما در کشورهایی مثل چین و هند این داستان برعکس است. در حقیقت نسل زد در این کشورها که از نظر فرهنگی هم متفاوت هستند اینگونه فکر میکنند که تحصیل در دانشگاههای معتبر باعث میشود تا موقعیتهای مختلف و خوب شغلی و به خصوص شأن اجتماعی بالاتری نسبت به بقیه پیدا کنند، یکی از دلایل مهمی که چین و هند تعداد زیادی دانشجو در دانشگاههای خوب غربی دارند همین نکته است.
مدیریت کردن نقطه مشترک نسل زد
یکی از نکات جالب درباره نسل زد درباره نقطه نظر مشترک آنها درباره آینده است. از میان ۱۹ هزار داوطلب از کشورهای مختلف از اسکاندیناوی تا امریکا و آسیای شرقی نشان میدهد که درصد زیادی از جمعیت ۱۸ تا۲۵ سال به این نکته فکر میکنند که پس از پایان تحصیلات یا پس از پشتسر گذاشتن دورهای از زندگی حرفهای خودشان باید به این نقطه برسند که بتوانند در محیطی که در آن کار میکنند، تبدیل به رهبر و مدیری قدرتمند شوند. تفاوت جالب نسل زد با نسل گذشته در این موضوع است که آنها به همان سطحی که دارند قانع نمیشوند و ترجیح میدهند که پیشرفت آنها به مدیریت کردن و تاثیرگذاری روی افراد همان نسل و سایر افرادی که در محیط کاریشان هستند، منجر شود. در همین گروه همواره سعی میکنند تا با یادگیری نکات مختلف به هم نسلهای خودشان در زمینههای مختلف آموزش دهند و آموزش دادن هم یکی دیگر از موضوعاتی است که برای این نسل بسیار جذاب است. در میان همین نسل در ایران هم بسیاری از آنها سعی میکنند با استفاده از پلتفرمهای آنلاین در همان موضوعی که در آن خبره هستند، کلاسهای آموزشی برگزار کنند و هم از این راه درآمدزایی کنند و هم بتوانند در جامعه تاثیرگذار باشند. این فعالیتهای مختلف از حضور در فضای جامعه تا حضور در فضای مجازی با سرعت کمتری به نسل گذشته رسید و بسیاری از آنها فکر میکردند که نباید همه چیز را آموزش داد یا همچنان سعی میکردند تا با روشهای سنتی به سمت آموزش پیش بروند. مثلا خیلی از ما فکر میکردیم که همیشه باید زبانهای خارجه را با حضور در کلاس و اساتیدی که سالها درس میدادند تجربه کنیم، در صورتی که این نسل آنلاین درس میخوانند یا درس میدهند و حتی خیلی از اوقات اساتیدی به صورت آنلاین از کشورهای دیگر دارند. میل و رغبت به حضور در فضای دیجیتال و خلاقیت در همه موضوعات با انگیزه درآمدزایی و نفوذ در این شبکهها و تا حدودی معروف شدن باعث شده تا ما به محتواهای مختلفی دسترسی پیدا کنیم. نسل جدید قاعدتا تفاوت نمیکند در کجا باشند، همه آنها میتوانند در اینستاگرام یک صفحه بسازند و چیزی که بلد هستند یا محصولی که تولید میکنند را برای همگان بگذارند و به آنها بفروشند. این دسترسی آزاد در اینترنت باعث رشد و شکوفایی در جوامع کوچک روستایی هم میشود و حتی برای بقیه مردم جذاب و متفاوت است.