به بهانه پخش سريال خانه پوشالي از شبكه تماشا
پزشکیان تیم رسانهای قوی میخواهد!
آقای پزشکیان علاوه بر داشتن تیم اقتصادی قوی که درخواست بحق مردم و نخبگان از او است، به تیم رسانهای قوی نیز نیازمند است
حبیباله افزونی
روزهای گذشته سرگرم تماشای سریال «خانه پوشالی» از شبکه «تماشا» سیما بودم؛ سریالی در ژانر درام سیاسی و دلهرهآور سیاسی. این مجموعه تلویزیونی در شش فصل و ۷۳ قسمت، به کارگردانی «بو ویلیمن» و ساخته دیوید فینچر، کوین اسپیسی، اریک راث، اندرو دیویس و مایکل دابز بوده و از سوی شبکه «نتفلیکس» منتشر شده است. این مجموعه تلویزیونی برگرفته از مجموعه تلویزیونی بریتانیایی به همین نام ساخت بیبیسی و نیز رمانی با همین نام نوشته مایکل دابز عضو حزب محافظهکاران بریتانیا بود. از فصل اول تا پنجم، تمرکز داستان روی شخصیتی به نام فرانک آندروود است که با جاهطلبیاش، در پی کسب و حفظ ریاستجمهوری ایالاتمتحده امریکاست. در فصل ششم تمرکز روایی سریال بر همسرش کلر آندروود بود. این مجموعه تلویزیونی برنده جوایزی نیز شده است. با این حال، این نمایش خالی از مخالفان نبود و برخی منتقدان استدلال میکردند که بدبینی و پوچگرایی آن بیاهمیت است و نمایش آن از سیاست بیش از حد سادهسازی و اغراقآمیز است. برخی دیگر نیز از عدم تنوع برنامه، به ویژه در نمایش آن از نخبگان سیاسی و رسانهای انتقاد کردند. بگذریم. قصدم از نگارش این یادداشت معرفی سریال خانه پوشالی نیست، بلکه برداشتی است از نقش رسانهها در شکل دادن به افکار عمومی و راههایی که سیاستمداران میتوانند از رسانهها برای دستیابی به اهداف خود استفاده کنند که در این سریال به روشنی به این موضوع پرداخته شده است. در کاخ سفید شخصیتی به نام ست کریسون Seth Grayson مستقر است که عنوان مشاور مطبوعاتی ريیسجمهور را دارد. وی ارتباط خوبی با خبرنگاران و نویسندگان مقالات دارد، دايم کنفرانس مطبوعاتی برگزار میکند، علاوه بر ريیسجمهور، پاسخگوی پرسشهای خبرنگاران نیز هست، مطالب منتشر شده در مطبوعات را به دقت مطالعه میکند و آنها را دراختیار شخص اول ایالات متحده امریکا قرار میدهد، ترتیب ملاقات خصوصی خبرنگاران و نویسندگان را با ريیسجمهور میدهد. وی در این نقش علاوه بر فعالیتهای پیشگفته، بیانیههای مهم را تهیه و پس از تایید ريیسجمهور دراختیار افکار عمومی از طریق رسانهها قرار میدهد. همچنین ارتباط نزدیکی با رييسجمهور دارد و بدون تشریفات خاص و اجازه و هماهنگی وارد اتاق شخصی رييسجمهور میشود. گذشته از اینها در حوزههای مختلف به رييسجمهور مشورت میدهد. خبرنگاران نیز به سهولت وارد کاخ سفید میشوند و با هر کس که لازم ببینند، گفتوگو كرده و خبر یا گزارش تهیه میكنند. ارتباط آنان با اعضای کاخ سفید و بهویژه رييسجمهور بسیار خوب است، با آنان چالشی برخورد میکنند و گاه سوالات محرمانه طرح میكنند که پاسخ به آنها برای اعضای کاخ سفید دشوار است. در بخشی از قسمتهای سریال حتی رييسجمهور به منزل شخصی خبرنگاران مراجعه میکند و درباره خبر منتشر شده از سوی آنان به گفتوگو میپردازند. در رسانه تلویزیون نیز وضعیت به آسانی و مشابه رسانههای مکتوب است. دايم تلویزیون در اتاقهای مختلف کاخ سفید روشن است و اخبار دیده و شنیده میشود. مجریان تلویزیون بدون تکلف و واهمه مطالب خود را بیان میکنند و اغلب، برنامهها و سیاستهای کاخ سفید را با دعوت از کارشناسان نقد میكنند، نمونه آن لایحه آموزش و پرورش و لایحه امریکای کارآمد است. این نمونهها را -بدون تایید قتل خبرنگاران در این سريال از سوی فرانک آندروود رييسجمهور که عمل جنایتکارانهای به شمار میرود- از این حیث در این یادداشت آوردم که اگر آقای پزشکیان نیز بخواهد اهداف، برنامهها و عملکرد دولت خود را به افکار عمومی ارائه دهد و از سوی دیگر نظر مردم و کارشناسان را درباره عملکرد دولت بداند، راهی جز دراختیار داشتن تیم قوی رسانه ای ندارد؛ گروهی از بهترین، حرفهایترین و صادقترین افراد در حوزه روابط عمومی و اطلاعرسانی باشند؛ موضوعی که در دولتهای پیشین همواره مورد غفلت قرار گرفت. آقای پزشکیان علاوه بر داشتن تیم اقتصادی قوی که درخواست بحق مردم و نخبگان از او است، به تیم رسانهای قوی نیز نیازمند است.