• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5835 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۴ مرداد

مسووليت فرماندهي نيرو

عباس عبدي

در روزهاي گذشته شاهد دو رويداد تأثرآور بوديم كه شايد انتظار مي‌رفت درباره آنها نكته‌اي را بنويسم. يكي برخورد ناراحت‌كننده پليس با دو دختر نوجوان و ديگري تيراندازي به سوي خودروي يك خانم در مازندران كه موجب مصدوميت خطرناك وي شده است. از اين رو در چند مورد مواجه با این سوال شدم كه چرا در اين موارد چيزي ننوشته‌ام. حتي به طعنه گفتند كه موضوع كابينه برايت مهم‌تر بوده است. گويي كه قرار است نفعي شخصي از كابينه نصيب من شود. البته كابينه و موفقيت و شكست دولت در حال حاضر از هر مساله ديگري مهم‌تر است، زیرا اين امر تاثير مستقيمي بر افزايش يا كاهش يا توقف اين رخدادها در آينده دارد. اگر با اين هدف و رويكرد وارد بحث درباره كابينه نشویم، بي‌فايده است. به علاوه برخي از كساني كه نسبت به كابينه بي‌تفاوت هستند يا حتي به هر دليلي در انتخابات شركت نكردند، چندان هم بدشان نمي‌آيد كه اين وضع ادامه يابد و حتي تشديد شود. زيرا مساله آنان بيش از آنكه اصل چنين رويدادهاي تأسف‌آوري باشد، خواسته يا ناخواسته افزايش آن را مطلو‌ب‌تر مي‌دانند، چون چنین خواسته‌ای، نتيجه منطقي و ساختاري هر جريان راديكال است كه سوخت موتور راديكاليسم، فقط از طريق افزايش خشونت عليه مردم تأمين مي‌شود. اين واقعيتي است كه افراد پيش از انقلاب آن را به خوبي تجربه كرده‌ بودند. هر كسي كه كشته يا زندان مي‌شد، ‌گر چه براي او مرثيه‌خواني مي‌كردند، ولي در اصل از آن استقبال هم مي‌گرديد، چون آن را نشانه مثبتي براي تأييد رويكرد راديكال خود مي‌دانستند. از اين منظر عاملان خشونت نيز سوخت راديكاليسم را تأمين مي‌كنند، چه بخواهند و چه نخواهند و بر عكس. بگذريم. 

درباره برخورد با دو دختر نوجوان به اظهارات فرماندهي محترم نيروي انتظامي اشاره مي‌كنم. آقاي رادان درباره اين موضوع چنين مي‌گويند: «هيچكس نيامد قبل از نشان دادن صحنه درگيري؛ فحاشي آنها به ماموران ما را نشان دهد! هيچكس نمي‌گويد يك همكار ما خواست آنها را ببرد؛ خودشان مقاومت كردند. هيچ كس نمي‌گويد اين دو خانم خلاف كرده‌اند، قانون را زير پا گذاشته‌اند؛ اين «بد» است. آن رفتار [مامور پليس] هم مقداري غيرحرفه‌اي است. اما رفتار پليس مي‌شود «بد» و آن رفتار غيرقانوني هم گم مي‌شود!»
شخصا معتقدم كه مطلقا نبايد جلوي پليس مقاومت كرد، حتي اگر از اشتباه بودن كار او اطمينان داشته باشيم. مثلا اشتباهی بخواهند ما را به جاي ديگري بازداشت کنند. اگر در برابر پليس مقاومت رايج شود سنگ روي سنگ بند نمي‌شود. ولي پرسش مهم اين است كه چرا چنين رفتاري شايع شده است؟ اگر پليس دنبال يك سارق يا قاتل يا قاچاقچي باشد، آيا مردم از متهم حمايت كرده و به او براي فرار كمك هم مي‌كنند؟ قطعا خير. پس چرا در اين مورد تقابل مي‌كنند؟ پاسخ اين است كه اين رفتار را قبول ندارند. يادتان است كه در ماجراي ماهواره مردم چگونه عليه اقدامات پليس بودند؟ اكنون هم حتي برخي از پليس‌ها از ماموريت کنونی ناخشنود هستند، چون مي‌دانند اين وظيفه آنان نيست. پس حرمت اين امامزاده را بايد متولي آن حفظ كند. اجازه ندهيد كه پليس مستهلك شود. اين سرمايه امنيتي و انتظامي كشور است. شما وظيفه داريد كه به قانونگذاران، به مقامات عالي نظام گزارش‌هاي صريح بدهيد كه چرا پليس در حال مواجهه با امري است كه اغلب مردم به هر دليلي آن را نمي‌پسندند و مقابله مي‌كنند. ولي آقاي رادان به گونه ديگري با مساله مواجه مي‌شود و مي‌گويند كه: «در موضوع اخلاق چشم‌مان بسته شده موضوع فقط «كشف حجاب» نيست از «كشف حجاب» به «برهنگي» مي‌روند و از «برهنگي» به موضوعات ديگر مي‌روند. آيا موضوع عفاف و حجاب يك موضوع اجتماعي است يا انتظامي از نظر من يك موضوع اجتماعي است و يك موضوع انتظامي نيست اما همه موضوعات اجتماعي بايدها و نبايدها دارد و بايد در بايدها و نبايدها مداخله كرد و اين حركت مسوولانه رسانه است كه در جامعه درخصوص احترام به قانون كار كند‌. اگر «كشف حجاب» جرم است؛ قانون است. اگر اشكالي در قانون است قانون را بررسي كنيد نه اينكه با مجري قانون كه با مظلوميت مي‌خواهد قانون را اجرا كند برخورد كنيد. بايد جامعه را به سمتي هدايت كنيم كه اگر قانوني داريم بر مجري قانون خرده نگيريم. اگر با قانون مشكل داريد به دنبال اصلاح قانون برويد.»
در همين ابتدا پليس از حوزه وظايف و دايره حقوقي عبور كرده است. بايد گفت كه از پليس انتظار مي‌رود كه يك متن فوري درباره قوانين مربوط به حجاب و آيين دادرسي آن و وظايف پليس در مواجهه با آن را منتشر كند، چون بسياري از افراد معتقدند كه اصولا چنين رفتارهايي مطابق قانون نيست. اگر قانون است، لطفا همه موارد را منتشر كنيد، و اگر قانوني نيست، چرا از مردم بايد خواست كه به قانون تمكين كنند؟ درباره توقيف خودرو، بستن اماكن و گشت ارشاد و امثال آن كدام قانون جاري و ساري است كه مردم نمي‌دانند؟ پاسخ به اين پرسش چند دقيقه بيشتر وقت نمي‌برد. در اين مورد متني مستند از مشكلات مردم به دستم رسيده كه براي انتشار به روزنامه مي‌فرستم. به علاوه فرض كنيم قانون باشد. خب! شما كه مي‌بينيد اغلب مردم از آن رضايت ندارند، چرا واكنش نشان نمي‌دهيد؟ اين چه قانوني است كه مي‌خواهد جلوي اكثريت بايستد؟ مردم خواهان اصلاح آن هستند، ولي اجازه نمي‌دهند، شما چرا در دفاع از همكاران خود، خواهان تغيير اين قانون و جايگزيني قانوني معقول و قابل اجرا، نمي‌شويد؟ براي اينكه حمايت مي‌كنيد. اين يعني رودررو شدن با جامعه.
مورد دوم نيز حمله به خودروي يك خانم در مازندران است. تيراندازي به پرايد يك خانم آن هم به درب آن از كدام منطق حرفه‌اي تبعيت مي‌كند؟ خوب بايد بزنيد به لاستيك آن. اصلا پرايد، زدن دارد كه يك خانم و مادر دو كودك را به چنين روزي بيندازيد؟ چرا احتمال نمي‌دهيد كه ترسيده باشد؟ براي من دو چيز خيلي مهم است. اعتبار پليس و اعتبار قضاوت. متأسفانه ورود پليس به عرصه‌هايي كه به قول خود آقاي رادان ماهيت انتظامي ندارد موجب استهلاك اعتبار آن شده است. اين خيلي خطرناك است. بيش از همه فرماندهي محترم نيرو بايد آستين خود را بالا بزند و اين وضع را اصلاح كند. هيچ ربطي هم به قانون ندارد. تازه مگر ماهواره قانون نداشت؟ هنوز هم دارد، چه نتيجه‌اي گرفتيد؟ اکنون چه اقدامی مي‌كنيد؟ هيچ. آیا این كافي نيست؟ «من جرب المجرب حلت به الندامه» هركس بخواهد تجربه شده را دوباره تجربه كند سزاوار خسارت و زيان است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون