انتقاد و انصاف با رييسجمهور
جعفر گلابي
معرفي كابينه چهاردهم بلوايي در فضاي سياسي و مجازي ايجاد كرد و تا آنجا پيش رفت كه معاون راهبردي رييسجمهور را تا استعفا كشاند.علت اصلي ايجاد اين وضعيت اميدها و انتظارات فراواني است كه به كابينه آقاي پزشكيان بسته شده، گويي خيل هواداران دولت جديد ازتركيب كابينه شوكه شدند و عدهاي باشدت به انتقاد واعتراض پرداختند و بعضا از دايره انصاف خارج شدند وتحريميها هم شاد و شنگول به طعنه و كنايه پرداختند! در اين زمينه سخن فراوان است كه دراينجا فقط ميتوان به امهات موضوع اشاراتي داشت.ابتدا بايد عنوان كنيم كه جناب دكترپزشكيان ظاهرا هنوز رخت رياست جمهور برتن نكرده و دراين قامت ظاهر نميشود! اگرهمين كابينه را با هماهنگي سياسيون همراه و حامي خود وتوجيه افكارعمومي معرفي ميكرد قطعا درناباوريها واعجابها اثر ميگذاشت وبازتابي تا به اين حد منفي به بار نميآورد.رييسجمهور و حلقه پيرامونياش ناچار بايد ازقدرت مانور زيادي برخوردارباشند و امكان تعامل سريع و همهجانبه با افكار عمومي را داشته، حتي متوجه اثرگذاري كوچكترين حاشيهها هم باشند. اگرچنين قابليت مورد نيازي وجود نداشته باشد درانواع بزنگاههاي قطعي پيش رو چه بسا با بحرانهاي خسارتبارمواجه شويم وماجراهايي مثل سهميهبندي بنزين پيش بيايد. معلوم نيست كابينه معرفي شده تا چه حد انتخاب شخص رييسجمهور بوده و تا چه حد تحت تاثير محدوديتها وملاحظهها وتنگناهاي سياسي است؟ اگر آقاي پزشكيان پيش ازمعرفي كابينه با مردم سخن ميگفت و دلايل وعلل انتخاب چنين كابينهاي را با مردم در ميان ميگذاشت افزون بر آماده كردن فضاي سياسي به جامعه احترام گذاشته بود و شأن صاحبان اصلي كشور يعني مردم را پاس ميداشت.ظاهرا وي حتي براي معرفي همكاران خود به توجيه حاميان اصلي خويش هم نپرداخته است و از انواع موضعگيريها چنين بر ميآيد كه حاميان هم با وجود وقوف برمحدوديتهاي رييسجمهور انتظار چنين چينشي را نداشتهاند.
آقاي پزشكيان به درستي اعلام كرده بود كه براي دعوا نيامده است و براين اساس به نظر نميرسد كسي براي گزينش كابينه مطلوب طالب اصطكاك وي با اركان حاكميت باشد، لذا گام اول را ميشد با اطمينان و وقاروپذيرش نسبي عمومي برداشت وازهماكنون زاويهاي ايجاد نكردكه امكان بازشدن بيانتهايش وجود داشته باشد. به نظر ميرسد رييسجمهور محترم هنوزبرپيچيدگيهاي تو در توي ساحت سياسي كشورمسلط نشده ومعادلات ذهنياش بيش ازآنكه ناظر به واقعيتهاي هزارلايه موجود باشد مألوف بر فضاي علمي ذهني خود است.اوجراح قلب است وبر اساس دانش روز پزشكي وتجربيات مستدام ميداندكه فلان قلب اگر داراي مشخصات ورفتاروعوارض خاص باشدبايد جراحي شود واگر چنين نباشد بايد براي حل مشكل به روشهاي ديگر روي آورد.درواقع تكليف اودراين حوزه هميشه مشخص بوده است ولي درحوزه علوم انساني كه سياست وجامعه زيرمجموعههاي آنند قواعد مشخص وهميشگي وجود ندارد. اگرهزار بار صداقت كارگر افتد، معلوم نيست براي هزارويكمين بارهم راستگويي موثر واقع شود، شايد بر اين اساس حافظ شيرازي با ملاحت ونفوذ نظر گفته است: «يك قصه بيش نيست غم عشق، وين عجب /كز هر زبان كه ميشنوم نامكرر است...»
به هرحال هنوز جامعه در انتظار بسر ميبرد تا از زبان رييسجمهورعلت چينش يك كابينه ناهمگون را بشنود واگرازچنين كابينهاي انتظار ايجاد وفاق دارد، مختصات وفاق مورد نظرش چيست؟ آقاي پزشكيان بيش ازهر رييسجمهورديگر نيازمند حمايت مردم و خصوصا اصلاحطلبان است وبايد عاقبت دولت آقاي روحاني را به ياد بياورد كه تا چه حد آماج حملات مخالفان قرارگرفت واتفاقا بازهم اين اصلاحطلبان بودند كه برعهد خود ماندند وبرخلاف مديرانش درانواع حوادث وبحرانها سكوت نكردند.سكوتي كه صريحا مورد انتقاد شخص رييسجمهور وقت واقع شد ولي هيچ نتيجهاي نداد وتقريبا هيچ وزير و مديري از دولت آقاي روحاني براي حمايت از او به ميدان نيامد.
مخالفان آقاي پزشكيان ثابت كردهاند كه هم انگيزه و هم توان مخالفت وكارشكني را دارند واگرلازم باشد تا ايجاد بحران دركشورگام بر ميدارند همانطوركه دردولت آقاي روحاني چنين كردندوحضوريك اصولگرا درپست وزارت كشورآنها را ازمسالهآفريني بازنداشت.اين معنا به صورت نگرانكنندهاي ناهمگون بودن هيات كابينه را محل سوال قرار ميدهد وتوجيه سياسيون وافكارعمومي را طلب ميكند.بااين همه تجربه عمل اصلاحطلبان نشان داده است كه آقاي پزشكيان همچنان ميتواند روي عهد وحمايت آنها حساب باز كند ولي كيفيت وعمق اين حمايت به تعامل شخص ايشان هم بستگي خواهد داشت.