نمایشگاه گروهی «کلام روح» که به همت سپیده مهرگان جمعآوری و برگزار شده، شامل آثار جمعی از هنرمندان در شاخههای مختلف هنرهای تجسمی نظیر نقاشی، طراحی، میکسمدیا، عکاسی و چاپ دستی در گالری زرنا است. یکی از هنرمندانی که اثر خود را در این نمایشگاه به نمایش گذاشته، امین نبهانآبادی است. او که متولد سال 1358 در اهواز است، پیش از این در نمایشگاه نقاشی و طراحی «ناتمام» (اهواز) شرکت کرده و موفق به دریافت گواهی بینالمللی شده و طراحی و نقاشی نمایشنامهخوانی «گراز» (۱۳۹۹) و پوستر نمایشگاه گروهی هنرهای تجسمی (برج میلاد تهران، ۱۴۰۳) را برعهده داشته. همچنین نبهانآبادی کتابهای «ذوب در مسعود» و «جسدهای تنها» را نوشته است. بازی در فیلمهای سینمایی «گیجگاه» (۱۳۹۸)، «ناخوانده» (۱۴۰۰)، «قرارگاه سری» (۱۴۰۲) و فیلمهای کوتاه «باله خون»، «پارتنر» و تلهفیلم «مسلوب» از سوابق او در عرصه بازیگری هستند. این هنرمند ساخت فیلم کوتاه «خانه خون» را در کارنامه هنریاش دارد که در مراسم اختتامیه کارگاه آزادفیلم (مدرسه فیلمسازی مسعود کیمیایی، ۱۳۹۷) به نمایش درآمد. به بهانه حضور در نمایشگاه گروهی «کلام روح» با امین نبهانآبادی گپوگفتی داشتیم.
شما در رشتههای مختلف هنری فعال بودهاید؛ از نویسندگی و بازیگری تا فیلمسازی و طراحی پوستر و نقاشی. کدام رشته برای خودتان در اولویت بوده؟
مسلما نقاشی اولویت من است، چون به نقاشی پناه میبرم و در تمام این سالها نقاشی جانپناه من بوده است.
چطور وارد دنیای نقاشی شدید؟
اجازه بدهید این پرسش را جامعتر پاسخ بدهم. خانواده مهمترین رکن و اساس پرورش یک انسان است؛ خواه هنرمند باشد، خواه یک آدم عادی. خوشبختانه من در یک خانواده هنری به دنیا آمدم. برادر بزرگم (آقاکریم) اولین استادم بود که از کودکی آثارش بر دیوار خانه و دفترهای خط و نقاشیاش پیش چشمم بوده. اینها اولین تصویر و مواجهه من با دنیای شگفتانگیز رنگها و نقاشیها بود. برادر دیگرم (رامین) از اولین موزیسینهای اهواز بودند که طی دهه هفتاد در سالنهای معتبر شهر اهواز موفق به برگزاری کنسرت موسیقی پاپ بودند و خواهرانم در هنر آشپزی و مربی و معلم راهنمایی و رانندگی فعال هستند. میخواهم بگویم بستر خانواده میتواند شما را به سمت علاقهتان سوق بدهد. تا جایی که یادم است، از وقتی خود را پیدا کردم، نقاشی کردهام.
آیا نقاشی و هنرهای دیگری که در آنها فعال هستید، بر یکدیگر تاثیرگذارند؟ مثلا از طراحی و نقاشی در نمایشنامهخوانی استفاده کردید.
بله، قطعا تاثیرگذار بودهاند. اصولا همه هنرها، چه در شروع، چه در پایان، یک جایی به هم میرسند. هنرها و حتی هنرمندها متصل و وابسته به یکدیگرند. هیچ کاری به تنهایی پیش نمیرود .
معمولا برای خلق هر اثر، سوژه و ایدهها را چطور پیدا میکنید؟
من اغلب در یک سکوت فکری به ایدههایم رسیدهام! یا اینکه با خوب دیدن و خوب گوش کردن از دنیای پیرامون خود به سوژههایم رسیدهام. اصولا کتابها و فیلمهای گفتوگومحور را بیشتر دوست دارم و انتخاب میکنم.
به نظرتان بزرگترین مشکلی که هنرمندان تجسمی با آن روبهرو هستند، چیست؟ آیا در رشتههای هنری شما بازار کار مناسبی وجود دارد؟
یکی از بزرگترین مشکلات هنرمندان کشور این است که متاسفانه همه چیز درنهایت معطوف به تهران میشود! سوای هنر تقریبا همه چیز همینطور است. حتی در ورزش و امکانات خدماتی، پایان همه اینها به تهران ختم میشود. بازار کار هم از این قاعده مستثنی نیست، ضمن اینکه بحث گرانی ابزار کار نقاشی هم وجود دارد.
با توجه به اینکه متولد و ساکن اهواز هستید، به نظرتان وضعیت هنرمندان، به خصوص هنرهای تجسمی و استقبال مردم و علاقهمندان در شهرستانها نسبت به تهران چه تفاوتهایی دارد؟ برای مثال در اهواز شما را به عنوان هنرمند میشناسند و آثارتان را دنبال میکنند؟
همانطور که گفتم، بله، وضعیت هنر و هنرمندان در تهران و شهرستانها با هم خیلی تفاوت دارد. برای مثال اگر در تهران 10 گالری باشد که آثار شما را به نمایش بگذارند، در شهرستانها احتمالا دو گالری وجود دارد! درباره اینکه آثار من را در اهواز دنبال کنند یا نه، باید بگویم هنر خوب و واقعی خواه ناخواه دنبال میشود.
نقاشی و هنرهای دیگرتان، چقدر بر زندگی و روحیات خودتان تاثیر گذاشته؟
به نظرم هنر هم باید سرگرمکننده باشد و نه سرگرمی، هم اینکه شما را به فکر کردن وادار بکند. اثری که در وجود شما سوال نیافریند، فقط سرگرمی است. تاثیر هنر بر زندگی این سالهای من، وجود یک آرامش نسبی و البته حس خوب مهربانی بوده است.
درباره سبک و مفهوم اثرتان در نمایشگاه «کلام روح» توضیح بدهید. اصولا آثارتان در چه سبکی هستند و از چه تکنیک و متریالی استفاده میکنید؟
نمایشگاه «کلام روح» در گالری زرنا که با تلاش خانم سپیده مهرگان انجام شد، بستر مناسبی بود برای تجربههای تازه که جا دارد از ایشان تشکر و تقدیر بشود. سبک کار من، نوعی نقاشی مفهومی است که گاه نقاشیها بین واقعیت و گاه به سمت یک دنیای جادویی میروند. خودم دوست دارم در مواقعی از لای درز بومها وارد دنیای نقاشیها بشوم! در اجرای آثارم، بیشتر از گواش با تم رنگهای سرخ، سیاه و سفید استفاده میکنم.
در پایان، اگر نکته یا حرف ناگفتهای مانده، بفرمایید .
انسان با شوق و امید و تشویق رو به جلو حرکت میکند. دوست دارم بگویم همیشه به اطرافیان خود امید بدهیم. رفاقت و یاریرساندن نباید این روزها حلقه گمشده باشد. خداوند خودش خالق است و خلقکنندگان را دوست دارد. با شرافت زندگی کنیم که خودش هنر است. به قول استادم آقای کیمیایی: «شریف زندگی کنیم، هر چند شریف زندگی کردن تاوان دارد.» همچنین تشکر ویژهای دارم از دوستانم آقایان وحید پریسای، ایوب میاح، ایمان خدایار، داریوش موسویان، اسماعیل نعمانی و شجاع یراحی که همیشه مرا به کارکردن در زمینه هنر تشویق کردهاند و همینطور خانمها سیمین بایرامی (شاعر) و نسیم میرزاده و آقای سجاد علیزاده.