ضرورت استفاده از جوانان براي حل مسائل اجتماعي
پوریا عربی
پژوهشگران، جواني را برمبناي فاكتورهاي بيولوژيكي سني و گاه اجتماعي تعريف كردهاند. مسائل جوانان در ايران نيز كه داراي جواني جمعيت است، همواره در گفتمان دولتها مورد اشاره و توجه بوده است. به عنوان مثال حساسيت جامعه نسبت به ميانگين سني كابينه، يا تعداد وزرا و مديران جوان، نسبت به دهههاي گذشته، افزايش معناداري داشته است. با اين وجود همچنان بدنه جامعه، عليرغم توجه گفتماني دولتها به جوانان، نسبت به جوانگرايي در سطوح مديران عالي و مياني، ناراضي به نظر ميرسد. در اين ميان بايد درنظر داشت كه برخي مسائل نوظهور در جهان، مثل تغيير پارادايمي كه با گسترش هوش مصنوعي در حال رخ دادن است و به زودي تمام عرصههاي زندگي و شؤون زيست بشري را دگرگون خواهد كرد، جز با حضور مديران عالي و مياني و تصميمگيران جوان، قابل حل نخواهد بود. امروز جامعه ايران به شكلي در معرض تغييرات تكنولوژيكي جهاني ازجمله هوش مصنوعي، قرار گرفته است كه به عقيده برخي صاحبنظران، ممكن است تا 10 سال آتي، بحران كمبود نيروي كار دولت، به مازاد نيروي كار دولت تبديل شود! و اين تنها يك نمونه از مسائل جهاني در شرف وقوع است كه حضور تصميمسازان و تصميمگيران جوان در سطوح عالي و مياني دستگاههاي دولتي را از يك اقدام عادي، به يك اقدام ضروري بدل ساخته است. در سنوات اخير شاهد استفاده از جوانان در بدنه دولت بوديم. اگر به حوزههايي كه دولتها به استفاده از جوانان تن دادهاند توجه كنيد، متوجه ميشويد كه بيشتر حوزههايي بوده كه نياز به كار با كامپيوتر و تكنولوژي يا رسانههاي الكترونيكي وجود داشته است. به عنوان مثال اگر به ادارات سر بزنيد، اغلب نيروهاي روابط عمومي يا فناوري را از جوانان مييابيد! جوانان در اين حوزهها معمولا بدون مانعي و اتفاقا با استقبال به كار گرفته ميشوند؛ يا در برخي سمتهاي غيرحساس از جوانان استفاده نمادين ميشود كه مديران بالادستي بتوانند مدعي جوانگرايي باشند، اما بايد درنظر داشت كه با گسترش هوش مصنوعي، حوزههاي متاورسي، واقعيت افزوده، واقعيت مجازي، رواج استفاده از رمزارزها در تجارت و... به زودي نه تنها در روابطعموميها و حوزه فناوري سازمان به جوانان نياز داريم كه مهمتر از آن در حوزههاي مديريتي عالي و مياني و تصميمگيريهاي كلان نيز محتاج حضور جوانان خواهيم شد، اما باتوجه به بستن ميدانهاي كسب تجربه و توانمندسازي و جانشينپروري به روي جوانان در اين ايام، آيا در آينده نزديك كه با توجه به سرعت تحولات جهاني، كشور لاجرم به استفاده از جوانان ميشود، جواناني آماده به خدمت كه استلزامات كار در دولت را آموخته باشند، خواهيم داشت؟ حداقل با روند كنوني بعيد به نظر ميرسد و اين يعني براي تغييرات آينده نه تنها آماده نيستيم كه قصد آماده شدن هم نداريم و صرفا به حل بحرانهاي روزمره با مديران كهن و استفاده نمادين از جوانان در روابطعموميها و حوزههاي فناوري، اكتفا كردهايم. فارغ از مسائل يادشده در اين يادداشت، اين روزها يكي از دغدغههاي حاميان دولت، استفاده بيشتر از نيروهاي حامي دولت در بدنه دولت است. اگر نگاه دولت به مساله انتصابات، پاسخ به نيازهاي آني و كوتاهمدت جامعه باشد، شايد كمريسكترين كار، استفاده از مديران كارآزموده گذشته باشد، اما عمل بدين نحو، قطعا پرريسكترين اقدام ممكن براي مساله جانشينپروري و مواجهه با مسائل نوظهور تكنولوژيكي و نارضايتيهاي نسل زد و بحرانهاي شكافنسلي در ميان جوانان است. شايد مديران كهنسال روزمرهگردانهاي بهتري براي سازمانها باشند و تعارضات را زيركانهتر مديريت كنند، اما بعيد به نظر ميرسد توان حل مسائل باتوجه به راهكارهاي روزآمد و سيستماتيك و تكنولوژيكي را داشته باشند.