اروپا، هريس را بر ترامپ ترجيح ميدهد
عليرضا قزيلي
اروپا بيش از هر زمان ديگر نگران نتيجه انتخابات امريكا است. انتخاب مجدد ترامپ و احتمال بازگشت به سياستهاي قبلي، چالشهاي زيادي را براي روابط فراآتلانتيكي ايجاد ميكند. از نگاه رهبران اروپايي، پيروزي ترامپ نقطه عطفي در روابط اروپا-امريكا بهشمار ميرود. درحالي كه پيروزي خانم كامالا هريس ميتواند بخشي از نگرانيهاي اروپايي را برطرف كند.
چالشهايي كه اروپا در صورت انتخاب ترامپ با آن مواجه خواهد شد را ميتوان به سه دسته تقسيم كرد:
الف- چالش ايدئولوژيك- اگر ترامپ به رياستجمهوري بازگردد رهبران اروپايي نگران ادامه و شايد كاهش جدي و برگشت ناپذير در هنجارهاي دموكراتيك هستند. اروپاييها نه تنها نگران سياست داخلي ايالاتمتحده –به دليل خطر گسترش استبداد در امريكا- بلكه نگران تاثير آن بر نظم بينالمللي هستند. از نگاه آنها دوره دوم ترامپ ميتواند منجر به يك عقبنشيني جدي در حاكميت ارزشهاي دموكراتيك در نظام بينالملل شود. بازگشت ترامپ ميتواند رهبران پوپوليست-مليگراي ديگر در اروپا و فراتر از آن را شجاع كند، آنگونه كه در دوره رياستجمهوري ترامپ در سالهاي 2016 تا 2020 او ديده شد. از پايان جنگ جهاني دوم «ارزشهاي مشترك» ميان دوسوي آتلانتيك همواره زيربناي اتحاد استراتژيك اروپا و امريكا را تشكيل داده است. امروزه در محافل علمي و تحليلي اروپا اين برداشت فراگير وجود دارد كه انتخاب مجدد ترامپ منجر به تغيير در «شخصيت دموكراسي امريكا» و «نگاه امريكا به ارزشهاي دموكراتيك» خواهد شد كه پيامد طبيعي آن شكاف قابلتوجه و بازگشتناپذير در روابط فراآتلانتيك خواهد بود. يك امريكاي تغيير يافته ميتواند به معناي آيندهاي باشد كه در آن ارزشهاي مشترك ديگر هدف مشترك نيست. وقتي ايالاتمتحده و اروپا نگاه متفاوتي از ارزشهاي دموكراتيك داشته باشند يا منافع امنيتي و اقتصادي متفاوتي داشته باشند، دو شريك استراتژيك به سادگي راههاي جداگانهاي را طي ميكنند.
ب- چالش امنيتي - طي دهههاي بعد از جنگ دوم جهاني ناتو سنگ بناي اتحاد ميان اروپا و امريكا در دفاع جمعي بوده است و رويكرد رييسجمهور امريكا اثرات عميقي بر اتحاد و انسجام درون ناتو دارد.
اروپاييها نگران پيامدهاي رياستجمهوري ترامپ براي امنيت خود هستند. بدون تعهد روشن واشنگتن، ناتو فاقد رهبري سياسي و تواناييهاي متعارف و هستهاي براي دفاع از اروپا خواهد بود. جنگ تمام عيار روسيه عليه اوكراين سرانجام اروپا را به افزايش استقلال دفاعي سوق داد اما سرمايهگذاري كم اروپا در حوزه دفاعي به اين معني است كه امريكا همچنان يك ستون ضروري در امنيت اروپا است. كامالا هريس تاكنون نشان داده كه به شدت از ناتو حمايت ميكند و متعهد به حفظ اصول آن است، اين به معناي آن است كه ساز و كارهاي امنيتي كه ثبات اروپا را تضمين كرده است، تقويت ميكند. برعكس، ترامپ در موضعگيريهاي خود ارزش ناتو را زير سوال ميبرد يا طرفدار كاهش دخالت امريكا است. اين رويكرد موجب عدم اطمينان در درون اتحاد فراآتلانتيكي و ناتو، شجاع كردن دشمنان و تضعيف معماري امنيتي اروپا خواهد شد. موضع رييسجمهور آينده در قبال روسيه و ابزارهاي فشار مثل سياست تحريمها، حضور نظامي در اروپاي شرقي و حمايت از اوكراين، مستقيما بر امنيت اروپا تاثير ميگذارد. بديهي است كه رويكرد «پاسخ قوي به تجاوز روسيه» هريس-والز از بيثباتي بيشتر در اروپا جلوگيري ميكند، درحالي كه رويكرد «عمل انجام شده laissez faire» ترامپ-ونس، باعث تشويق روسيه به اقداماتي است كه اروپا را تهديد ميكند. رهبران اروپايي نسبت به تمايل يا توانايي ترامپ براي مذاكره با پوتين در مورد آتشبس در اوكراين به عنوان بخشي از يك استراتژي جامع با مزاياي پايدار، اطمينان ندارند، چه رسد به يك طرح صلح كه به طور كامل از حاكميت اوكراين محافظت كند.
براساس سخنان انتخاباتي ترامپ، بزرگترين خطر رياستجمهوري ترامپ اين است كه به پوتين اجازه دهد هر كاري ميخواهد با متحدان واشنگتن انجام دهد. احتمالا موضوع اوكراين در يك تماس تلفني از دستور كار حذف ميشود. در اين صورت نه تنها اوكراين جنگ و حاكميت خود را از دست ميدهد، بلكه بقيه اروپا به تنهايي با تهديد روسيه و كاهش نظم جهاني مواجه ميشوند. رهبري امريكا همچنين براي مقابله با ساير تهديدات جهاني كه به طور مستقيم بر اروپا تاثير ميگذارد، مانند جنگهاي خاورميانه، حملات سايبري و آزادي دريانوردي در آبهاي بينالمللي، بسيار مهم است. خانم هريس در صورت به قدرت رسيدن همكاري بينالمللي را بر خودرايي اولويت ميدهد و مايل به مشاركت در تلاشهاي مشترك با متحدان اروپايي است، اين رويكرد توانايي نقش آفريني اتحاد فراآتلانتيكي را براي مقابله با اين تهديدات افزايش ميدهد. در صورت پيروزي ترامپ بايد در انتظار يك رويكرد نامنظم، يكجانبه و انزواگرايانه از امريكا بود كه اين امر اروپا را آسيبپذيرتر ميكند، زيرا اروپا در زمينه اطلاعات، تواناييهاي نظامي و نفوذ ديپلماتيك براي مديريت اين چالشها به شدت به امريكا متكي است.
پ - چالش اقتصادي- اروپاييها نگرانند كه دور جديد رياستجمهوري ترامپ براي روابط اقتصادي فراآتلانتيكي فاجعهبار باشد. براساس اظهارات و اقدامات گذشته ترامپ، او آماده است تا به سياست وضع تعرفهها و ساير اقدامات اقتصادي اجباري عليه متحدان امريكا، ازجمله اتحاديه اروپا، بازگردد. تعرفههاي جديد بر همه چيز از صادرات فولاد و آلومينيوم تا خودروها ميتواند ضربهاي به اقتصاد بسياري از كشورهاي عضو وارد كند. علاوه بر اين، انتظار ميرود كه ترامپ فشار بر اتحاديه اروپا را به خاطر همكاري با چين افزايش دهد و از اروپاييها بخواهد كه اقتصاد اتحاديه اروپا را از چينيها جدا كند. آنها همچنين نگرانند كه ترامپ از «تهديد به خروج از ناتو» براي حل مسائل غيردفاعي با اتحاديه اروپا مانند كسري تراز تجاري براساس شرايط خود استفاده كند.
اروپاييها كمتر نگران رياستجمهوري هريس هستند. او از نهادهاي بينالمللي و نياز به همكاري در چالشهاي جهاني مانند تغييرات آب و هوايي حمايت كرده است. هريس همچنين طرفدار سياست اقتصادي قوي نسبت به چين است. انتظار ميرود كه او به دنبال همكاري اروپايي در يك رويكرد مشترك براي مهار سياستهاي اقتصادي و خارجي پكن باشد. اين به اين معني نيست كه با پيروزي هريس هيچ چالشي براي اتحاديه اروپا وجود نخواهد داشت اما به طور قطع هريس منافع مشترك فراآتلانتيكي را در سياستهاي خود درنظر خواهد گرفت.
كارشناس ارشد روابط بينالملل