نقدي بر سريالهاي شبكه نمايش خانگي
خشم و هياهو و ديگر هيچ!
محمدرضا دلير
شبكه نمايش خانگي وقتي راهش را به خانه مردم ايران باز كرد بسياري تصور ميكردند كه قرار است با محدوديتهاي كمتر و با حق اشتراكي كه به وياوديها پرداخت ميكنند در فرآيند توليد آثار نقش داشته باشند يعني قرار بود كه خود و نوع باورشان به مسائل روزمره زندگي را در آينه اين رسانهها ببينند ولي شد آنچه نبايد ميشد.بيشتر سريالهاي توليد شده در اين بستر (خشونت) را عاديسازي ميكنند .سوال اينجاست آيا جامعهاي كه ما در آن زندگي ميكنيم آنقدر خشن و غيرقابل تحمل است كه فيلمسازان ما با توجه به اين خصيصه زندگي مردم را اينطور بازنمايي ميكنند؟ يا اينكه توسل به زور و خشونت لجامگسيخته به شكلي غيرارگانيك قرار است سرپوشي به نابلدي افراد در قصه گفتن بگذارد و آنها را به شكل عاريهاي رستگار كند، وقتي به آثار اين روزهاي شبكه نمايش خانگي نگاه ميكنيم، متوجه ميشويم كه آنها علاوه بر اينكه چندان ربطي به جغرافيا و احوالات مردم ايران ندارند حتي به اقتضائات و لوازم ژانري نيز پايبند نيستند و حجم زيادي از خشونت را تزريق ميكنند براي مثال وقتي يك قصه در قالب ملودرام روايت ميشود ما نبايد شاهد قتل و خشونت و خونريزي باشيم ولي نه تنها اين اتفاق رقم ميخورد، بلكه فضاي مجازي هم به آن آب و لعاب داده و كارگردان را در تصور خوب بودن كاري كه در حال انجام آن است، ياري ميدهد!
خشم، قتل، دزدي، موضوعاتي است كه اين روزها تبديل به اصليترين ركن سريالسازي در نمايش خانگي شده است و فيلمسازان گمان ميكنند با روايت داستانهاي اينچنيني ميتوانند مخاطب بيشتري را جذب كنند!
آنها آنقدر روي نشان دادن موضوعات فوق متمركز ميشوند كه فراموش ميكنند بايد براي مخاطب قصهگويي هم بكنند و نتيجه آن همين ميشود كه اين روزها از شبكه نمايش خانگي پخش ميشود؛ آثاري كه در شروع آن نوشته شده ۱۵+ و بعضا بالاتر اما شايد براي هيچ رده سني مناسب نباشد!
۴ سريال (گردن زني)، (بازنده)، (غربت) و (داريوش) در حال حاضر از سه پلتفرم اصلي نمايش خانگي در حال پخش است و توليدكنندگان اين آثار در يك هدف مشترك هستند: خشونت!
اما بايد پرسيد تا كجا اين حجم از توليدات خشونتافزا و مبلغ آزار و اذيت ميتواند مخاطب را جذب كند؟
مردم ايران كه در حال حاضر با انواع مشكلات فردي و اجتماعي و معيشتي دست و پنجه نرم ميكنند واقعا چه نيازي به ديدن توليدات اينچنيني دارند ؟ و آيا از منظر جرمشناسي و روانشناسي اجتماعي در درازمدت پخش چنين سريالهايي به قبحزدايي از خشونت و ايضا ارايه طريق به بزهكاران و خشونتطلبان نميانجامد؟
(منتقد سينما)