سيمين سليماني
پويان آزاده از دانشگاه مارتين لوتر آلمان دكتراي آموزش پيانو (پداگوژي موسيقي) دارد؛ رساله او تحت عنوان «پيانو در ايران از سنت تا آكادمي- تحليل تاريخي و معاصر آموزش پيانوي ايراني» بود. اين رساله در سال 2015 با درجه ممتاز توسط آزاده دفاع شده است. او عضو هيات علمي دانشگاه هنر ايران است و مطالعه و پژوهشهاي بسياري در زمينه پيانوي ايراني داشته و دارد. دغدغه او اين است كه پيانوي ايراني را بيشتر و بهتر نه تنها در ايران كه در جهان معرفي كند. آزاده در اين زمينه آثار مختلفي منتشر كرده و ميگويد عليرغم فشارها و موانع مختلف، پيانوي ايراني هر روز بيش از پيش در دنياي موسيقي شناخته ميشود. او معتقد است كه تفكرات و مانعتراشيهاي برخي فعالان حوزه موسيقي متعصبانه و ناشي از تفكراتي است كه منشا غيرعلمي و غيرآكادميك دارند. در ادامه گفتوگوي «اعتماد» را با اين هنرمند ميخوانيد.
در ابتداي اين گفتوگو درباره پيشينه و قدمت پيانوي ايراني براي مخاطبان ما بگوييد.
پيانوي ايراني قدمتي بيش از يك قرن دارد و اين ساز در موسيقي ايران به شكلي امتزاج يافته كه جزيي از موسيقي ايراني و راوي موسيقي دستگاهي ايران محسوب ميشود؛ بخش مهمي از آن مربوط به دو موسيقيدان يعني استادان مرتضي محجوبي و جواد معروفي است. اين افراد تاثيرگذار، توانستهاند در ايران ادبياتي را براي پيانو ايجاد كنند كه خيل عظيمي از دوستداران پيانو را به خود جذب و آنها را با اين نوع موسيقي مرتبط و درگير كرده است به همين دليل اهميت پيانوي ايراني از جايي بيشتر نمايان ميشود كه بسياري از نوازندگان سازهاي سنتي به تأسي از پيانونوازي ايراني، با سازهاي دستگاهي، تكنيكها و آثار جديدي را در عرصه موسيقي ايراني ايجاد كردند.
باتوجه به اهميت موضوعي كه به آن اشاره كرديد، چه اقدامات و اتفاقاتي براي ثبت اين موضوعات انجام شده كه بتوان به آن رجوع كرد؟
بنده در ميراث ملي ناملموس و ملموس كشور و همچنين يونسكو، ثبتهاي متعددي را در زمينه پيانوي ايراني انجام دادهام كه نخستينِ آن ثبت شيوه نُتنويسي كاملا منحصر به فرد استاد مرتضي محجوبي در سال ۱۳۹۱ بود. اين شيوه منحصر به فرد، كاملا با نتنويسي يا نگارش نت در موسيقي غرب يا كلاسيك متفاوت است و در آن سال به عنوان «ميراث ملي ناملموسِ در معرض خطر» ثبت شد. در معرض خطر بودنِ آن به اين دليل بود كه نيازمند حفظ و پاسداري است و پس از آن بايد توجه ويژهاي به اين ميراث شود كه بتواند تداوم داشته و زنده بماند. پس از آن در سال ۱۳۹۵ در حافظه جهاني ايران در يونسكو، دستخطها و اصل دست نوشتههاي استاد محجوبي را به ثبت رساندم. اين دستنوشتهها متعلق به بهترين شاگرد استاد محجوبي هستند؛ عرض بنده به نقل از نوشتهاي است كه استاد محجوبي براي شاگرد برگزيده خود خانم آذرميدخت ملِك منصور ملقب به بانو ركني، نُتها و دستگاهها را به شيوه نُتنويسي نوشته بودند. اين
نُت نوشتهها قديميترين نُت نوشتههاي استاد محجوبي براي پيانو هستند كه در مركز اسناد و كتابخانه ملي ايران هم ثبت شد و در مراسمي رسمي در سالن بزرگ كتابخانه مركز اسناد، از لوح ثبتي آن رونمايي شد و در اختيار بنده قرار گرفت. بعد از آن در سال ۱۳۹۶ مكتب پيانو نوازي ايراني و شيوه نوازندگي استاد مرتضي محجوبي را به ثبت رساندم و مهمتر از همه مكتب نوازندگي پيانوي ايراني در ميراث ناملموس به ثبت ملي ايراني رسيد كه شامل تمام زيرشاخههاي آن ميشود از جمله شيوه مرتضي محجوبي و شيوه نوازندگي استاد جواد معروفي. اين ميراث در حوزه ثبت، شامل آثاري ميشود كه تداوم يافته و تاثيرگذاري داشتهاند و گفتماني را در جامعه موسيقي ايجاد كردهاند. همه اين موارد، پس از چندين مرحله بررسي كارشناسي، تدوين و مقايسه و مراجعه به منابع پروندهاي كه ارايه دادم توسط چندين كميسيون مختلف، در ميراث ملي كشور به ثبت ملي رسيد.
در اين زمينه چه پژوهشها و تحقيقاتي صورت گرفته است؟
واقعيت اين است كه پژوهشهاي آكادميك در زمينه پيانوي كلاسيك ايراني بسيار محدود است. بنده به خاطر عشق و علاقه شخصي، تحقيق جامعي در اين زمينه انجام دادم و در رساله پاياني دانشگاهيام به شكل مبسوط و مفصل جنبههاي مهم و كاربردي اين نوع موسيقي را مورد بررسي قرار دادم. همواره مسالهاي كه از سوي موسيقيشناسان به خصوص داخلي، در اين خصوص مطرح ميشد اين بود كه در اين حوزه، منابع نوازندگي يا رپرتوار مكتوب وجود ندارد. بر همين اساس از حدود ۱۵ سال پيش تصميم گرفتم رديف استاد جواد معروفي را به عنوان تنها و نخستين رديف مرجع نُتنويسي شده به شيوه غربي براي پيانوي كلاسيك ايراني، بازنويسي، ويرايش و منتشر كنم كه خوشبختانه بعد از ساليان متمادي تلاش، مقايسه و تحليل، اين رديف را كه نيازمند شناخت شيوه استاد معروفي و ديگر آثار ايشان است مورد بررسي، مطالعه و مقايسه قرار دادم و درنهايت كتاب آن، در سيامين سال درگذشت استاد يعني ۱۶ آذر ۱۴۰۲ در تالار رودكي با همكاري انجمن موسيقي ايران و انتشارات پيانو كه اين كتاب را منتشر كرده، از اين كتاب رونمايي شد و در اين جلسه متخصصان متعددي در اين مورد گفتوگو و سخنراني كردند و بهطور رسمي ميتوان گفت كه نخستين رپرتواري كه مبتني بر موسيقي ايراني است و با نُتنويسي كلاسيك اروپايي نوشته شده، بهسرانجام رسيد و منتشر شد و براي همه دوستداران پيانوي كلاسيك ايراني مورد استفاده قرار گرفت.
در يك سال اخير هم كتابي را در همين زمينه منتشر كرديد.
بله، همينطور است. در پايان همان سال يعني سال 1402 با فعاليتهاي زيادي در زمينه تدوين و نگارش، كتابي برمبناي آلبوم «با يادش» شامل نُت اين آثار منتشر شد. اولين مجلد پيانوي كلاسيك ايراني كه مقرر شده به صورت سلسله كتابهاي پيانوي كلاسيك ايراني تداوم پيدا كند به آلبوم «با يادش» اختصاص يافت و منتشر شد. آلبوم «با يادش» مربوط به يادواره استاد جواد معروفي در سال ۱۳۹۷ است كه توسط نشر ماهور و با تنظيم و آهنگسازي بنده ضبط و منتشر شد. اين كتاب شامل نتهاي آلبوم با يادش است كه با عنوان پيانوي كلاسيك ايراني و زير عنوان «با يادش»، توسط نشر پيانو در پايان سال ۱۴۰۲ به چاپ رسيد.
و استقبال از اين كتابها چگونه بود؟
خوشبختانه هر دو كتاب به دليل كمبود منابع اينچنيني در زمينه نوازندگي پيانوي كلاسيك ايراني، در مدت كوتاهي به چاپ سوم و چهارم رسيدند.
كتاب ديگري هم كه يكي از مهمترين منابع در زمينه موسيقي قديم پيانوي ايراني است، چهار روايت رديف استاد مرتضي محجوبي به چهار بانو از بهترين شاگردان برگزيدهاش است كه در قالب كتابي قريب به ۹۰۰ صفحه توسط انتشارات دانشگاه هنر منتشر شد. عنوان اين كتاب، «رديف پيانو كلاسيك ايراني چهار روايت از نسخ خطي استاد مرتضي محجوبي» و شامل رديف شاگردان منتخب استاد، بانو آذرميدخت ملك منصور يا بانو ركني، بانو توراندخت صانعي، بانو پوراندخت صانعي و بانو ژاله محجوبي برادرزاده استاد محجوبي است. اين كتاب همان كتابي است كه نتنويسي آن به شيوه استاد محجوبي است و بنده شيوه نگارش آن را در سال ٩١ يعني بيش از يك دهه قبل، در ميراث ناملموس در معرض خطر كشور به ثبت ملي رساندم.
با توجه به مطالعات و تحقيقاتي كه شما داشتيد و ازسويي اهميت اين موضوع چقدر دانشگاهها و فضاهاي آكادميك براي آن اهميت قائل هستند؟
رشته پيانوي ايراني براي نخستينبار، چه قبل و چه بعد از انقلاب در دانشگاهها در سال ٩٨ به شكل يك رشته آكادميك دانشگاهي ايجاد شد و در سال ٩٩ نخستين دانشجويان كارشناسي رشته نوازندگي پيانوي ايراني وارد دانشگاه شدند. اين رشته پس از مطالعات تطبيقي يا به اصطلاح لاتين آن curriculum study، با مطالعه موضوعِ آموزشِ اين ساز به شكل حرفهاي و عملي براي دانشجويانِ مقطعِ كارشناسي، طراحي شد و خوشبختانه پس از چندين دفاع در كميسيونهاي علمي، اين رشته در وزارت علوم، تحقيقات و فناوري تصويب شد.
قدم بزرگي بوده اما آيا اين حركت به سمت جهاني شدن پيانوي ايراني هم پيش خواهد رفت؟ اصلا در اين زمينه چه قدمهايي برداشته شده؛ البته از ثبت آن صحبت كرديد اما تاكيدم بر معرفي اين رشته به صورت كاربردي و آكادميك در جهان است.
بله؛ اتفاقات بسيار خوبي رخ داد و جريان و حركت مطلوبي شكل گرفته است؛ خوشبختانه تاكنون دانشجويان زيادي در آلمان، ژاپن و به خصوص در ايران در مورد پيانوي ايراني رسالههايي را نوشتند كه هدف همه آنها شناخت بيشتر در اين زمينه بود و همچنين خود بنده سمينار فشرده آموزشي براي دانشجويان موزيكولوژي در دانشگاه مارتين لوتر آلمان برگزار كردم كه در قالب يك واحد درسي و به عنوان يك درس در دانشگاه مارتين لوتر ارايه شد و شايد بتوان گفت كه اين نقطه عطفي براي حضور پيانو در بحث آموزش آكادميك يا آموزش عالي پيانوي ايراني محسوب ميشود و به شكل رسمي در سال ٩9، اين رشته در دانشگاهِ هنرآفرينِ پويان، دانشگاهي كه خودم در آن زمان تاسيس كردم، براي نخستينبار اجرا شد.
هماكنون همچنان اين رشته را در انستيتو پيانو پويان كه مركز تخصصي پيانو است، به شكل جدي و پژوهشي ادامه ميدهيم؛ هم در بحث آموزش و هم در بحث پژوهش؛ كارگروه يا دپارتمان پژوهشي در اين موضوع با هدف بررسي ابعاد مختلف پيانوي ايراني تشكيل دادهام و با پيشرفت در اين زمينه به پتانسيل و غناي آن بيشتر پي ميبريم، چراكه اين موسيقي، براساس هويت و مليت موسيقي ايران است و در آن ميتوان اِلمانهاي موسيقايي دستگاهي بسياري يافت.
به تازگي ديدم كه در صفحه شخصيتان از حضور پيانوي كلاسيك ايراني در جشنواره جوان ابراز خوشحالي كرده بوديد، مانعي براي رقابت در اين رشته وجود داشت؟
بله. در واقع همواره موانعي براي حضور پيانوي كلاسيك ايراني در جشنوارههاي داخلي وجود داشت كه اين موانع به بعضي تفكراتي برميگشت كه ميتوان گفت غيرعلمي و غيرآكادميك بودند از جمله اينكه اين ساز متعلق به ايران نيست و پتانسيلهاي ديگري دارد ولي با تحقيقاتي كه بنده انجام دادم و همچنين مطالعات دانشجويان ارشدم در دانشگاه هنرِ ايران و همچنين آثاري كه در دهه اخير منتشر شد، اين اتفاق رخ داد و بنده بسيار خوشحال هستم و با افتخار ميگويم كه در سال ٩٧ نخستين اثري كه يكي از ناشران موثر در موسيقي ايراني نشر ماهور پس از مرتضي محجوبي و جواد معروفي منتشر كرد، آلبوم يادواره استاد معروفي آلبوم «با يادش» بود؛ در واقع در سالهاي اخير اقدامات فشردهاي كه در زمينه ثبت و انتشار آثار به خصوص در انتشار آثار مكتوب انجام شد اين موضوع هويت ديگري پيدا كرد و به لحاظ بررسي آكادميك بيشتر از پيش موردتوجه قرار گرفت و با پيشنهاد و پيگيريهاي زيادي كه در اين سالها داشتم براي نخستينبار از سال گذشته در جشنواره ملي موسيقي جوان، اين بخش از موسيقي كه مربوط به موسيقي ملي ايران است در كنار ديگر رشتههاي مسابقات جشنوارهاي ملي رسمي كشور قرار گرفت كه اين مساله باعث خشنودي و مسرت همه دوستداران پيانوي كلاسيك ايراني شد.
متشكرم. در پايان ميخواهم قدري درباره آنچه كه با عنوان پيانوي ايراني از آن نام برده ميشود، توضيح دهيد.
اينكه چرا ميگوييم «پيانوي كلاسيك ايراني»؟ دليلش اين است كه پيانوي كلاسيك ايراني الهام گرفته يا بهتر بگويم براساس موسيقي رديف دستگاهي ايجاد شده است و ميتوان اِلمان يا اِلمانهايي از رديف موسيقي ايراني را به عنوان چارچوبي تعريف شده براي ارايه موسيقي ايراني در اين شيوه نوازندگي يافت؛ در برخي آثار بيشتر و در برخي آثار، كمي كمتر. در هر حال عنوان پيانوي كلاسيك ايراني همانگونه كه بنده در مقدمه «كتاب پيانوي كلاسيك ايراني» عرض كردم منبعث از رديفِ دستگاهي موسيقي ايراني است.