كجا به دنبال ايده ميگرديد؟
آموزههاي ما در دانشگاه بر اساس آموزشهاي دانشگاههاي فرانسوي شكل گرفته بود. به همين دليل، تمام سبكهاي زمانه را حسابي كار كردم و به آنها مسلط شدم. سپس شروع كردم به كار و فعاليت و از آنجا كه اهل شمال (لاهيجان) بودم، كار در طبيعت را انتخاب كردم. از طرفي از آنجا كه هنرمند بايد بتواند خودش را بيان كند، من موجود مقدسي به نام «درخت» را پيدا كردم كه تمام زندگي بشرِ امروز وابسته به آن است و از طريق آن شروع به بيان تفكراتم كردم، چون معتقد هستم كه بدون آن، ما هيچ هستيم. نياكان ما آنقدر به اين موجود اهميت ميدادند كه روزي را به نام درختكاري انتخاب كردند و احترام به درخت از مهمترين دستاوردهاي پيشينيان ما بود. من هم به اين مهم دست پيدا كردم و شروع به كار روي آن كردم. از طرفي، «اسب» را هم انتخاب كردم، چون از نظر من جايگاه بسيار ويژهاي در ايران باستان داشته است. اين دو عنصر را انتخاب كردم و شدند سوژه اصلي من در تمام عمرم. احساس ميكنم پاسداشت اين دو عنصر از وظايف تمام انسانهاي كره زمين است و الان كه جامعه بشري از طبيعت دور شده، نشان دادن آن را وظيفه خودم ميدانم. تا بتوانم اين كار را ادامه خواهم داد و اين يك اعتراض است به انسان.
از نظر حرفهاي، چه شخصي بيشترين تاثير را بر شما گذاشته است؟
تمام هنرمنداني كه در مسير هنري من قرار گرفتند، از آنان تاثير گرفتم. شايد از پابلو روييساي پيكاسو بيشترين تاثير را گرفته باشم و از عليمحمّد حيدريان كه استاد من بودند.
بزرگترين درس زندگي را از چه كسي گرفتيد؟
طبيعت. طبيعت بزرگترين استاد و آموزگار همه است. از طبيعت بسيار آموختم. البته «انسان شدن» را هم از آقاي محمّدعلي مجتهديگيلاني آموختم كه هميشه ميگفتند: «دكتر شدن چه آسان، انسان شدن چه مشكل».
بزرگترين دستاورد شما در حرفهتان چيست؟
رسيدن به اينكه بتوانم از طريق آثارم اعتراض خودم را به بشر امروزي كه از خودش دور شده است، برسانم.
بزرگترين دستاورد شما در زندگي چيست؟
اينكه از همه محبت ديدهام و از زندگي خودم راضي هستم.
فلسفه شما در حرفهتان چيست؟
نشان دادن عظمت عالم به انسانها و توجه به آرامشي كه از آن دور شدهايم و اينكه همديگر را دوست داشته باشيم.
فلسفه شما در مورد اوقات فراغت چيست؟
تقريبا هميشه كار ميكنم. شايد كمي آشپزي و كمي ورزش صبحگاهي و شبها، بعد از كار، تماشاي برنامههاي مستند تلويزيون با موضوع طبيعت و جهان هستي.
آيا موضوع مورد علاقهاي داريد كه تا به حال فرصت انجام آن را پيدا نكردهايد و دوست داشته باشيد به آن بپردازيد؟
هميشه دلم ميخواسته بنايي بسيار خاص را با طراحي بسيار خاص بسازم كه عظمتي داشته باشد و بسيار شگفتانگيز باشد. مانند ارگ بم يا تخت جمشيد. طرحهايش را هم زدهام.
آيا سرگرمي خاصي داريد؟
دلمشغولي من، زماني، گردآوري مجموعهاي از آثار هنري هنرمندان سرزمينم بود.
هنرمند يا گروه هنري محبوب شما كدام است؟
تمام هنرمندان موسيقي را دوست دارم. ولي انتخابم لودويگ فان بتهوون است.
اگر بنا شود يك تا چهار شخصيت را براي شام دعوت كنيد، آنها چه كساني خواهند بود؟
فردريك فرانسوا شوپن، اُنوره دو بالزاك، آلبرت اينشتين و ونسان ونگوگ. شام هم باقالاقاتوق و مرغانه و ميرزاقاسمي خواهيم داشت.
چه چيزي جمعآوري ميكنيد؟
كتاب و آثار هنري هنرمندان ايراني.
باارزشترين دارايي شما چيست؟
عشقورزي به تمام عالم.
بزرگترين ترس و نگراني شما چيست؟
براي بدبختي انساني كه «زندگي نميكند»، فاجعه است و در اين دوران براي انسان فقط بايد گريست.
اگر بنا باشد از فردا اين كاري كه انجام ميدهيد را نكنيد، چه حرفهاي انتخاب خواهيد كرد؟
دستم را قطع ميكنم. در جهاني كه هنر نباشد، زندگي معنايي ندارد.