نگاهي به نمايشگاه «منظري ديگر» در نگارخانه لاله
واكاوي درون پرنشاط
محمدعلی سعیدی
نمايشگاه «منظري ديگر» كه شامل ۲۰ اثر از تابلوهاي نقاشي عليرضا اسماعيلي است، عصر جمعه ۹ آذر در نگارخانه لاله افتتاح شد. در بخشي از استيتمنت اين نمايشگاه نوشته شده است: «در آثارم كوشيدهام به ذات هستي، به طبيعت، به فطرت انساني زيباجو و زيبايي طلب نزديك شوم و اندكي از اين هارموني سيال و شناور در هستي را در فرمها و رنگهاي ناب ارائه كنم و مخاطب را به دعوت ديگري از زيبايي بنشانم.»
عليرضا اسماعيلي در اين مجموعه نقاشيهايش مانند بسياري ديگر از نقاشان آبستره اكسپرسيونيسم نشان داده است كه لازم نيست در يك تابلوي نقاشي معناي دلالتي وجود داشته باشد، چراكه روايت و محتوا الزاما در درون فرمها و انداموارهاي ملموس شكل نميگيرند. معناي موسيقيايي فرمهاي رنگين او از طريق همان انتظاري به وجود آمده است كه شنونده يك قطعه موسيقي آن را تجربه ميكند. اكسپرسيونيسم انتزاعي ابتدا براي برخي از كارهاي واسيلي كاندينسكي هنرمند روسی، از سوي برخي منتقدان به كار رفت اما جنبش اكسپرسيونيسم انتزاعي نامي بود كه رابرت كوتس منتقد امريكايي براي اولينبار براي كارهاي هنرمنداني اطلاق كرد كه بين سالهاي 1950-1940 در نيويورك آثاري ارائه كردند، ازجمله جكسن پالاك و ويلم دِ كونينگ. اين جنبش به سرعت بين هنرمندان طرفداران بسياري پيدا كرد. اغلب اين هنرمندان امريكايي بودند يا همزمان يا بعد از جنگ جهاني دوم از اروپا به امريكا مهاجرت كرده بودند. اين مكتب به «مكتب نيويورك» هم معروف است؛ اما بعد بين هنرمندان اروپايي به ويژه انگلستان و فرانسه مورد استقبال قرار گرفت.
اين سبك يكي سادگي و ديگري تمايل به نوعي خودانگيختگي است كه در آيينهاي قبايل بدوي و تصاويري كه خلق ميكردند، وجود داشت. هنرمندان اين سبك اعتقاد داشتند، تصاويري كه خلق ميكنند بايد به طور مثال مانند هنر خوشنويسي چيني يا روش خلق تصاوير روي شن كه سرخپوستان امريكايي براي مقاصد ماورايي خود ميكشيدند، با جوششي ناگهاني، بدون تأمل و به يكباره انجام شود. هنرمندان اين سبك آرمانگراياني بودند كه اعتقاد داشتند هنرمند بايد بيش از توجه به دنياي ملموس پيرامون خويش، به دنياي درون ذهن خود توجه كند و با تكيه بر هيجانات و احساسات نهفته درون خود، آثارش را خلق كنند. هنرمندان از هر نوع ساختار در فرم و شكل دوري ميكردند و تاكيد داشتند كه هنرمند بايد تنها بر پايه كنشهاي آني و حركات بدنش كه نمايانگر حسهاي دروني او در آن لحظه است، تصاويرش را بيافريند.
اين سبك بيش از هر چيز ميخواستند تا خود را از قيدِ قيود و شيوههاي سنتي در هنر رها كنند و با نفي تعاريف قديمي از هنر، تعريف جديد از زيبايي و هنر ارائه بدهند.
هنرمند نوگرا با الهام از طبيعت و انتخاب عناصر و رنگمايههاي شخصي خود اثري خلق ميكند تا ارتباط ذهني خود را با طبيعت نمايان كند.
در اين بين انتخاب قاب مورد نظر، نوع رنگها، شيوه برخورد با طبيعت و نوع الهام از برخورد شخصي هنرمند با طبيعت است. آثار اكسپرسيونيستي انتزاعي عليرضا اسماعيلي با رنگهاي شاد و تركيببندي وجدآور نشاني از دريافت عميق او از طبيعت و نشاط دروني اوست.
همه آثار خلق شده در دنياي نقاشي اكسپرسيونيزم انتزاعي اين هنرمند منحصر به فرد، خاص و شخصي است. آثار اسماعيلي غير هيجان و رنگهاي جذاب نوعي رفتار متفاوت با اين شيوه نقاشي شده است كه گوياي درون شاد و زيست پرهيجان اين هنرمند است. بخشي از آثار كه در عمق خود واكاوي درون پرنشاط هنرمند را به رخ ميكشد.
* نقاش و مدرس دانشگاه